بهروز فروتن، مشاور عالی کانون صنایع غذایی و بنیانگذار صنایع غذایی بهروز، در گفت و گو با «فرصت امروز» از ناملایمات و موانعی که بر سر راه تولیدکنندگان قرار دارد، سخن میگوید. وی با همه این دشواریها اما آینده و افق راه صنعت غذایی کشور را روشن میداند. این کارشناس پیشکسوت و به اصطلاح استخوان خرد کرده صنعت کشور، تکیه بر اقتصاد کشاورزی و گسترش صنایع غذایی را یکی از پایههای اصلی اقتصاد معرفی میکند. فروتن نیاز اصلی کشور در بحبوحه کنونی را وجود مدیرانی عاقل و دلسوز میداند و بر این موضوع تأکید فراوان دارد. در ادامه این گفت و گو را میخوانید.
صنایع غذایی از یک سو با فشارهای اقتصادی همراه است و از سوی دیگر کاهش توان مالی مصرفکننده را تحمل میکند. در این تنگنا آیا امیدی به ارتقا دارید؟ چه وضعیتی برای این صنعت پیشبینی میکنید؟
پاسخ من این است؛ همان گونه که در مرداب هم میتواند گل بروید در سختترین شرایط نیز امیدواریهایی وجود دارد. در تشکیلات صنعت غذایی کشور گاهی از این ناملایمات وجود دارد و ما بارها این گرداب و مرداب را دیدهایم اما میخواهیم به سلامت از آن بگذریم.
آمارها و گزارشها شرایط مطلوب و خوبی برای تولیدات کشور نشان نمیدهند. در این زمینه چه نظری دارید؟
آمارهایی که میدهند خلاف واقع نیست اما به موجب شرایط فعلی و در بهترین حالت، وضعیت مناسبی نداشتهایم. تنها امیدواری ما در این صنعت تکیه بر اقتصاد کشاورزی و تولید محصولات کشاورزی است. اگر این امیدواری که تنها نشانه بقای اقتصاد کشور در صنعت غذا و کشاورزی است، از دست برود و این موقعیت را درنیابیم، دیگر نباید به بقا امیدوار باشیم. در صنایع دیگر مانند صنعت فلزی هم وضعیت خوبی نداریم و امکانات دیگری هم در اختیار ما نیست. حال اگر از کشاورزی هم ناامید شویم که باید تولید و اقتصاد را در کشور تعطیل کنیم.
با این سخنان، شما مزیت اقتصاد ما را در کشاورزی و صنایع غذایی میدانید، در حالی که چالشهای زیادی فراروی کشاورزان است. نظر شما چیست؟
کشور زمانی از تک محصولی در نفت خارج میشود که بتواند روی پایههای زمین خودش یعنی کشاورزی و اندیشهها استوار شود و قد علم کند. بیتردید در این قضیه مبارزه هست، چالش هست، ناامیدی برایمان ایجاد میکنند، هیجانهای کاذب ایجاد میکنند تا واقعیتها را ندانیم اما باید استوار و امیدوار باشیم.
در بخش کشاورزی و صنایع غذایی ما هنوز اول راه هستیم و در اولین گام نباید عقب بنشینیم. در کوره راهها باید راه خودمان را پیدا کنیم، چنانچه در 30 تا 40 سال گذشته راه مان را یافتهایم. اکنون وضعیت در حال بهتر شدن است. دنیا هم منتظر ما نمیماند تا به آنها برسیم. قطار سریعالسیر پیشرفت به راه خودش ادامه میدهد. این ما هستیم که باید به حرکتمان شتاب بدهیم و به قطار توسعه برسیم.
با بحران کمآبی و خشکسالیهایی که در آن قرار داریم، چه میکنید؟
شوربختانه عدهای همواره بحث بحران آب را به میان میکشند. بیتردید باید بگویم که ما در کشور هیچ بحران آبی نداریم بلکه خودمان داریم بحران را ایجاد میکنیم. ما تنها 7 درصد از منابع آبی کشور را در بخش شرب و صنعت مصرف میکنیم و باید در 93 درصد دیگر منابع را مدیریت کنیم. چون نمیخواهیم آن را مدیریت کنیم، خودمان را از زیر بار مسئولیت میرهانیم و حاضر میشویم تنها مایه عزت و غرور کشورمان را که استفاده از منابع کشاورزی است واگذار کنیم و البته به واردات بپردازیم. این غلط است.
