واقعیت این است که کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه به این زودی محقق نخواهد شد. 40 تا 50 درصد گاز موردنیاز اروپا با انتقال گاز روسیه از طریق اوکراین انجام میشود. اختلاف میان روسیه اوکراین بر سر جابهجایی این گاز به تازگی شدت گرفته و روسیه اوکراین را به قطع گاز صادراتی تهدید کرده است. اختلاف اخیر بر سر این مسائل بود که چه کسی باید پول گاز صادر شده به مناطق تحت کنترل جداییطلبان طرفدار روسیه را پرداخت کند.
اگرچه بالاخره اوکراین تصمیم گرفت تا مبلغ کمی را بهعنوان پیش پرداخت - قبل از ملاقات وزرای انرژی روسیه و اوکراین در ابتدای ماه مارس در مقر اتحادیه اروپا در بروکسل - به مسکو پرداخت کند. گزارشها و تحلیلها حاکی از آن است که طرفین به توافق خواهند رسید. اما این اختلاف بار دیگر موضوع وابستگی اروپا به گاز روسیه را برجسته کرد. این در حالی است که به عقیده کارشناسان و تحلیلگران احتمال کاهش این وابستگی در کوتاهمدت یا حتی میان مدت امکانپذیر نیست.
وضعیت فعلی
در حال حاضر اتحادیه اروپا بزرگترین واردکننده انرژی در جهان به شمار میرود. 53 درصد از کل انرژی مورد نیاز این اتحادیه از طریق واردات محقق میشود که 39 درصد از این حجم انرژی وارداتی توسط گاز روسیه تامین میشود. جدا از خط لولهای که در اوکراین قرار دارد، دو مسیر دیگر نیز برای انتقال انرژی به اروپا وجود دارد: یکی از طریق بلاروس و لهستان و دیگری از طریق دریای بالتیک از روسیه به شمال آلمان میرسد.
گفتنی است که این وابستگی به انرژی روسیه سالانه رقمی در حدود 400 میلیارد یورو معادل 290 میلیارد دلار برای اتحادیه اروپا هزینه در بر دارد. این هزینه سنگین در حالی بر این اتحادیه تحمیل میشود که نشانههای بازگشت بحران اقتصادی در اروپا مشاهده میشود. پرداخت این حجم قابل توجه در ازای واردات گاز از روسیه قدرت رقابتپذیری اتحادیه اروپا را در سطح جهان بهشدت تضعیف میکند. از این رو نیاز به تجدیدنظر در سیاستهای انرژی اتحادیه احساس میشود. بدون گاز روسیه نیمی از شعلههای آبی آتش در اروپا خاموش خواهند شد. ایده تاسیس اتحادیه انرژی اروپا به حدود یک دهه قبل بازمیگردد که بهمنظور دستیابی اتحادیه اروپا به اهداف خود در حوزه انرژی نظیر کاهش وابستگی در زمینه انرژی، ایجاد یک بازار واحد انرژی و همچنین کاهش انتشار گازهای گلخانهای مطرح شده است.
انتقال گاز از دریای خزر به جنوب اروپا
از سال 2000 میلادی اروپا تصمیم گرفت تا با احداث خط لولهای طولانی از طریق بالکان و ترکیه ذخایر گاز موجود در دریای خزر را به اروپا انتقال داده و از این طریق ضمن کاهش وابستگی خود به انرژی وارداتی از روسیه منابع تامین انرژی خود را نیز تنوع بخشد. تحقق این پروژه سبب میشود تا ذخایر گاز جمهوری آذربایجان و ترکمنستان به جنوب اروپا منتقل شده و نیاز کشورهای این بخش از اروپا را که بیش از سایر بخشها از سوی روسیه به قطع گاز تهدید میشود، مرتفع سازد.
این پروژه در نهایت به دلیل عدم حصول توافق میان اتحادیه اروپا با ترکمنستان به حال تعلیق درآمد. پس از آن اتحادیه اروپا تصمیم گرفت تا با محور قراردادن آذربایجان در پروژه جدید گاز این کشور را به جنوب اروپا منتقل کند. این پروژه در صورت پیشرفت آن طبق برنامه و افتتاح آن در سال 2018 میلادی تنها قادر است تا یک درصد گاز موردنیاز اروپا را تامین کند. در نهایت بهنظر میرسد فارغ از اینکه اتحادیه انرژی در اروپا تاسیس میشود یا خیر این اتحادیه قادر به کنترل منابع تامین انرژی خود نخواهد بود.
گاز طبیعی مایع و زیرساختهای مربوط به تبدیل که از آن جهت تبدیل گاز مایع به گاز استفاده میشود، انتخاب اصلی کشورهای غرب اروپا نظیر انگلستان، اسپانیا، پرتغال و فرانسه بوده است. این گاز ابتدا از قطر وارد میشود و یک مزیت قابل توجه نسبت به گاز منتقل شده از طریق خط لوله داشته و آن این است که موانع سیاسی و ژئوپلیتیکی اثرگذاری کمتری روی آن دارند.
از سوی دیگر این عدم محدودیتی که گاز LNG از آن برخوردار است و سهولت انتقال آن، این محصول را به یک کالای بین المللی بدل میکند. نکته مهم دیگر در این بین آن است که امروزه بازارهای آسیایی خصوصا کشورهایی نظیر چین، ژاپن و کرهجنوبی بازارهای بسیار جذابی برای صادرات گاز محسوب شده و میتوانند با خرید گاز از منابع تامین گاز اروپا نظیر روسیه کشورهای اروپایی را مقهور جذابیت بازارهای انرژی خود کنند. در حال حاضر کشورهای لهستان، لیتوانی و استونی با استفاده از گاز LNG تصمیم گرفتهاند تا منابع گازی مورد نیاز خود را تنوع بخشند. گفتنی است یونان، کرواسی و قبرس نیز در زمینه استفاده از گاز طبیعی مایع یا همان LNG اقداماتی را صورت دادهاند. سایر کشورهای اروپایی هم احتمال دارد که از این روش برای تامین انرژی مورد نیازشان استفاده کنند، اما واقعیت این است که سایه سر روسیه به این زودی از سر انرژی اروپا برداشته نخواهد شد.