در حالی که کشورمان در سالهای اخیر به شکل جدی با مشکلی به نام کمبود آب مواجه بوده است، این اعتقاد در میان برخی از کارشناسان و صاحبنظران وجود دارد که توسعه و گسترش بخش کشاورزی در تمام ابعاد ضروری نیست. این گروه بر این باورند که میتوان از کشت و تولید برخی از محصولات کشاورزی که آب فراوانی مصرف میکنند، صرفنظر کرد و سیاستهای بخش کشاورزی را بر تولید محصولات دارای توجیه اقتصادی معطوف کرد.
البته قاعدتا چنین موضوعی نیازمند مدیریت صحیح و اصولی در بخش کشاورزی است و در صورت اعمال چنین مدیریتی که همواره مغفول مانده است و نقشه راهی در مورد آن وجود ندارد، میتوان از اتلاف منابع و سرمایههای کشور جلوگیری کرد و از وارد آمدن خسارت به اقتصاد ممانعت به عمل آورد.
در عین حال به نظر میرسد یکی از راهکارهای اعمال مدیریت صحیح و اصولی در بخش کشاورزی این است که در مورد واردات تمام محصولات کشاورزی، یک نگاه حاکم نباشد و اگر تولید برخی از محصولات فاقد توجیه پذیری است، واردات آنها در دستور کار قرار بگیرد. «فرصت امروز» در این گزارش چگونگی اعمال مدیریت اصولی و صحیح در بخش کشاورزی را مورد بررسی قرار داده است.
***
علی معلم:
آمایش سرزمین، راهکار مدیریت بخش کشاورزی است
علی معلم، عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران و رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق مازندران معتقد است که وجود آمایش سرزمین و ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی از راهکارهایی است که میتواند موجب مدیریت صحیح و اصولی در بخش کشاورزی شود.
برخی معتقدند اصراری که بر توسعه بخش کشاورزی در کشور در تمام ابعاد وجود دارد، غلط است، زیرا به دلیل کمبود منابع آب و سایر منابع اصولاً ضرورتی وجود ندارد که چنین اتفاقی رخ دهد و باید یک مدیریت اصولی و حساب شده در مورد این بخش اعمال شود؛ نظرشما در رابطه با این موضوع چیست؟
این دیدگاه درستی است. متأسفانه ما بدون برنامه در بخش کشاورزی تولید میکنیم و نیروی انسانی و خاک و توانمندیهای خود را هدر میدهیم و در شرایطی محصول تولید میکنیم که گاهی اوقات بخشی از این محصولات را نابود میکنیم. این موضوع ناشی از نبود آمار صحیح در بخش کشاورزی و عدم آمایش سرزمینی است.باید به این موضوع توجه داشته باشیم زمانی که محصولی مانند سیب زمینی را دفن میکنیم به این معناست که کشاورزی و کشاورز و آب و خاک و نهادهها را دفن کردهایم.
زمانی که به عمق فاجعه نگاه میکنیم، متوجه میشویم بحران بیشتر از آن چیزی است که میبینیم و میشنویم. لاجرم ما دو کار میتوانیم انجام دهیم؛ یک اقدام این است که آمایش سرزمین داشته باشیم و دوم اینکه صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی را ایجاد کنیم تا محصولات بازارپسند، تولید و فرآوری کنیم.
به نظر شما راهکاری وجود دارد که در سالهای آینده هم از اتلاف منابع آبی جلوگیری شود و هم کشاورزان تا این اندازه دچار ضرر و زیان نشوند؟
تکیه بر آمارهای درست و آمایش سرزمینی از جمله این راهکارهاست. بهگونهای که مشخص شود چه محصولاتی و به چه میزان کشت شود و چه اندازه میتوانیم به بازارهای دیگر بفروشیم یا فرآوری کنیم. یک تیم کارشناسی برای این موضوع تشکیل شود و به جایی برسیم که بدانیم حداقل در سال 95 دیگر به کشور و بخش کشاورزی خسارات جبرانناپذیر وارد نمیشود. تا زمانی که آمایش سرزمینی نداشته باشیم مشکلاتی مانند مازاد سیب زمینی بروز خواهد کرد و مجبور خواهیم بود بخشی از محصولات کشاورزی را از بین ببریم.
نبود آمایش سرزمینی موجب میشود برداشتهای غیراصولی از منابع آبی انجام شود. متأسفانه در بخش کشاورزی مالکیت به مشکل خردهمالکی است و مدیریت هم خردهمدیریتی است. باید به این موضوع رو بیاوریم که مالکیت خردهمالکی باشد اما وزارت جهاد کشاورزی کنترلهای لازم را انجام دهد و بتوانیم بهصورت بخشی، منطقهای و استانی تولیداتی داشته باشیم که به منابع ارزشمند کشور لطمه وارد نکند.
