یکی از دلایلی که باعث میشود کارمندان نسبت به یک مدیر خاص علاقه زیادی داشته باشند در حالی که با مدیری که ممکن است از او تواناتر باشد، ارتباط خوبی برقرار نکنند، انتخاب کلمات و عبارات درست توسط یک مدیر است. از آنجا که مدیران سرلوحه و سرمشق کارمندان خود هستند، نوع عباراتی که یک مدیر استفاده میکند در موفقیت یا عدم موفقیت ارتباطش با کارمندان خود تاثیرگذار است. مدیران بزرگ سعی میکنند همواره از عبارات و واژگانی مثبت و انرژی بخش استفاده کنند تا بتوانند کارمندان را برای تلاش بیشتر تهییج کنند. بشر ذاتا موجودی اجتماعی است.
مدیران و رهبران در مقام مدیریت روابط اجتماعی بر میآیند و کارکنان گاه از روی اجبار و گاه به میل و اختیار خویش در مقابل دستورات قانونی طبقه حاکم تمکین میکنند. البته فراتر از این هم ممکن است. آن هم در صورتی است که مردم به کارآمدی مدیران خود اعتقاد داشته باشند. در چنین شرایطی، نه تنها در مقابل دستورات قانونی سر تعظیم فرومیآورند، بلکه به وجود مدیرانشان افتخار میکنند و قدردان زحمات آنان خواهند بود. کلمات، تاثیر شگرفی روی ضمیر ناخودآگاه انسان دارند.
ناخودآگاه بدون آنکه منظورمان را بداند هر چه بگوییم خوب یا بد را برایمان خلق میکند. لذا لازم است برای دستیابی به موفقیت در روابط از کلمات مثبت و دارای انرژی مثبت استفاده کنیم. دیدن، شنیدن و گفتن سه وسیله مهم برای برقراری ارتباط با اطرافیان است. در نگاه اول همه چیز بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر میرسد، اما شاید تعجب كنید اگر بدانید دهها و احیانا صدها كتاب در زمینه چگونگی بهكارگیری این حواس برای ایجاد ارتباطی موثر نوشته شده است و به مدیران موفق پیشنهاد میشود به دنبال مطالعه و کسب اطلاعات در این زمینه باشند.
راه اصلی برای تسخیر قلب انسان این است كه با او درباره چیزهایی كه بیشترین اهمیت را برایش دارند، صحبت كنید. اگر کارکنان را دوست داشته باشید، در مدت چند ماه خیلی بیشتر از آن دوست پیدا خواهید كرد، تا اینكه چند سال سعی كنید کارکنانتان را نسبت به خود علاقهمند سازید. مدیرانی که به کسبوکار و کارکنان خود علاقه دارند صمیمانه و صادقانه به سایرین عشق میورزند. علاقه خالصانه شما از طریق زبان بدن و تن صدای شما به کارکنان و در محیط کسبوکار انتقال مییابد.
برای یک مدیر که در مسیر موفقیت قرار دارد تنها و تنها چهار راه برای برقراری ارتباط با دنیای کارکنان وجود دارد که از طریق این چهار وسیله ارتباطی ارزیابی و طبقهبندی میشویم، چهكار میكنیم، چگونه نگاه میكنیم، چه میگوییم و چگونه میگوییم. با وجود اهمیتی كه هر كدام از این چهار مورد دارند، اما بیشتر روی سومین آنها یعنی اینكه چه میگوییم، تاكید میشود.
اغلب مردم در نخستین ملاقات خود با سایرین به شكلی ناخودآگاه آنها را ارزیابی میكنند. ذهن به این ترتیب مردم و چهرهها را سازماندهی میكند. بنابراین درباره نحوه نگاه خود و اینكه نخستین احساسی كه ایجاد میكنید چگونه خواهد بود فكر كنید. درباره زبان بدن و اینكه جملات را چگونه بیان میكنید بیندیشید. درباره اینكه چه احساسی دارید فكر كنید، به این دلیل كه احساس شما بر دنیای اطرافتان تاثیر میگذارد و دنیا نیز تاثیر متقابلی بر شما دارد.