درحالیکه براساس ابلاغیه بانک مرکزی، بانکها مکلف هستند 25 درصد منابع و اعتبارات خود را به بخش کشاورزی اختصاص دهند اما بنا به گفته مسئولان و فعالان عرصه کشاورزی تاکنون درسیستم بانکی کمتر از 5 درصد منابع و اعتبارات بانکها به این بخش مؤثر در اقتصاد کشور اختصاص یافته است. این در حالی است که به گفته برخی از کارشناسان بیتوجهی بانکها به اختصاص اعتبارات به بخش کشاورزی مشکلات جدی را برای کشاورزان به وجود آورده است اما بانکها با استناد به دلایل مختلفی از پرداخت این اعتبارات خودداری میکنند.
البته در عین حال برخی دیگر از صاحبنظران و فعالان بخش کشاورزی نیز معتقدند به دلیل بالا بودن نرخ سود بانکی، اعطا شدن یا نشدن این تسهیلات تأثیری به حال این بخش و کشاورزان ندارد و حتی کشاورزانی که آن را دریافت میکنند، با مشکلات بیشتری مواجه میشوند. «فرصت امروز» در این گزارش دلایل امتناع بانکها از پرداخت اعتبارات به بخش کشاورزی و تأثیرات این موضوع بر بخش کشاورزی و وضعیت کشاورزان را مورد بررسی قرار داده است.
علی ایرانپور:
درآمد کشاورزان کاهش یافته است
علی ایرانپور، عضو کمیسیون کشاورزی مجلس معتقد است که عدم تخصیص منابع بانکی و کمبود نقدینگی موجب شده که بسیاری از کشاورزان نتوانند شیوه کشاورزی خود را از سنتی به صنعتی تغییر دهند و از همین رو درآمد کشاورزان نیز کاهش چشمگیری یافته است.
طبق ابلاغیه بانک مرکزی باید 25درصد منابع بانکی به بخش کشاورزی اختصاص پیدا کند اما در عمل چنین اتفاقی تاکنون رخ نداده و این بخش بسیار کمتر از میزان پیشبینی شده از اعتبارات بانکی استفاده کرده است. به نظر شما دلایل امتناع بانکها از تخصیص منابع و اعتبارات به بخش کشاورزی چیست؟
همانطور که اشاره کردید با هدف حمایت از تولید داخلی و تقویت بخش کشاورزی باید 25 درصد منابع بانکها به بخش کشاورزی اختصاص پیدا کند اما متاسفانه بانکها به دلایل مختلفی از این کار امتناع میکنند. یکی از علل این است که کشاورزان اقشار ضعیفی از لحاظ مالی و حسابهای بانکی هستند و این باعث شده که بانکها به جای ارائه تسهیلات به کشاورزان، تمایل به اعطای وام به افرادی داشته باشند که از لحاظ مالی قویتر هستند. در عین حال معمولا بسیاری از کشاورزان آنطور که باید به دنبال اخذ تسهیلات از بانکها نرفتهاند. تمام این مسائل موجب شده تسهیلاتی که باید با سود پایینتر به بخش کشاورزی اختصاص یابد، به طرق دیگر و با سود بالاتری به سایر بخشها تخصیص یافته است.
عدم تخصیص منابع بانکی به بخش کشاورزی به چه اندازه بخش کشاورزی و کشاورزان را تحت تاثیر قرار داده است؟
در حال حاضر یکی از معضلات موجود در بخش کشاورزی همین عدم وجود نقدینگی در این بخش است. عدم تخصیص منابع بانکی و کمبود نقدینگی موجب شده که بسیاری از کشاورزان نتوانند شیوه کشاورزی خود را از سنتی به صنعتی تغییر دهند، ماشینآلات جدید خریداری کنند یا از روشهای آبیاری مدرن به جای روشهای آبیاری قدیمی استفاده کنند و از همین رو درآمد کشاورزان نیز کاهش چشمگیری یافته است.
در مجموع اختصاص نیافتن تسهیلات و عدم تمکن مالی کشاورزان از یکسو و خشکسالیهای پیاپی از سوی دیگر موجب مشکلات بسیاری برای بخش کشاورزی شده است. درحالیکه ظرف یک دهه اخیر عمده مناطق کشور از نظر میزان بارش و سفرههای آب زیرزمینی وضعیت مناسبی ندارند، عدم امکان اخذ تسهیلات بانکی نیز موجب شده که کشاورزان در اصلاح روشهای آبیاری توفیقات چندانی نداشته باشند و به همین نسبت سطح درآمد خود را افزایش دهند. در مجموع تمام این مسائل به نوع نگاه سیستم بانکی کشور به این قشر ضعیف و در عین حال تاثیرگذار در اقتصاد کشور برمیگردد.
