وقتی دیوارهای رمی پمپئی در قرن هجدهم کشف شدند پر از اسمهای کندهکاری شده و پیامهای خراشیده شده بودند. معبدهای مصر باستان پر از اسم توریستهایی است که آنها را فتح کردهاند. قرنهاست که گرافیتی و حک کردن روی دیوار شهرها رایج است. اما فرهنگ گرافیتی مدرن در اصل از دهه 1970 در نیویورک و همزمان با رواج موسیقی هیپهاپ شروع شد. گرافیتیکارها دور و بر خطوط راهآهن بودند و با هم بر سر بهتر دیده شدن رقابت میکردند. با گذشت زمان گرافیتی به کشورهای دیگر رسید و نوجوانهای سرکش را راهی خیابانها و بهخصوص راهآهنها کرد تا پیامهایشان را روی دیوارها بکشند و بنویسند.
گرافیتی آنطور که در آمریکا و اروپا رایج شد به ایران راه پیدا نکرد. مگر در محلههای خاصی که شاید اکباتان در میانشان شاخصتر باشد. اما در سالهای اخیر در گوشه و کنار پایتخت ایران هم میشود طرحهایی را دید که تلاش دارند حرفی بزنند و بیآنکه طراحشان معلوم باشد اتفاقی را نقد کنند. از بحث ورود زنان به ورزشگاهها و بالا بردن مایع ظرفشویی «جام» در دست یک زن، تا نوشتن نام خلیجفارس با حروف رنگی و درشت. شواهد میگوید گرافیتی در بعضی از نقاط دنیا در حال تغییر ماهیت است و دولتها به فکر افتادهاند که از آن استفاده کنند تا هنر شهری را رواج بدهند و نفع اقتصادی ببرند. اما از سوی دیگر هنوز در بحرانها، گرافیتی دست به کار میشود و به مسیر قبلیاش بازمیگردد.
گرافیتی انگلیسی رو به پایان
گرافیتی بهطور سنتی کاری بود که جرات میخواست! نوجوانها باید ماموران حراستی و امنیتی را دور میزدند تا بتوانند اسمشان را روی قطارها و اتوبوسها حک کنند. اما در دهه گذشته این روحیه در کشورهایی مثل انگلستان کمرنگ شده. بین سالهای 2007 تا 2012 تعداد گرافیتیهایی که توسط پلیس راهنمایی و رانندگی در این کشور ثبت شده 63درصد کاهش داشته است. مکانهای کمتری با هنرهای فوری و یواشکی خیابانی نشاندار شدهاند. بعضی دلیل این تغییر را مراقبت پلیسی بیشتر میدانند. مثل کیگان وب، صاحب یکی از وبلاگهای گرافیتی که میگوید دوربینهای مداربسته متعدد باعث شده نقاشی غیرقانونی سختتر شود و البته مجازاتها هم دشوارتر شدهاند. او میگوید انگلیسیهای گرافیتیکار برای انجام کارشان این روزها به کشورهای دیگر میروند.
اکونومیست از قول بوید هیل، هنرمند گرافیتی مینویسد تغییر نسلی هم در این میان بیتاثیر نیست. حالا انگلیسیهای کمتری علاقه دارند روی دیوارها نقاشی کنند. بیشتر نوجوانان ترجیح میدهند با آیپد بازی کنند یا با بازیهای ویدئویی سرگرم شوند. بعضی از آنها به دانشگاه هنر میروند و بیشتر علاقه دارند از هنرشان پول در بیاورند. اینترنت هم به آنها اجازه داده هنرشان را بیدردسر منتشر کنند و بیشتر از زمانی که حصارهای راهآهن را میشکستند مخاطب داشته باشند. بهظاهر گرافیتی و فرهنگ یواشکیاش در حال تمام شدن است. دیوارها با اجازه صاحبشان رنگ میشوند و گرافیتی در برابر پول فروخته میشود.
