کپوبافی یا کاپوبافی هر دو تلفظی از یک هنر است. هنری که می توان گفت محصول خاک جنوب است و حاصل ذوق مردمان آن دیار که با استفاده از منابع طبیعی زندگی شان توانسته اند هنری خلق کنند که امروز خواهندگانی از سراسر ایران و حتی جهان دارد.
در این میان این زنان هستند که هنر کپوبافی را در قرق خود گرفته اند و کاملا آن را از حصیربافی که مردان هم در آن نقش پررنگی دارند، جدا کرده اند.از بوشهر تا خوزستان و هرمزگان و سیستان وبلوچستان پهنه رشد و نموی این هنر است. در این میان هستند افرادی که کپوبافی شده منبع درآمدشان.
یکی از این افراد زینت ظهیرنیا از شهر دزفول خوزستان است. ظهیرنیا از فروشندگان برتر صنایع دستی در کشور به شمار می رود و توانسته برای بیش از 100زن از طریق هنر کپوبافی ایجاد اشتغال کند. ظهیرنیا شش نشان ملی در کپوبافی به نام خودش ثبت کرده است. در این گفت وگو از چم و خم کارش گفته و هنر کپوبافی.
20سال کپوبافی حرفه ای
قبل از هر چیزی باید هنر کپوبافی را از هنر حصیربافی جدا کنیم. ظهیرنیا با بیان این جمله اضافه می کند: تنها شباهت این دو هنر برمی گردد به استفاده از برگ درخت خرما به عنوان مواد اولیه شان. با این تفاوت که در کپوبافی از چوب هم استفاده می شود. ظهیرنیا بیش از 25سال است که کپوبافی می کند.
می گوید از پنجم دبستان تاکنون که حدودا 40ساله شده همواره این هنر را انجام داده و حدود 20سال است که به صورت کاملا حرفه ای این کار را انجام می دهد. طراح کارهایش خودش است و یکی از دلایل موفقیت خودش در این هنر و رسیدن به فروش بالای صنایع دستی کپوبافی را طراحی های جدید و ایده های خلاقانه اش می داند.
زینت هنر کپوبافی را از مادرش و مادرش از مادربزرگش به ارث برده اما آن را از حالت کاملا سنتی اش خارج کرده و به محیط خانه ها آورده است تا جایی که این هنر سنتی و محلی را به عنوان ابزاری برای ساخت انواع وسایل و ظروف آشپزخانه به کار می برد.
به این صورت که امروزه جای نان، سینی، ظروف تزیینی، جای لباس و... را با هنر کپوبافی تولید می کند و همین تغییر کاربری کپو عاملی برای محبوبیت وسایل ساخته شده با این هنر شده و فروش این هنر دست را افزایش داده است.
ظهیرنیا مهم ترین پشتیبانش را خودش و ایده هایش می داند و راز موفقیتش را طرح های جدیدی می داند که خودش طراحی می کند و کسی هم نمی تواند از روی شان کپی کند.
کپوی جنوب صادر می شود
می گوید برنامه هایی برای حضور در نمایشگاه های خارج از کشور دارد، اما به دلیل هزینه های بالایی که این حضور در نمایشگاه ها به همراه دارد، فعلا توان مالی برای این مسافرت ها را ندارد اما از آنجایی که ظرفیت های زیادی در این هنر می بیند، می گوید شاید روزی بتواند به صورت مستمر این کالاهای صنایع دستی را صادر هم بکند و خودش هم در نمایشگاه های خارجی برای معرفی هر چه بیشتر این هنر حضور یابد.
این بانوی هنرمند برای اینکه با کمبود مواد اولیه مواجه نشود و بتواند سفارش های مشتریانش را هم پاسخگو باشد، انباری برای مواد اولیه و کپوهایی که می بافد تهیه کرده است. به لحاظ قیمت گذاری روی کپوها تنوع ویژه ای وجود دارد. به این صورت که قیمت کپوها از 5هزار تومان شروع می شود و تا 300هزار تومان هم می رسد.
تنوع قیمتی این هنر سنتی موجب شده خریداران با هر توان مالی بتوانند از آنها خرید کنند و همین امر رونق کسب وکار این بانوی هنرمند را به همراه داشته است. کپوهای ظهیرنیا حتی راه بازارهای خارج از کشور را هم بلد شده اند و می گوید این هنر سنتی جنوب به خارج از کشور هم رفته است.
سری به بخش خصوصی تر
لیسانس مدیریت و برنامه ریزی آموزشی دارد و برنامه های زیادی برای آموزش حرفه ای کپوبافی به بیش از 100 زن در شهرستان دزفول که او به عنوان پشتیبان شان عمل می کند، دارد. در واقع با در اختیارگذاشتن مواد اولیه و طرح های جدید به نوعی هم از آنها حمایت کاری می کند و هم کپوهای شان را در بازارهای مورد نظرش به فروش می رساند.
از بین این 100نفر 10نفرشان به صورت مستقیم با ظهیرنیا کار می کنند که سرپرست خانوار هم هستند و از آنها حمایت ویژه ای صورت می گیرد. این زنان عموما ساکن روستا و نان آور خانواده خود هستند. ظهیرنیا در مورد میزان دستمزدی که هر کدام ممکن است از راه کپوبافی به دست بیاورند، می گوید: بسته به میزان کاری که انجام می دهند معمولا بین یک تا یک و نیم میلیون تومان در ماه درآمد دارند.
