مدیریت در ایران قصه پرغصهای است. این قصه همواره ورد زبان است و گاه این قصه از نظر برخی آن قدر بیمقدار میشود که حتی سازمان مدیریت و برنامهریزی را حذف میکنند. در واقع مدیریت و برنامهریزی که ستون اصلی و قوه محرکه هر سازمان و نهاد و فعالیت اجتماعی است در بسیاری از مواقع حضور ندارد. از همین رو شاید بتوان یکی از علل عقب ماندگی ایران طی دهههای گذشته را در فقدان مدیریت و برنامهریزی دنبال کرد. اقتصاد، سیاست، فرهنگ، هنر، فوتبال، سینما و همه و همه به مدیریت و برنامهریزی نیاز دارد.
پروژه زمانی به موفقیت میرسد که مدیریت و برنامهریزی در آن دیده شده است و فرد توانمند با ارائه برنامهریزی و مدیریت به اقتصاد پروژه کمک کند.مدیریت تولید فیلم یک فعالیت درون سازمانی است که در سینما نقش موثر و کلیدی دارد و به عبارت سادهتر اقتصاد فیلم در دست مدیر تولید است تا با پیشبینی، برنامه ریزی، مدیریت، نظارت و کنترل بتواند سهم اقتصادی فیلم را تعیین و برآورد کند.
مدیریت تولید نقش ممتازی در برآورد سرمایهگذاری و چگونگی هزینه کرد آن از ابتدا تا انتها دارد و هر اندازه مدیر تولید در سینما دارای تجربه، دانش، برنامهریزی و مدیریت بهتری باشد طبعا نتایج اقتصادی ثمربخشتری به تهیهکننده و سرمایهگذار خواهد رسید. مدیر تولید فیلم در سینما کسی است که دارای تجربه، دانش و تخصص، برنامهریزی و مدیریت است. هر قدر یک مدیر تولید از این عناصر بیشتر و بهتر برخوردار باشد میتواند موفقیت بیشتری در تولید فیلم فراهم کند.
بنابراین مدیر تولید با تجربه و با تخصص و با دانش و با برنامهریزی به مراتب بهتر از مدیر جوان بدون تخصص و برنامهریزی است. مدیر تولید علاوه بر اینکه باید در حوزه تخصصی سینما کار بلد باشد و عناصر مختلف تشکیلدهنده یک فیلم را بشناسد باید با اصول و مبانی مدیریت، حسابداری ، روانشناسی، رفتارشناسی اجتماعی و بودجهبندی و اقتصادکسبوکار نیز آشنا باشد. مدیر تولید در عین حال که نقش فعال و موثری در تولید یک فیلم سینمایی دارد خود تابعی از مجموعه عوامل تعیینکننده تولید فیلم به شمار میرود. مدیرتولید فیلم در سینما وظایف گوناگونی دارد که برخی از آنها را بر میشمریم:
تامین منابع انسانی تولید
یکی از وظایف مدیر تولید در سینما تامین نیروهای فعال برای تولید فیلم است. بنابراین آشنایی و ارتباط فعال مدیر تولید با بدنه سینما میتواند او را در این انتخاب کمک کند. هر چه قدر میزان ارتباط و شناسایی نیروهای متخصص بیشتر باشد، به همان میزان میتواند در انتخاب افراد نخبه و توانا موثرتر باشد.مدیرتولید میتواند فیلمبردار، صدابردار، بازیگر و. . . را با مشورت تهیهکننده انتخاب کند.
این انتخاب اگر با یک برنامهریزی حرفهای و مدیریت سامان مند شکل بگیرد موفقیت بیشتری خواهد داشت. اینکه چه کسی میتواند در کنار فیلمبردار راحتتر کار کند و چه کسی موجب اخلال روند تولید فیلم میشود، بر عهده مدیر تولید است تا بتواند نیروهایی را به کار گیرد که روند تولید فیلم را سرعت بخشد.
تامین امکانات و تجهیزات سینمایی
مدیر تولید میتواند با برآورد سازمانی و حرفهای امکانات و تجهیزاتی که برای تولید لازم دارد در فرآیند زمانی تقسیمبندی کند و طبق برنامه نوشته شده آنها را از بهترین مکان انتخاب کند. وقتی قرار است صد عدد لامپ در یک پلان شکسته شود آیا نمیتوان با برنامهریزی از لامپ سوخته و غیرقابل مصرف استفاده کرد تا هزینه تولید کاهش یابد؟
طبیعی است کسی که در این زمینه تخصص دارد میتواند امکانات را از بهترین جا با کمترین قیمت و در سریعترین زمان تهیه کند.برای اینکه این مهم محقق شود باید ابتدا تمام اقلام موردنیاز را در پروسههای زمانی مختلف تقسیم کند و سپس در هر بازهزمانی امکانات را براساس برنامه نوشتهشده تامین کند.