گرافیتی آرژانتینی دولتی
گرافیتیکارها در بوئنوسآیرس پایتخت آرژانتین دردسرهایی درست کردهاند و باعث شدهاند دولت تصمیم به مبارزه با آنها با کمک هنر خیابانی بگیرد. گرچه در این شهر گرافیتی بهطورکلی غیرقانونی است، اما برای ساختمانهایی که صاحبشان به هنرمند اجازه هنرنمایی داده باشد مجاز است. گاهی هم دولت و قدرتهای محلی خودشان سرمایهگذاری میکنند تا دیوارها طراحی شوند و از سادگی دربیایند. حالا آنها این فعالیت را جدیتر کردهاند تا از هنر این افراد استفاده کنند.
در اروپا گرچه بعضی از هنرمندان گرافیتیکار مثل بنکسی شهرت جهانی پیدا کردهاند، گرافیتی هنوز از نظر قانونی مشکل دارد و هممعنی با وندالیسم در نظر گرفته میشود. در بوئنوسآیرس اما داستان برعکس است؛ پایتخت آرژانتین یکی از مراکز هنر خیابانی در دنیا شده و هزاران نقاشی دیواری خانهها، مدرسهها و حتی کلیساها را آراستهاند. هنرمندان خیابانی دیوارهای بزرگی برای هنرنمایی با رنگ روغن و نقاشی اکریلیک و اسپری در اختیار دارند. فستیوالهای مختلف کارشان را حمایت میکند و بعضی از هنرمندان محلی خیابانی برای نقاشی کشیدن در خارج این کشور هم دعوت شدهاند.
پاتریوشیو دیاستفانو، از مسئولان فضای عمومی شهر بوئنوسآیرس که سالانه بیش از 60هزار دلار برای گرافیتی در شهر خرج میکند در این باره به بیزنساینسایدر گفته است: «این هنرمندان برای شگفتزده کردن، دلنشینکردن و فرهنگ و لذت در فضای شهر هستند. همچنین تورهای گردشگری در این کشور شروع به نمایش گرافیتی که حکم یک موزه در فضای باز شهر دارد کردهاند و توریستها را برای دیدن آنها بیرون میبرند. بعضی از این گرافیتیها، چهرههای محبوب را به تصویر میکشند؛ مثل کارلوس تهوز ستاره فوتبال که تصویرش روی یک ساختمان در محله فقیرنشینش بسیار مشهور شده است. بعضی از گرافیتیکارها سراغ طرحهای تخیلیای میروند که مستقیما از ذهن آنها روی دیوارها آمده. سیسیلیا کویلز، عضو شرکت تور گرافیتیموندرو در این شهر معتقد است هنر شهری تا حدی واکنشی است به دیکتاتوری نظامی آرژانتین بین سالهای 1976 تا 1983. او میگوید: «بوئنوسآیرس شهری است که ترسیده. در زمانی که آثار تاریخی پاک میشدند و گرافیتی بهشدت سرکوب میشد.»
حالا هنر خیابانی شکل تازهای به پایتخت آرژانتین داده و شکل تازهای از آزادی بیان و ارتقای سطح زندگی بخشی از 10میلیون جمعیتش تلقی میشود.
هنر خیابانی و هویت شهرها
گوردون دوگلاس، جامعهشناس معتقد است: «در بعضی موارد، گرافیتی میتواند به جای اینکه نشانهای از جرم باشد، یک قدرت اقتصادی مثبت در شهر باشد. بعضی از گرافیتیها و هنرهای خیابانی به تربیت و آموزش کمک میکنند. بعضی دانشگاهیان برایشان سوال است که وقتی یک نقاشی از بنکسی 100هزار دلار میارزد –اگر میشد از روی دیوار برش داشت- آیا گرافیتی را باید یک آسیب و جرم دانست یا نه؟» یک تحقیق در امآیتی نشان داده گرافیتی میتواند تاثیر مثبتی روی خاص جلوه کردن هر شهری داشته باشد.
