نتایج پژوهشی که سال گذشته انجام شد، نشان داد که از 523 منصب اجرایی در میان 50 بانک مالی برتر آمریکا 17/4 درصد از آنها را زنان در اختیار دارند. این میزان نسبت به سال 2004 افزایش 5درصدی را نشان میدهد. در آن زمان خانمها 12/6 درصد از پستهای مالی 50 بانک مالی بزرگ این کشور را در اختیار داشتند. در پستهای مالی البته این موضوع چندان عجیب نیست اما باید این وضعیت بد به خوب تبدیل شود. این پژوهش همچنین نشان داد که تعداد زنانی که در مشاغل معمولی در سطح بالا هستند، بیشتر از زنانی است که در سطح بالایی از مدیریت بانکهای مالی قرار دارند.
این پژوهش نام موسسات مالی مورد بررسی را فاش نکرده اما نشان داد که هیچ زنی مدیر ارشد در این بانکها نیست، تنها سه زن مدیر عملیات هستند، دو زن در بخش اطلاعات مدیر هستند، چهار زن مدیریت بخش مالی را برعهده دارند و تنها یک زن در بخش اداری مدیریت میکند. یافتههای این پژوهش نشان داد که حضور مدیران مالی زن در پستهای مهم افزایش یافته و این برای مدیر مرکز پژوهشی که این تحقیق در آن انجام شده بسیار شگفتآور است. به گفته مدیر این مرکز، اکنون مسئولیتهای حساستری به بانوان سپرده میشود و نقش سنتی زنان مثل متصدیگری و بازاریابی کمتر و پستهای مدیریتیشان بیشتر شده است.
آیا این وضعیت مایه خوشحالی است؟
پیشرفت با سرعت کمی برای زنان پیش میرود اما امید به این است که پستهای بالای مدیریتی در امور مالی یا هر صنعت دیگری افزایش یابد. البته پیشرفت در بهترین حالت خود نسبتا کم است. شرایط حال حاضر بهترین وضعیت نیست اما باید نسبت به پیشرفت در زندگی تا زمانی که حرکت و پیشروی بهصورت گام به گام وجود دارد، امیدوار بود. اگرچه زنان در صنایع مالی کمتر از همکاران مردشان حقوق میگیرند اما سوزان گانز، رئیس «انجمن مالی زنان» در نیویورک و کارشناس خدمات مالی در مرکز «حفظ ثروت» اعتقاد دارد که افزایش حضور زنان در پستهای مدیریت مالی دلیل بزرگی برای خوشحالی است.
این خبری خوب و خوشحالکننده برای هرکسی است. نکته مهم این است که بر نقاط مثبت تمرکز کنیم. اما این حقیقت که بانوان هنوز هم کمتر از آقایان حقوق میگیرند باید بهعنوان فرصتی مهم دیده شود و برای برابری حقوق دریافتی زنان و مردان با استفاده از این فرصت تلاش شود. با حضور پررنگتر زنان در پستهای مدیریتی، حمایت از آنها در شغلشان، مذاکره برای افزایش حقوق و نبرد بر سر حقوق دریافتی برابر آسانتر خواهد شد.
یکی دیگر از مزایای حضور زنان در پستهای بالای مدیریت مالی ایجاد توازن در چشماندازهای مالی است.همانطور که بسیاری از کارشناسان میگویند، زمان زیادی نیاز است تا تعداد زنان و مردان در این پستها برابر شود، اما بسیاری از شرکتها بهشکلی جدی زنان را در اولویت قرار میدهند و به گفته خانم گانز، کلید این ماجرا دخالت دادن مردان در این فرآیند است.
انجام گفتوگوهای جدی
روی کاهن، نویسنده والاستریت با این موضوع موافق است که زنان باید بهدنبال جلب حمایت مردان باشند اما هر کدام به دلایل متفاوت. کاهن که حدود 14 سال در گلدمن ساکس سابقه کار دارد به زنانی که در این شرکت زیرنظرش کار میکردند پیشنهادهایی میداد که موجب ایجاد بحثهایی شد. کوهن میگوید: «زنان باید بهدنبال مربیان مرد باشند. تعداد بسیار کمی از زنان در پستهای مدیریتی حضور دارند و آنهایی هم که موقعیت خود را بالا بردهاند، حالا دوست دارند پایینتر بیایند.
شما نیاز به مربیای دارید که دردسترس و متعهد به موفقیت باشد. شما همچنین مربیای میخواهید که با اصول اساسی و قوانین ناگفته در سازمانها آشنا باشد. نباید فرض شود که زنان در رسیدن همجنسهای خود به پستهای رهبری به یکدیگر کمک یا از همکاران تازهوارد خود حمایت خواهند کرد. این درسی است که بسیاری از همکاران خانم من با سختی زیاد آموختند.»
کوهن همچنین معتقد است که زنان باید آموزش درست ببینند یا به آموزشهایی دسترسی داشته باشند که همکاران مردشان به سادگی آنها را دریافت میکنند. به گفته کوهن، زنان باید درباره رفتارهایی از مردان که موجب تشویق یا پاداش دادن به آنها میشود، مطالعه کنند. این پیشنهادهای آقای کوهن البته با مخالفتهای جدی مواجه شده است. برای نمونه، دکتر مارسیا رینولدز کارشناس که تجربههای زیادی در کمک به شرکتها و هدایت آنها دارد، با این صحبتهای آقای کوهن مخالف است.
رینولدز که تحقیقاتش بر دستیابی زنان به موقعیتهای بالا در محیط کار متمرکز بوده، معتقد است که زنان اگر زیرنظر آموزشهای مردان قرار گیرند، اشتباه بزرگی کردهاند. به اعتقاد او، آنها اشتباه بزرگی میکنند اگر الگوی مردان موفق را در پیش گیرند. این الگو اساسا از نظر او غلط است چون ادامه روشهای قبلی است، اگرچه موفق بوده باشند و با نگاه به آینده و ایجاد روشهای جدید مخالف است. شاید حق با رینولدز باشد.
همانطور که گانز هم اشاره کرد مشکلات مالی بسیاری از بانکها و نهادهای مالی را مجبور کرد در روشهای کسبوکاری خود تغییراتی ایجاد کنند و به دنبال تلاش برای ایجاد روشهای گوناگون، اولویت دادن به زنان و جستوجوی چشماندازهای آینده باشند.