کپوبافی پیر و جوان نمی شناسد
فرقی نمی کند که چند سالت باشد؛ مهم این است که دستانت قدرت کپوبافی را در خود داشته باشند. به همین دلیل است که از همه رده های سنتی کپو می بافند از دختربچه های 10 تا 12ساله گرفته تا خانم های 60ساله. وقتی سختی های این کار را مرور می کنیم می بینیم که این هنر حاصل ذوقی برای بافتن و البته جان سختی درازدامنی برای تهیه مواد اولیه ای است که در برگ درخت خرما خلاصه نمی شود.
زینت می گوید بخشی از مواد اولیه شان را از روی کوه ها جمع می کنند و توضیح می دهد که شاخه های بادام کوهی از مهم ترین مواد اولیه کارشان است و با آنها ظروف متنوعی تولید می کنند. یکی از کارهای شان بالا رفتن از کمرکش کوه ها و جمع آوری شاخه های بادام کوهی است. برگ های نخل را هم خریداری می کنند. برگ هایی که باید از نوع لطیف و تازه برگ های نخل باشند و هر برگی کارایی لازم برای کپوبافی را ندارد.
می گوید قبلا این برگ ها را رایگان در اختیار داشته اند اما الان خریداری شان می کنند. هر کیلو 5هزارتومان. برای تهیه مواد اولیه برای 100نفری که در کنارش کار می کنند به ماهی تا چند کامیون برگ نخل نیاز دارد و می گوید هرماه بین 10 تا 20تن برگ را به کالای کپو تبدیل می کنند.
حالا باید برند بسازم
بازار فروش کپوها پهنه کشور است. می گوید مشتریان خاصی هم داریم که به صورت سفارشی برای شان تولید می کنیم. می گوید کپوها رفته رفته شناخته می شوند و خواهان زیادی در بازار دارند. اغلب مشتریانش در نمایشگا ه های صنایع دستی با او آشنا شده اند و به همین دلیل کارهایش را هر کجای ایران که باشند خریدار هستند. ظهرنیا حالا به صرافت برندسازی هم افتاده است. نداشتن برند موجب شده تا بعضا کارهایش کپی شود یا با نامی غیر از نام خودش عرضه شوند.
می گوید این مشکل را به زودی حل می کند، چون برندسازی با همه هزینه هایی که دارد در آینده می تواند تضمین کننده کسب وکارش باشد. ظهیرنیا نگران است که با برندسازی قیمت ها بالا برود و مشتریان توان خرید محصولاتش را نداشته باشند. به همین دلیل در ابتدا باید عرضه محصولاتش را افزایش دهد و مشتریان کارهایش را بیشتر بشناسند تا در صورت افزایش قیمت هم خواهان این آثار هنری باشند.
آموزش کپوبافی برای آیندگان
کپوبافی ترکیبی از قریحه و استعداد ذاتی و آموزش و توان جسمی است. کار سختی به شمار می رود و به ویژه دست ها و چشم ها به شدت در این زمینه به کار گرفته می شوند و در معرض آسیب هستند. ظهیرنیا خودش هم پابه پای کپوبافانی که با او کار می کنند، کپو می بافد. البته با طرح ها و تزیین ها و نگاره های نوینی که خاص سرانگشتان اوست.
می گوید هر فردی با این طرح و بافتی که من به کار می برم و روزی تا هشت ساعت زمان صرف کند، می تواند ماهی بین 2 تا 3میلیون تومان درآمد داشته باشد. زینت ظهیرنیا کپوبافی را آموزش هم می دهد و از شهرهای مختلف دانشجو دارد. مراکز فنی وحرفه ای، مدارس کودکان استثنایی، مراکز مربوط به صنایع دستی و میراث فرهنگی از جمله مراکزی است که او در آنها یک روز در میان کپوبافی را آموزش داده است.
می گوید بیشتر زنان این کار را انجام می دهند و به نوعی هنری مختص زنان است. هر چند تعداد معدودی از آقایان هم گرایشاتی به این هنر دارند، اما همیشه این زنان بوده اند که هنر کپوبافی را انجام داده اند و به دنبال یادگیری اش بوده اند.
وی تعداد زنانی را که در استان محل زندگی اش به کپوبافی مشغول هستند بین 2 تا 3هزار نفر برآورد می کند. می گوید یکی از نقاط ضعف این هنر این است که اغلب طرح های تکراری بافته می شود و نیاز است آموزش هایی برای تولید طرح های جدید و امروزی و به اصطلاح مشتری پسند در نظر گرفته شود و تمرکز بر شیوه های طراحی جدید و بافت های نوین باشد.
با همراهی همسر
ظهیرنیا هنر کپوبافی را در شیوه های فرم دادن، رنگ آمیزی و سرعت عمل خلاصه می کند و می گوید هر فردی که در این سه بخش قوی عمل کند و حرف های جدید و ایده های نویی عرضه کند، می تواند امید زیادی به فروش آثارش داشته باشد.
ظهیرنیا می گوید هر کپوبافی باید از علایق مشتری اش آگاه باشد. رنگ شناسی و سلیقه هر منطقه را بداند و براساس آنها کپوهایش را ببافد نه اینکه هر روز تکرار روزهای گذشته اش باشد. همسرش را از یاورانش معرفی می کند و می گوید: وقتی علاقه و پشتکار من را در این مسیر دید، همیشه حمایتم کرده و هر شهری که رفته ام یا هر سفری که دارم یا همراهی ام می کند یا با حمایت هایش و اداره خانه سعی می کند من از این بابت نگرانی نداشته باشم.
ارتباط با نویسنده: tkhajehgiri@gmail.com