سال گذشته Pointz5 در کویینز نیویورک که محلی برای اجرای قانونی گرافیتی از سوی هنرمندان سراسر جهان بود از بین رفت و به رنگ سفید در آمد. از دهه 90 به هنرمندان دنیا اجازه داده شده بود دیوارهای ویرهاوس را طراحی کنند. ابتکار این کار در دست هنرمند گرافیتیکاری بود که میخواست این مکان صنعتی را به یک موزه گرافیتی تبدیل کند. اما بهتازگی صاحب ساختمان تصمیم گرفت به این شرایط پایان دهد، ساختمان را خراب کند تا به جایش آپارتمانهای بلند بسازد. گوردون دوگلاس جامعهشناس در این باره گفته است: «کمی عجیب است که در این شهر، صاحب این مکان متوجه ارزش فرهنگی آن که ارزش اقتصادی هم به همراه میآورد نشد. این مکان بخشی از هویت شهر بود.» او میگوید این کار در حالی انجام شده که گرافیتی بهعنوان یکی از شیوههای شکار توریست مطرح شده است: «مردم به شرق لندن و جنوب شرق نیویورک میآیند تا گرافیتی را در آنجا ببینند.»
همچنین الیزابت کوریدهالکت، دستیار استاد در دانشگاه کالیفرنیای شمالی میگوید: «ارتباط قوی میان فعالیت فرهنگی در یک شهر-که گرافیتی جزئی از آن است- و اقتصاد آن شهر وجود دارد. وقتی یک گرافیتی را میبینید، نشانه این است که فعالیتهای خلاقانه بیشتری در آنجا جریان دارد. شهرهایی که گرافیتیهای بیشتری دارند، گرایش به فرهنگیتر بودن و هنریتر بودن دارند.» او معتقد است هنر خیابانی به افرادی که منابع لازم برای بروز هنر خود را ندارند کمک میکند. این هنرمندان اغلب بچههایی از خانوادههای فقیر و طبقه کارگر بودهاند که شهر برای آنها تبدیل به بوم شده است.
آتن و نمایش بحران
در آتن پایتخت یونان که با بحران اقتصادی روبهرو است، این روزها گرافیتی به راهی برای ابراز عقیده درباره بحران تبدیل شده است. یک دسته صد یورویی که چند نفر آن را مثل تابوت بلند کردهاند و با خود میبرند تبدیل به یکی از معروفترین تصاویر اعتراض به وضعیت بحرانی این کشور شده است. هزاران گرافیتی با حروف بزرگ روی دیوارهای این شهر شعار نوشتهاند و بحران را به طنز و نقد کشیدهاند یا با تصویر اتحادیه اروپا را به دیزنی و یک فانتزی برای یونان تشبیه کردهاند.
کاکائو راکس 30 ساله که دیوارهای آتن را به وسیله اعتراضش تبدیل کرده به سیبیسی گفته است: «مردم شغل ندارند، مخصوصا جوانهایی مثل من. به خاطر این نیست که درس نخواندهایم، مشکل از ما نیست. اشتباه دولت و مدیریت مالیاش است. آنها به حفظ بانکها فکر میکنند و مردم گرسنهاند.» این هنرمند خیابانی که ادبیات فرانسه خوانده، در زیرزمین گالری دوستش زندگی میکند تا در خیابان نماند. او میگوید: «من نمیدانم چه میخواهم. فقط میخواهم بگویم این سیستم دیگر جواب نمیدهد.»
