ویروس زیکا این روزها در آمریکای مرکزی و جنوبی در حال جولان است. شیوع این ویروس تازه یادآور هزینههای مالی سنگینی است که بروز و شیوع بیماریهای واگیردار و سخت روی دست اقتصاد ناخوش جهان میگذارد. هزینههای مستقیمی که ویروس زیکا و شیوع آن برای اقتصاد به بار میآورد، قابل توجه خواهد بود. برای نمونه، کمکهای انسانی و پزشکی که همزمان با همهگیر شدن ویروس ابولا به سمت غرب آفریقا روانه شده و میشود، به میلیاردها دلار رسیده است.
اما همهگیر شدن یک ویروس گذشته از هزینههای مستقیم میلیارد دلاری، هزینههای غیرمستقیم فراوانی نیز دارد. برای مثال، در مناطقی از آفریقا که بیماری ابولا شیوع یافته و هر روز افراد بیشتری را مبتلا میکرد، گروه بزرگی از مردم یا خانه و زندگیشان را رها کرده و از مناطق آلوده به ویروس فرار کردند یا از دیگران جدا شده و در شرایط قرنطینه قرار گرفتند. در لیبریا کشت برنج در نتیجه کمبود نیروی کار و ترس از تجمع افراد در گروههای چند نفره، 25 درصد کاهش یافت.
این امر منجر به ایجاد مشکلاتی در زمینه امنیت غذایی در کشورهایی شد که اصل و اساس امرار معاش مردمانش کشاورزی است. سازمان غذا و خواربار سازمان ملل متحد پیشبینی کرد که بیش از یک میلیون نفر تحت تاثیر مشکلات ناشی از این عدم امنیت غذایی قرار گرفتند. سازمانها و نهادهایی در کشورهای پیشرفته مجبور شدند تا دست به کار شده و برای کمک به بازسازی بخش کشاورزی در سه کشور بهشدت درگیر بیماری آستین بالا بزنند.
کاهش تولید و کمیاب شدن کالاها باعث شد تا غذا و سایر کالاهای اساسی گرانتر شوند. همین محدودیتهای پیش آمده صنعت گردشگری را هم با خود پایین کشیده و به آن هم ضرر زد. کسبوکارها هم از تبعات این بیماری در امان نماندند. بسیاری از کسبوکارها یا تعطیل شدند یا نیروهایشان را تعدیل کردند یا تسلیم سرمایهگذاریهای جدید شدند.
امور مالی عمومی نیز بهشدت از شیوع بیماریهای همهگیر ضربه میخورند. کند شدن فعالیت اقتصادی کاهشی سریع در پرداخت مالیات را در پی داشته و مقامات یک کشور را مجبور میکند هزینههای زیادی را برای مقابله با آن بیماری اختصاص دهند. ضربه بلندمدت شیوع بیماری نیز اتفاق ناگزیری است که باعث کاهش رشد احتمالی اقتصادی میشود.
از این گذشته، قربانیانی که متحمل معلولیت میشوند به درمان یا حمایت نیاز پیدا میکنند و کودکانی که بیسرپرست شدهاند نیازمند مراقبت میشوند. جاییکه حمایتهای لازم وجود نداشته باشد، تمامی بار مسئولیت روی دوش اعضای خانواده و بستگان میافتد که این امر منجر به کاهش خروجی اقتصادی میشود.
علاوه بر شیوع بیماریهای همهگیر در کشورهای فقیر که نهاد، زیرساختها و فرآیندهایشان توسعه نیافته است، احتمال بروز ناآرامیهای سیاسی هم وجود دارد.
گینه از کودتاهای نظامی و درگیریهای داخلی به ستوه آمده و سیرالئون و لیبریا هر دو تازه در حال بازیابی خود از جنگهای داخلی هستند. به علاوه، این صدمات از مناطق درگیر بیماری فراتر میرود. از قضا، کنترل موثر بیماری چون ابولا نیازمند تکنیکهای قدیمی از جمله جداسازی و قرنطینه است (این روشها را دولت ایتالیا در قرن چهاردهم بنا نهاده و استفاده میکرد).
این کار مستلزم غربالگریهای دقیق و پرهزینه و البته بستن مرزها است، ایجاد مانع در سفرها تجاری را مختل، زنجیره عرضه جهانی را فلج و آسیب رساندن به اقتصاد را سرعت میبخشد. ترس از سرایت بیماری همچنین مسافرت و فعالیتهای اجتماعی را کاهش میدهد. باوجود اینکه تنها پنج کشور از 54 کشور آفریقایی موارد ابتلای واقعی به ابولا را گزارش کردند، تاثیر اقتصادی بیماری تمام قاره سیاه را دربرگرفت.
صندوق بینالمللی پول پیشبینی قبلی خود از رشد اقتصادی در کشورهای جنوب صحرای آفریقا را کاهش داده و از 5/5 درصد به 5 درصد رساند و دلیل آن را «سرریز اقتصادی» ناشی از شیوع بیماری دانست.کسبوکارهایی که از تعطیلی جان سالم بدر برده بودند، متحمل هزینههای اضافی برای جداسازی فعالیتهای خود شدند. آنهایی که نتوانستند خود را از تبعات این بیماری در امان بدارند، مثل خردهفروشها، مجبور به پیادهسازی اقدامات کنترل بهداشتی سختی شدند.
بسیاری از خارجیها منطقه را ترک کردند و در نتیجه سطح مهارتی کاهش یافت. همین امر باعث شد در صورت بیماری کمبود درمانها یا تشخیصهای مناسب بهوجود آید. ابولا حتی به فوتبال آفریقا هم ضرر زد.میزبانی جام ملتهای آفریقا پس از ممانعت مراکش از پذیرش آن در سال 2015 به گینه استوایی داده شد. حالا و پس از ورود بیماری زیکا که با نیش یک پشه به وجود آمده و بهویژه روی زنان باردار و جنین آنها اثر میگذارد، کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی در معرض آسیبهای اقتصادی قرار گرفتهاند.