برخی معتقدند باید در مورد سیاستهای مربوط به واردات محصولات کشاورزی تجدیدنظر شود و محصولاتی که تولید آنها فاقد توجیه اقتصادی است، وارد شود و فقط محصولاتی در داخل کشور تولید شود که از توجیه منطقی برخوردار است؟
مطمئناً همینطور است. ما با نگاه به اقتصاد مقاومتی باید محصولاتی را تولید کنیم که کمترین صدمه را به منابع و سرمایههای کشور وارد کند و بیشترین سود اقتصادی را داشته باشد. واردات تمام محصولات لزوما بد نیست و اگر واردات مدیریت شده با برنامه وجود داشته باشد، هیچ اشکالی بروز نمیکند.
***
بهاءالدین نجفی:
مدیریتها منجر به کشاورزی پایدار نمیشود
بهاءالدین نجفی، استاد اقتصاد کشاورزی دانشگاه شیراز معتقد است در کشورمان عزم جدی برای اینکه مدیریتها بهگونهای انجام بگیرد که منجر به کشاورزی پایدار و پایداری منابع آبی شود، نداشتیم و نداریم.
به دلیل کم آبی موجود در کشور، این اعتقاد در میان برخی کارشناسان و صاحبنظران وجود دارد که کشاورزی به خصوص در مورد محصولاتی که نیاز به آب زیاد دارد، چندان سودآور نیست. به عقیده شما با وجود مشکلات موجود چگونه میتوان در بخش کشاورزی فعالیت مدیریت شده و صحیحی را انجام داد؟
حمایت از بخش کشاورزی ضروری است، زیرا بخشی است که در آن غذا تهیه و تولید میشود. منتها چگونگی حمایت از بخش کشاورزی مهم است و اینکه چه سیاستهایی اتخاذ شود تا منابع کشور حفظ شود و آسیبهای کمتری متوجه آنها شود. عمده کاری که باید در بخش کشاورزی انجام داد این است که باید روی افزایش بهرهوری کار کرد.
به این معنا که باید آب کمتری مورد استفاده قرار بگیرد و محصول بیشتری تولید شود. به عبارت دیگر در بخش کشاورزی مدیریت منابع آبی بسیار مهم است و باید از منابع آبی استفاده بهتر و مطلوبتری برای تولید محصولات کشاورزی کرد.
در واقع در گذشته بدون توجه به محدودیت منابع آبی سیاستهای تشویقی داشتیم و باید این سیاستها به نحوی چرخش پیدا کند که منابع آبی هم برای نسل حاضر و هم برای نسل آینده حفظ شود. بنابراین آنچه مهم است افزایش میزان بهرهوری بهویژه افزایش بهرهوری از منابع آبی است.
بنابراین میتوانیم بگوییم که در شرایط فعلی این مدیریت صحیح و اصولی در بخش کشاورزی وجود ندارد؟
بله، در واقع باید گفت عزم جدیای برای اینکه مدیریتها بهگونهای انجام بگیرد که منجر به کشاورزی پایدار و پایداری منابع آبی شود، نداشتیم و نداریم.
با توجه به صحبتهای شما میتوان اینگونه استدلال کرد که باید فقط آن دسته از محصولات کشاورزی که کشت آنها از توجیه اقتصادی برخوردار است، در کشور تولید شود و آن دسته از محصولات کشاورزی که فاقد توجیه است، از طریق واردات تأمین شود؟
اینکه سیاست ما به سمت واردات برود موجب غفلت از بخش کشاورزی میشود. در گذشته واردات محصولات کشاورزی یکی از آسانترین راههایی بود که توسط دولتمردان اتخاذ شد. بنابراین به نظر من این بحث که به جای تولید داخلی واردات انجام دهیم، گمراهکننده و زیانآور است.
به جای این کار باید بخش کشاورزی را به طریق صحیحی حمایت کنیم و در جهت افزایش بهرهوری اقداماتی را انجام دهیم. در عین حال باید مدیریت منابع آبی در دستور کارمان قرار بگیرد و یارانهها را به این سمت سوق دهیم که کشاورزان به سمت الگوی کشتی بروند که مدنظر است و منابع آبی کمتری مصرف میکند.
