وقتی دو یا چند نفر با هم اجتماع میکنند که اولا نسبت به هم احساس همبستگی دارند، ثانیا دارای محور اساسی یا هدف مشترکند، ثالثا دارای وحدت عمل هستند به طوری که با هم گفتوگو و تفاهم برقرار میکنند و در فعالیتها و مباحث مشارکت دارند و نسبت به هم احساس تعلق میکنند. در این حالت میتوانیم از وجود یک تیم سخن بگوییم.
عواملی که موجب به وجود آمدن تیم میشوند به قرار زیر هستند:
1- یک هدف مشخص میان اعضای تیم وجود دارد.
2- افراد تیم برای هم خوشایند هستند.
3- یک رهبری برای برقراری هماهنگی میان اعضای تیم وجود دارد.
در هر تیم قاعدتا باید مشخصات زیر وجود داشته باشد:
- هدف مشترک
- ضوابط و مقررات
- همبستگی گروهی
- تشکیل جلسات بحث و گفتوگو
- تصمیمگیری
- تقسیم وظایف
- عملکرد هماهنگ
- رهبری
چرا کار تیمی نسبت به کار فردی ارجحیت دارد؟
اول- وجود افراد متفاوت موجب میشود نسبت به هم نقش مکمل داشته باشند و ایدههای هم را تکمیل کنند.
دوم- اطلاعات هر فرد به تنهایی کامل نیست ولی وقتی دو یا چند نفر اطلاعات خود را روی هم بگذارند تصویر بهتری از موضوع حاصل خواهد شد.
سوم- برخی از انسانها در بعضی فرآیندهای تفکر استعداد بیشتری نسبت به دیگر افراد دارند و در برخی دیگر استعداد کمتری دارند، لذا وقتی استعدادهای مختلف در کنار هم قرار میگیرند میتوانند به راهحلهای بهتری دست یابند.
قوانین اساسی فعالیتهای تیمی
- تمام اعضای تیم باید احساس تعلق نسبت به تیم داشته باشند.
- بین اعضای تیم لازم است احترام متقابل وجود داشته باشد.
- تمام اعضا باید کوشش داشته باشند تیم را برای دستیابی به راهحل نهایی کمک کنند.
- تمام اعضای باید خود را مکلف سازند در تصمیمگیریها مشارکت داشته باشند.
- تمام اعضا ضروری است در جلسات تیم به طور منظم و به موقع حضور یابند.
- لازم است میان اعضای تیم اعتماد متقابل وجود داشته باشد.
- ضروری است اعضا در ارتباط با هم احساس امنیت کنند.
- هر فرد باید موفقیت تیم را موفقیت خود بداند و لذا در جهت موفقیت تیم تلاش کند.
- اعضا باید از تکروی بپرهیزند و سعی کنند اقداماتشان را در هماهنگی با دیگر اعضای تیم به انجام رسانند.
رهبری تیم
چون دانایی و توانایی افراد در انجام امور مختلف یکسان نیست، هر اقدام جمعی نیازمند راهنما و رهبری است که متناسب با خصوصیات تیم و هدف آن، از خصوصیات جسمی و شخصیتی لازم برای جلب همکاری خواستاران رسیدن به آن هدف برخوردار باشد.
کسانی برای رهبری تیم مناسب هستند که کوششها و تلاشهای تیم را بتوانند هدایت و هماهنگ کنند تا تیم بتواند به سمت اهداف اصلی خود حرکت کند. تمایز اصلی این افراد با دیگران در این است که همواره هدف نهایی را در نظر دارند. مسیر کار آنها همواره براساس نظم و انضباط استوار است و تسلط کافی بر همه امور دارند. آنها همواره به اعضای تیم اعتماد دارند مگر آنکه دلایل محکمی برای عدم اعتماد به شخصی داشته باشند. هیچگاه به شخص دیگری حسادت نمیورزند. قوت و ضعف نقش گروهی اشخاص را به وضوح تشخیص میدهند و از هر عضو به نحو موثر بهرهبرداری میکنند لذا آنها هستند که نقش و مرز کاری هر عضو را تعیین، خلأ را شناسایی و جهت پر کردن آن اقدام فوری می کنند.
صحبت کردن با آنها بسیار راحت است و با آنکه حرف زیادی برای گفتن دارند ولی برای آنکه برای صحبت کردن دیگر اعضا مجال لازم را فراهم سازند، از صحبت کردن پرهیز میکنند. در حقیقت، رهبر دستور کار تیم را مشخص میسازد، اولویتها را تشخیص میدهد، نظرات اعضا را جمعبندی و حکم نهایی تیم را بیان میکند و هر جا لازم باشد تصمیمی اتخاذ کند با قاطعیت و با توجه به رای اکثریت تصمیمگیری میکند.