انتخاب لوکشین
یکی از مواردی که در مدیریت تولید میتواند نقش مهمی داشته باشد انتخاب مکان تولید فیلم است. مدیر تولید میتواند با توجه به سناریوی نوشته شده مکانی را برای تولید آماده کند. انتخاب این مکان از لحاظ جغرافیایی ، دسترسی آسان، اقتصاد تولید، حملونقل، امکانات موجود منطقه، نقاط ضعف و قوت.... بررسی میشود تا بهترین انتخاب ممکن صورت گیرد. اگر قرار است فرضا لوکیشن مورد نظر در ارتفاعات یک کوه باشد باید همه موارد تهدید و فرصت کاملا شناسایی شود و تولید طبق برنامه پیش برود.
بودجهبندی مالی
مسئله مالی در مدیریت تولید فیلم بسیار مهم است. این سرمایه توسط سرمایهگذار در اختیار تهیهکننده قرار میگیرد و تهیهکننده با انتخاب یک نفر بهعنوان مدیر تولید میخواهد هزینههای تولید را مدیریت کند و این مهمترین وظیفه مدیر تولید فیلم در سینماست که میتواند در روند کار و فرآیند تولید اثر بخش باشد. بودجهبندی مالی نیازمند تجربه و تخصص در امور حسابداری و حسابرسی است و اگر مدیر تولید دارای چنین تخصصی نباشد یا از افراد کاردان بهعنوان دستیار تولید برای سامان بخشی اقتصاد مالی تولید کمک نگیرد طبعا روند تولید به نتیجه نخواهد رسید. مدیر تولید یک مدیر اقتصادی است که باید بداند کجا و در چه زمانی و چگونه هزینه کند. شاید لازم باشد با برنامهریزی بخشی از هزینههای جانبی را کاهش دهد و بر بخشهای دیگر بیفزاید.
مدیریت زمان
مدیریت زمان در فرآیند تولید فیلم بسیار موثر است. در ایران در ساختار سازمان مدیریتی زمان بهعنوان یک عاملاصلی و تعیینکننده دیده نشده، به همین دلیل شاید ما دهها ساعت در طول یک ماه اتلاف زمان داشته باشیم و از این بابت هیچ نگران نباشیم اما به محض اینکه 10هزار تومان گم کنیم نگران و آشفته میشویم؛ برای اینکه ما به اهمیت زمان پی نبردهایم. مدیر تولید فیلم اگر زمان را به درستی نشناسد از ابتدا پروژه با شکست روبهرو میشود.یکی از عوامل موفقیت تولید فیلم رعایت زمان است.
اگر طبق برنامه تدوین شده قرار است که ما سفری به کویر به مدت چهار روز داشته باشیم برنامه باید بهگونهای طراحی شده باشد که در ظهر روز پنجم کار تولید به اتمام رسیده باشد والا تداخل امور باعث هدر رفت زمان و هزینههای هنگفت میشود. تهیهکنندگان در انتخاب مدیران تولید بسیار دقت کنند. شاید لازم باشد قبل از انتخاب به شکل غیرمستقیم آنها را از نظر مدیریت زمان تست کنند، زیرا مدیری که نتواند زمان را در امور شخصی رعایت کند، طبعا در مدیریت تولید فیلم دچار مشکل خواهد شد.
مدیریت بحران در تولید فیلم
بی تردید در فرآیند تولید فیلم گاه حوادث و اتفاقهای غیرمنتظره روی میدهد. مدیر تولید میتواند با پیشبینی همه فرصتها و تهدیدها به موقع در برابر اتفاقات حادث شده واکنش طبیعی از خود نشان دهد، بهگونهای که در روند تولید اخلالی به وجود نیاید. کسانی که دارای تجربه کافی در امر تولید فیلم نیستند ناگاه با یک باد و باران غیرطبیعی ناگزیر به تعطیلی کل پروژه در آن روز میشوند.
مدیر تولید فیلم باید از موقعیت، فضا، مکان، زمان، افراد، رویدادهای ممکن، نور، دکور و. . . اطلاع کاملی داشته باشد تا در زمان ایجاد بحران آن را به درستی مدیریت کند. مدیریت بحران میتواند از کند شدن روند تولید فیلم جلوگیری کند تا تولید به روال عادی خود ادامه دهد.