به نظر شما با توجه به اینکه در گذشته از بخش کشاورزی غفلت شده، در حال حاضر باید چه راهکارهایی برای اعمال مدیریت صحیح در این بخش اتخاذ شود؟
در گذشته بخش کشاورزی به حال خود رها شد و این اشتباه بوده است. برای حل این مشکل باید تکنولوژی را وارد بخش کشاورزی کنیم و توسعه دهیم. همچنین باید به دنبال گسترش تحقیقات کشاورزی و اتکا به روشهایی باشیم که بتوانیم با آب کمتر محصولات بیشتری را تولید کنیم و در این ارتباط باید سرمایهگذاریهای لازم انجام شود. البته در مراکز تحقیقاتی هم موفقیتهایی در رابطه با تولید محصولاتی که آب کمتری را استفاده میکنند، به دست آمده است اما باید در مورد این اقدامات سرمایهگذاری بیشتری انجام شود.
***
کوهسار خالدی:
حفظ منابع آبی در تمام بخشها ضروری است
کوهسار خالدی، پژوهشگر و مدرس اقتصاد کشاورزی معتقد است که باید در تک تک مصارف اعم از کشاورزی، صنعتی، شهری و خانگی مصرف بهینه آب را هدف قرار دهیم و نباید فقط حفظ منابع آب را در بخش کشاورزی مورد تاکید قرار داد.
به نظر شما با توجه به کمبود منابع آبی در کشورمان چگونه میتوانیم در بخش کشاورزی فعالیت مدیریت شده و اصولی داشته باشیم که از اتلاف منابع کشورمان جلوگیری کند و به اقتصاد کشورمان هم ضرر وارد نکند؟
قاعدتا کمآبی در کشورمان وجود دارد و این موضوع مشکلاتی ایجاد میکند. در این شرایط استفاده بهینه از منابع هم بحث دیگری است اما در مورد این مسئله که چگونه میتوانیم مدیریت صحیحی اعمال کنیم، باید این موضوع را در نظر بگیریم که آیا حفظ منابع آب و خاک برایمان مهمتر است یا تولید محصولات؟ اگر از دید ملی به این موضوع نگاه کنیم کار درست این است که حفظ آب و خاک را در اولویت قرار دهیم زیرا سرمایه ملی و ماندگار نسلهای آینده است.
در همین راستا میتوان در یک پروسه کوتاهمدت مدیریت لازم را انجام داد و کشاورزان را از تولید برخی از محصولات منع کرد اما به نوعی دولت باید جبران خسارت آنان را هم انجام دهد تا به این وسیله سفرههای آب زیرزمینی خالی نشود و خاک هم دچار مشکل نشود. این سیاست درستی است اما زمانی که حجم زمینهایی که باید از زیر کشت خارج شوند، بالا برود طبیعتا میزان خسارتهایی که دولت باید پرداخت کند حجم بالایی خواهد شد.
فکر میکنید اصولا دولت توانایی انجام این کار را دارد و اگر چنین توانایی دارد باید چگونه در این بخش عمل کند؟
به این موضوع توجه کنید که هدف اصلی، حفظ منابع آب و خاک و منابع ملی است و دولت با مدیریت درست میتواند این منابع را حفظ کند. البته این موضوع هم مطرح است که تا چه مدت این امکان برای دولت وجود دارد که کشاورزان را از تولید برخی از محصولات منع کند زیرا طولانی شدن این مدت هم هزینه بسیاری را برای دولت خواهد داشت. البته دولت میتواند از راهکارهای دیگری هم استفاده کند و آن هم استفاده بهینه از منابع آب و خاک است که یک بحث فنی است.
بهعنوان مثال میتوان برای استفاده بهینه از منابع آب و خاک از طرحهای گلخانهای بهره برد که البته نیاز به سرمایهگذاری بالایی دارد اما کمک میکند که از آب موجود در حد بهینه استفاده شود و بیش از اندازه از سفرههای آب زیرزمینی استفاده نشود زیرا بخشی از آب در کشاورزی تبخیر میشود اما نکتهای که فراموش میشود یا کمتر به آن توجه میشود بحث تبخیر آب در پشت سدهاست که اصلا ارتباطی با بخش کشاورزی ندارد اما در این حوزه تاثیرگذار است.
زمانی که میگویند 90 درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود، همه این را به حساب این بخش میگذارند اما مسئله این است که سالانه چندین مترمکعب آب در پشت سدها تبخیر میشود و این مسئله این سوال را در ذهن تداعی میکند که آیا باید در سیاست ساخت سد و جمعآوری آب در پشت سدها تجدید نظر کرد یا خیر؟
بنابراین معتقدید با این توجیه که بخش عمدهای از آب کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود، نمیتوان تمام تمرکز را بر استفاده بهینه از منابع آب در این بخش قرار داد؟
دقیقا همینطور است. در واقع معتقدم که نباید به حجم آبی که در بخش کشاورزی استفاده میشود، توجه کنیم بلکه باید در تکتک مصارف اعم از کشاورزی، صنعتی، شهری و خانگی مصرف بهینه آب را هدف قرار دهیم و هیچ یک از آنها را نادیده نگیریم.