عدم پیگیریهای مسئولان وزارت جهاد کشاورزی را در سهم بسیار اندک بخش کشاورزی از اعتبارت بانکی چقدر موثر میدانید؟
قاعدتا وزارت جهاد کشاورزی بهعنوان متولی اصلی بخش کشاورزی باید پیگیریهای لازم را برای اختصاص منابع بانکی به بخش کشاورزی انجام دهد. به عبارت دیگر نقش وزارت جهاد کشاورزی در این زمینه بسیار پررنگ است اما متاسفانه نتوانسته در این رابطه به خوبی ایفای نقش کند. در عین حال هماکنون سیاستهای بانک کشاورزی نیز به سمتوسویی رفته است که در مقابل پرداخت تسهیلات به کشاورزان سنگاندازی میکند.
چرا بانک کشاورزی تمایلی به پرداخت تسهیلات به بخش کشاورزی ندارد؟
دلیلش این است که بر عملکرد بانک کشاورزی نظارت لازم انجام نمیشود. به عبارت دیگر اگر با هیاتمدیره و مدیران عامل بانک کشاورزی برخورد شود و این موضوع مورد بررسی قرار گیرد که تسهیلات اعطا شده توسط این بانک تا چه اندازه جامعه هدف را تحت پوشش قرار داده است، شاید مقداری از امور این بانک نیز اصلاح شود.
******
بهاءالدین نجفی:
بانکها تمایلی به اعطای وام ندارند
بهاءالدین نجفی، استاد اقتصاد کشاورزی دانشگاه شیراز معتقد است که سیستم بانکی به دنبال حداکثر کردن منافع خود است و بنابراین از پرداخت اعتبارات به بخش کشاورزی که دارای ریسک و بازدهی اندک است، خودداری میکند.
علت این موضوع که بخش صنعت در گرفتن اعتبارات همواره پیشروتر از بخش کشاورزی بوده، چیست و این جریان چه پیامدهایی را برای این بخش دارد؟
این موضوع که منابع بانکی بهصورت بخشنامهای به بخشهای مختلف تخصیص بیابد، همواره با شکست مواجه شده است. زیرا سیستم بانکی به دنبال حداکثر کردن منافع خود است، بنابراین همیشه اعتبارات خود را به افراد و شرکتها و موسساتی اختصاص میدهد که ریسک کمتری داشته باشد و دوره بازگشت هم کوتاهتر باشد. تنها بانکی که به بخش کشاورزی توجه بیشتری میکند و منابع اصلی خود را به این بخش اختصاص میدهد، بانک کشاورزی است اما سایر بانکها به دنبال این هستند که منافع خود را حداکثر کنند و به دنبال مشتریانی هستند که ریسک کمتری داشته باشند. بنابراین عمدتا کشاورزان دسترسی به منابع بانکهای تجاری ندارند و اغلب مشتری بانک کشاورزی هستند.
پس نظر شما این است که بخشنامههای دولت هم بهنوعی دست بانکها را در ارائه تسهیلات به بخش کشاورزی بسته است؟
البته نیت دولت و بانک مرکزی در مورد اختصاص 25 درصد منابع بانکها به بخش کشاورزی خوب بوده است. اما آنچه در عمل اتفاق افتاده این است که درصد بسیار کمتری از آنچه پیشبینی شده، تخصیص یافته و این مشکل به نظام بانکی برمیگردد که نمیتواند مطابق بخشنامهها عمل کند زیرا هدفش حداکثر کردن سود است. مسئله دیگر این است که کشاورزان به بانکهای تجاری دسترسی ندارند و اگر هم دسترسی داشته باشند، دارای وثیقه کافی برای دریافت وام نیستند. عمده افرادی هم که موفق به اخذ اعتبارات میشوند، آن را به بخشهای غیراز کشاورزی اختصاص میدهند. علت این است که بازده سرمایهگذاری در بخش کشاورزی نسبت به سایر بخشها پایینتر است و همواره سرمایه جایی میرود که بیشترین بازده را داشته باشد.
با توجه به مطرح بودن بحث امنیت غذایی در دنیا، تداوم عدم اختصاص منابع بانکی به بخش کشاورزی چه تأثیراتی بر میزان تولیدات کشاورزی و امنیت غذایی خواهد داشت؟
یکی از مشکلات این است که در سالهای اخیر واردات محصولات کشاورزی رو به افزایش بوده و تراز تجاری بخش کشاورزی منفی شده است. بنابراین مشکل اصلی این است که تقاضا برای محصولات کشاورزی و موادغذایی افزایش یافته است و به موازات آن تولیدات داخلی افزایش نیافته است. برای حل این مشکل باید برنامه جامعی وجود داشته باشد. برای افزایش بهرهوری در کشاورزی باید از دو اهرم اصلی استفاده شود؛ یکی سرمایهگذاری در تحقیقات کشاورزی و دیگری اصلاح سیاستهای قیمتگذاری محصولات کشاورزی. همانطور که اشاره کردید.