کشور را به بهانه نبودن آب داریم از دست میدهیم و منافع ملی را به خطر میاندازیم. ما آب داریم مدیریت منابع نداریم. شش هزار سال پیش در یزد آبیاری قطرهای با کوزه انجام میشد اما حالا میگوییم که آب نداریم. آیا میشود این توجیهات را پذیرفت؟ مدیریت آب چیزی نیست که از خارج وارد کنیم. در آمریکا میلیونها گوی سیاه را روی دریاچه در پشت سدها ریختند تا جلو تبخیر آب را بگیرند اما ما نمیتوانیم چنین کارهایی را بکنیم؟! باید به کشاورزانمان بگوییم که آب را درست و بهینه مصرف کنند.
مدیریت منابع آبی در دست کشاورزان نیست و دولتی است!
درست است. شوربختانه سردمداران متفکر کشور ما در بخش آب فکر میکنند که این مسئله شوخی است. اگر مملکتی باقی بماند با آب باقی میماند. ما آب داریم به شرط اینکه درست مدیریت شود.
بنابراین در صورت مدیریت منابع درست، شما افق صنایع غذایی و کشاورزی کشور را روشن میبینید؟
در زمینه کشاورزی و صنایع غذایی به شما نوید میدهم با همین میزان آب، تولید ما در دهه آینده از 100 میلیون تن به 300میلیون تن در سال برسد. البته اگر به درستی مدیریت شود با همین منابع میتوانیم 400 میلیون نفر جمعیت را در دنیا تغذیه کنیم. نمیدانم چرا عدهای همواره تلاش دارند تا وضعیت کشور را بیمار جلوه دهند؟ چرا باید تمارض کرده و خودمان را تحقیر کنیم که دیگران به ما خرده بگیرند که شما آب ندارید؟!
در چنین شرایطی چه راهکارهایی ارائه میدهید؟
به اعتقاد من باید ابتدا از روستاها شروع کنیم و دهیاران را آموزش دهیم و آنها هم آموختههای خود را به کشاورزان انتقال دهند. کشاورزان ما عاشق ایران هستند و اگر بدانند که چگونه و از چه راهی میتوانند آب را بهینه مصرف کنند، آن را هدر نمیدهند. آب در فرهنگ ما تقدس دارد و این تقدس از بین نمیرود. نه ایران فروشی است و نه این تقدسها.
در خصوص تخلفهایی که در برخی صنایع غذایی اتفاق میافتد چه نظری دارید؟
این روزها مردم ما وقتی یک برند را میشناسند یعنی اخلاق را میشناسند. اخلاق هزینه دارد. یک روزی ما برای محصول و کیفیت هزینه میکردیم. کیفیت یعنی اعتبار برند که با 5 یا 10بسته محصول خراب نمیشود و باید اخلاق اجتماعی، حرفهای و اقتصادی سرلوحه شود. یک روزی ما مهر استاندارد را نمیشناختیم امروز نشانهای استاندارد مختلف نیز شناخته شده هستند و بخش اصلی کار شدهاند. اکنون باید به هویتشناسی برندها بپردازیم. اگر میخواهیم در دنیا بمانیم باید برند داشته باشیم. درها بسته نیست ما نیز درها را به روی خود نبندیم. بیتردید برندهای قوی ما تواناییهای زیادی در تولید محصولات با کیفیت دارند که باید با مدیریت درست این توانایی را به ظهور رساند. در این صورت میتوانیم در دنیا هم مطرح شویم اگر مدیریت دلسوز و عاقل داشته باشیم. ما در کشور چیزی کم نداریم جز مدیرانی عاقل و دلسوز که با مدیریت حضورشان را اعلام کنند نه با ریاستشان. در این صورت میتوانیم از این بحران به سلامت گذر کنیم. باید چارهای بیندیشیم که چگونه از وضعیت به وجود آمده به سلامت عبور کنیم.
آیا صنایع ما توانایی رقابت با برندهای جهانی بزرگ را دارند؟
در دورانی که به پساتحریم شناخته شده، اگر برندهای ما بخواهند در ایران و جهان بمانند باید با برندهای بزرگ جهانی جوینت شوند و همکاری کنند. ما تولیدکنندگانی در صنایع غذایی داریم که کیفیت و وسعت دارند و با جوینت شدن با برندهای معروف بینالمللی میتوانند موفقیتهای جهانی به دست آورند. دنیا تنها یک دهکده کوچک جهانی است.