آنالیز فیلمنامه برای اجرا
یکی از مهمترین بخشهای تولید، فیلمنامه است. مدیر تولید موفق کسی است که از ابتدای تولید با تهیهکننده همراه است و همه فرصتها و تهدیدهای کار را با مطالعه و تحقیق شناسایی کرده و میتواند با برنامهریزی دقیق تولید فیلم سینمایی را به پیش ببرد. از این رو یکی از وظایف او آنالیز فیلم حتی پس از دکوپاژ است تا بتواند کاملا بر همه پلانها و سکانسها اشراف داشته باشد و بداند که در چه زمان و در چه مکانی و به چه چیزهایی و به چه کسانی نیاز دارد.
بنابراین آنالیزهای اقتصادی و مالی در کنار آنالیز تامین منابع انسانی از بازیگر و گریمور تا فیلمبردار و عکاس و نورپرداز میتواند به موفقیت مدیر تولید کمک کند. وقتی قرار است فیلم به جشنواره فجر یا کن برسد باید از همان ابتدا در تولید فیلم این مسئله دیده شود. بنابراین آنالیز ایده و فیلمنامه میتواند در روند تولید فیلم بسیار موثر باشد.
شیوههای خلاقانه در تولید فیلم
خلاقیت در مدیریت یک اصل انکار ناشدنی است. مدیران موفق عموما کسانیاند که چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی با ارائه ایدههای خلاقانه به روند تولید به لحاظ کمی و کیفی کمک میکنند. در سینما نیز مدیر تولید میتواند با ارائه ایدههای تازه به روند تولید به لحاظ زمانی، مالی، انسانی یا تجهیزات کمک کند.
مدیریت ترکیببندی عوامل تولید
یکی از اموری که در تولید فیلم بسیار با اهمیت است مدیریت ترکیب نیروی انسانی است. مدیر تولید فیلم با هوشمندی و تجربه میتواند تشخیص دهد که در کنار هم قرار گرفتن کدام نیروها میتواند به او در روند تولید فیلم کمک کند. چه بسا فلان فیلمبردار، توانایی بالایی در تولید فیلم داشته باشد اما وقتی مدیر تولید این نیروها را آنالیز میکند درمییابد در کنار هم قرار گرفتن فلان بازیگر در کنار فلان فیلمبردار به روند تولید ضربه میزند.
او باید ساختار ترکیب نیروی انسانی را براساس دلایل کمی و کیفی طراحی کند. بنابراین، هر چه قدر مدیر تولید بر موضوع، افراد، هزینهها و... تسلط داشته باشد اما هنر ترکیب نیروها را نداند در کوتاهترین مدت دچار مشکل میشود و روند طبیعی تولید از دست او خارج میشود.
مدیریت تعاملی با کارگردان
برخی از کارگردانها وجود مدیر تولید را مزاحم کار خود میدانند و برای همین اغلب حضور رسمی آنها را برنمیتابند و طبعا ضرر و زیانهایی نیز متقبل میشوند. مدیر تولید موفق کسی است که بتواند ضمن حرمت به حریم حرفهای کارگردان بسترهای لازم را برای سرعت بخشی به فرآیند تولید فراهم کند و در واقع بازوی اصلی کارگردان در اجرای فعالیتهای تولید باشد.
برگشت سود و سرمایه
شاید در وهله اول وظیفه مدیر تولید بازگشت سرمایه و سود نباشد و با تهیهکننده نیز چنین قرار و مداری نداشته باشد اما عموما تهیهکننده از کسانی بهعنوان مدیر تولید استفاده میکند که تولید فیلم روند طبیعی خود را براساس زمانبندی تدوین شده طی کند. این روند طبیعی سبب میشود تا بار اضافی مالی بر دوش تهیهکننده قرار نگیرد و هزینه تولید او با برآورد مالی قبل از تولید برابری کند و حتی گاهی کمتر هزینه شود. بنابراین مدیر تولید موفق کسی است که طبق بودجهای که دارد برنامهریزی کند و در زمان تولید فقط مدیر هزینه نباشد.
اگر مدیریت تولید بتواند طبق بودجهبندی مالی کار را به اتمام برساند، طبعا شانس برگشت سرمایه تا حدود زیادی تامین شده است. صنعت سینما درعین شورانگیز بودن بسیارمخاطره انگیز است. کسانی که درسینما سرمایهگذاری میکنند شاید با توجه به ساختار تولید در ایران چندان به بازگشت سرمایه در کوتاهمدت یا حتی بلندمدت امیدوار نباشند اما اگر تولید و توزیع فیلم از مدیران خوبی برخوردار باشد، میتواندباعث جوانه زدن امید در دل سرمایهگذار و تهیهکننده سینما شود.