نجات دیترویت ورشکسته
فیسکال تایمز در دسامبر 2013 گزارشی منتشر کرد درباره اینکه گرافیتی چطور میتواند شهر ورشکسته دیترویت را نجات دهد. شهری که سالها با بحران اقتصادی روبهرو بود و در سال 2007 این مسئله به اوج رسیده بود و نیمی از جمعیت آن مهاجرت کرده بودند. این رسانه مدعی شد کارهای هنری شهری دیترویت میتوانند تا 866 میلیون دلار برایش پول بیاورند. این شهر بیش از 78هزار ساختمان رها شده دارد و اگر یک امضای بنکسی یک میلیون دلار یا بیشتر میارزد، چرا گرافیتی ساختمانهای مخروبه را زیبا نکند؟ دیترویت نیازمند این است که در هر عرصهای که توانش را دارد سرمایهگذاری کند. این شهر میتواند فروش هنر شهری را برای حل مشکلات اقتصادیاش شروع کند.
این گزارش به فروش یک اثر خیابانی بنکسی در انگلستان اشاره میکند که از مکانهای لندن برداشته شده بود و حدود 1. 1 میلیون دلار فروخته شد. اگر بنکسی بتواند برای یک درصد ساختمانهای خالی این شهر طراحی کند، ارزش کل آن با ارزش موزه هنر در دیترویت برابری خواهد کرد. Revok هنرمند خیابانی نخستین کسی بود که پیشنهاد راهاندازی پروژه زیباسازی دیترویت با گرافیتی را مطرح کرد و گفت میخواهد از این طریق این شهر دوباره مرکزی برای خلاقیت شود. بخشی از این کار بهصورت تعیین مکانهایی مناسب برای گرافیتی و بخشی از آن با هنرنماییهای غیرمجاز انجام شد. موزه هنرهای معاصر دیترویت هم به اجرای گرافیتی روی یکی از دیوارهای ساختمانش رضایت داد و به این حرکت پیوست. در ژانویه 2014 گزارش دیگری از تسکین زخمهای دیترویت با گرافیتی خبر داد و نوشت: «گرافیتی هنر مهمی شده که به این شهر تاریک و ساختمانهای ویرانش امید بخشیده است.»
گرافیتی ایرانی
شاید یادگاری نوشتن روی هر بنای تاریخی باارزش و هر دیوار بیارزشی در ایران رایج باشد، اما گرافیتی و طراحی معنیدار روی دیوارهای شهر بهندرت دیده میشود. با این حال بعضی از گرافیتیکاران ایرانی با تکرار امضایشان تا حدی شناخته شدهاند و سبک کارشان را معرفی کردهاند. گرچه آنها مخدوشکننده دیوارها شناخته میشوند و مثل گرافیتیکاران اغلب کشورها حقی قانونی برای این کار ندارند، اما بعضی از طرحهای آنها در برهههایی توجه عابران را به خود جلب کردهاند.
آرت رادار ژورنال در گزارشی چهار هنرمند خیابانی ایران را معرفی کرده است. این گزارش مینویسد: «گرچه ایران در سالهای اخیر انواع پروژههای زیباسازی و نقاشی دیواری را برای فضاهای شهری اجرا کرده است، بیشتر هنرمندان خیابانی باید زیرزمینی کار کنند و گرافیتی در این کشور هم غیرقانونی است. با این حال در دو شهر تهران و تبریز هنر خیابانی رو به افزایش است.» این گزارش از چهار هنرمند خیابانی بهعنوان برجستهترینها نام میبرد. دو نفر در کار انتقاد از رفتارهای اجتماعی و فرهنگی مردم، یکی مشغول نقاشی خطهای طولانی روی دیوارهای خالی و دیگری استاد رنگآمیزی دیوارهای بزرگ کناره ساختمانها که با نهادهایی مثل شهرداری هم همکاری دارد و قانونی کار میکند.
از یکی از این افراد در تعدادی از رسانهها بهعنوان بنکسی ایران نام برده شده است که سبکش چیزی شبیه به هنرمند مشهور انگلیسی است. گاردین با این گرافیتیکار گفتوگو کرده و نوشته: «هنر بصری و مفهومی در ایران مخاطب محدودی دارد و به گالریها و گردهماییهای خاصی محدود میشود. او امیدوار است با آوردن هنر به خیابانها این عادت را بشکند.»