در سایر کشورها به امنیت غذایی اهمیت داده میشود و از کشاورزان حمایتهای لازم صورت میگیرد. طبیعتا در کشور ما هم حمایتهایی از کشاورزان انجام میشود. ولی آنچه در گذشته اتفاق افتاده این است که سیاست قیمتگذاریها در اغلب اوقات منفی بوده و تلاشها در جهت پایین نگه داشتن قیمت محصولات کشاورزی بود که برای تحقق این موضوع از طرق مختلفی مانند تعیین نرخ تضمینی یا واردات بیرویه محصولات کشاورزی استفاده شده است تا به این وسیله قیمت تولیدات داخلی در سطح پایینتری قرار بگیرد. بنابراین این موضوعات موجب شده که انگیزه سرمایهگذاری تضعیف شود و در عین حال سرمایهگذاری لازم در تحقیقات کشاورزی و ترویج تکنولوژی نوین کشاورزی به اندازه کافی انجام نشده است.
******
سیدموسی رهنمایی:
وام بخش کشاورزی آش دهانسوزی نیست
به گفته سیدموسی رهنمایی، رییس نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی کشور به دلیل بالا بودن نرخ سود بانکی، کشاورزان بدون دریافت تسهیلات بانکی هم به منفعتی نمیرسند و اگر تسهیلات را دریافت کنند، بهشدت با مشکل مواجه میشوند.
به نظر شما عدم تخصیص منابع پیشبینی شده برای بخش کشاورزی چه مشکلاتی را برای این بخش و کشاورزان بهوجود میآورد؟
متأسفانه حقوق بخش کشاورزی در بسیاری از موارد زیر پا گذاشته میشود و قوانین مربوط به این بخش اجرا نمیشود. به همین دلیل بخش کشاورزی به سودآوری بسیار کمی رسیده و از سوی دیگر کارمزد بانکی بهشدت افزایش یافته است. در اوایل انقلاب کارمزد بانکی مربوط به بخش کشاورزی 4درصد بود اما امروز به حدود 17 تا 18درصد رسیده است. بنابراین، امروزه کشاورزان بدون دریافت تسهیلات بانکی هم به سود نمیرسند و اگر تسهیلات را هم دریافتکنند بهشدت با مشکل مواجه میشوند.
به عبارت دیگر، میتوان گفت که وام بانکی در نظر گرفته شده برای بخش کشاورزی با این نرخ بهره آش دهانسوزی نیست. البته اگر نرخ بهره و کارمزد بانکی کمتر از میزان فعلی بود، میتوانست موجب بروز مشکلات و چالشهایی برای بخش کشاورزی و کشاورزان شود ولی با این شرایط چندان تأثیرگذار نیست. اما در هر صورت اگر بانکها به وظایف خود در قبال تخصیص اعتبارات عمل میکردند، بالاخره گشایشی در بخش کشاورزی انجام میشد و تأثیرات خود را بر جا میگذاشت.
بحث معوقات بانکی مربوط به بخش کشاورزی به چه اندازه بر امتناع بانکها از پرداخت تسهیلات به این بخش تأثیر داشته است. زیرا استدلال برخی از بانکها این است که به دلیل معوقات بانکی کشاورزان نمیتوانند تسهیلات جدیدی به این قشر اعطا کنند؟
کشاورزان شریفترین قشر جامعه هستند و برای دریافت وام ملزم به پرداخت وثیقه هستند. این در حالی است که معوقات بخش کشاورزی عدد قابل توجهی نیست و با آنهایی که وامهای کلان دریافت کرده و اقساط خود را بازپرداخت نکردهاند، اصلا قابل قیاس نیست.
برخی از کارشناسان مقایسهای میان میزان تسهیلاتی که به بخشهای صنعت و کشاورزی اختصاص یافته است، انجام میدهند و معتقدند که در مقایسه با بخش صنعت، کشاورزی مظلوم واقع شده است. نظر شما در رابطه با این موضوع چیست؟
دلیل این موضوع آن است که کشاورزان کمتر به کار گروهی و صنفی توجه کردهاند. این تبعیض تا جایی است که بسیاری از کارها در بخش کشاورزی انجام میشود اما آمار آن در بخش صنعت منظور میشود. در جریان اجرای قانون هدفمندی یارانهها نیز بیشترین تخصیصات مربوط به بخش صنعت بود و بخش کشاورزی بهره کمتری از آن برد. البته هماکنون که تشکیل نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی مدنظر قرار گرفته و کشاورزان مسائل صنفی خود را دنبال خواهند کرد، این امیدواری وجود دارد که بخش کشاورزی و کشاورزان به حقوق قانونی خود دست بیابند.