هوا، آب و خاک سه عنصر حیاتی برای ایجاد زندگی و ادامه آن هستند. نگاه به آمار و ارقام و مطالعه شاخصهای مرتبط با این سه جزء مهم وضعیت نگرانکنندهای را از محیطزیست در ایران توصیف میکند. آمار وزنی تولید زباله در ایران حدود 45 هزار تن در روز است که نسبت به سطح صنعت ایران عدد بزرگی محسوب میشود و این رقم بهجز تولید زباله در روستاها و بخش صنعت کشور است. سالانه ۲۰ میلیون تن فاضلاب تصفیهنشده به آبهای داخلی، دریای مازندران و خلیج فارس سرازیر میشود. حدود ۱۶۳ رودخانه آلوده در کشور شناسایی شده که درصد آلودگی 60 تا 70 عدد از آنها به بالاترین میزان آلودگی رسیده است. هر سال حدود 1/2 میلیون بشکه نفت معادل ۱۶۰ هزار تن در آبهای خلیج فارس وارد میشود و روزانه نیز حدود 2/6 میلیون بشکه آب مخلوط با نفتخام به دریا میریزد.
نرخ فرسایش خاك سالانه كشور بیش از 16تن در هكتار است. حدود 50 سال گذشته حدود ۳۵درصد کل (از 18میلیون هکتار در سال 1340 تا 7میلیون هکتار در سالهای اخیر) پوشش جنگلی ایران نابود شده است و به نظرمی رسد این مسئله هنوز ادامه دارد. از سال 1334 تا 1380 در شش کلانشهر200هزار هکتار اراضی حاصلخیز به مناطق مسکونی، صنعتی و... تبدیل شد و تغییر کاربری و تخریب اراضی همچنان ادامه دارد.
سرانه هر شهروند ایرانی از اراضی کشاورزی 2هزار مترمربع است که این رقم در سال 1400 کمتر از این رقم خواهد بود. خسارت ناشی از فرسایش هر تن خاک 28 دلار برآورد شده و با توجه به فرسایش 2میلیارد تن خاک سالانه در ایران، رقم خسارت حاصل از فرسایش خاک افزون بر50 میلیارد دلار تخمین زده میشود. از سال 1350 تا 1390، هزار و 890 سیل مهم در کشور رخ داده که 53 درصد آنها در طول 10سال اخیر بوده و این نتیجه روند رو به افزایش سرعت فرسایش خاک است.
عدم وجود پوشش گیاهی یا نابودی آن سبب شده تا باد بهترین قسمت خاک یعنی خاک سطحی را دچار فرسایش کند و همین فرسایش خود سبب تولید گرد و غبار و آلودگی هوا میشود. مسئله ریزگردها و هوای ناپاک در شهرهای مختلف ایران یکی از سوژههای داغ خبری طی سالهای اخیر بوده است. براساس گزارشهای سازمانهایی مانند بهداشت جهانی از وضعیت آلودگی شهرهای جهان بهصورت کلی شهرهای ایران، هند و پاكستان در میان آلودهترین شهرهای جهان و شهرهای ایالات متحده آمریکا، کشورهای منطقه اسکاندیناوی و كانادا جزو پاكترین شهرهای جهان از نظر وضعیت آلودگی هوا هستند.
آلودگی هوا گاهی بهصورت دراماتیک بالاست. بهعنوان مثال در مهر 1392 شهروندان اهوازی آلودهترین هوای دنیا را استنشاق کردند و در9 بهمن 1393 میزان گرد و غبار در این شهر به ۶۰ برابر حد مجاز خود رسید. همچنین سنندج سومین شهر آلوده، کرمانشاه ششمین شهر آلوده و یاسوج نهمین شهر آلوده جهان اعلام شدند. آمار دقیقی از میزان مرگ و میر شهروندان در اثر آلودگی هوا و عوارض ناشی از آن در دست نیست (تخمین زده میشود در حدود 45هزار نفر سالانه از هوای ناپاک میمیرند). اما براساس مقالهای که در روزنامه شرق چاپ شد و برمبنای آمار مرگ ومیر تهرانیها از فروردین ۱۳۹۰ تا دی ماه 1393 و نیز میزان آلودگی هوای تهران به تفکیک ماه در همین بازه زمانی، مشخص شده که بین میزان آلودگی هوا و میزان مرگ و میر شهروندان تهرانی رابطه معناداری وجود دارد و مسلما نتایج این پژوهش قابل تعمیم به سایر کلانشهرهای ایران و حتی جهان است. تمام مواردی که در بالا به آن اشاره شد نمونههایی از تخریب محیطزیست در ایران است.
تخریبی که سبب شده ۵۰درصد پستانداران و ۲۰درصد پرندگان ایران در معرض تهدید و انقراض قرار بگیرند و جمعیت حیاتوحش حتی در پارکهای ملی بهشدت کاهش بیابد. این آمار نگرانکننده از نابودی محیطزیست کشور باید مانند تیکتیک یک بمب اتمی جدی گرفته شود و برای نجات محیطزیست کاری انجام داد در غیراین صورت بنا به گفته عیسی کلانتری، مشاور معاون اول رییسجمهور و وزیر سابق کشاورزی حدود ٧٠درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل 50میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت اجباری از کشور خواهند شد. فرهنگسازی یکی از کوچکترین کارهایی است که میتوان در این زمینه انجام داد. براساس یک نظرسنجی 90درصد آلمانیها با علاقه شخصی به جداسازی زباله در خانه میپردازند. ژاپنیها که یکی از پیرترین جوامع انسانی را دارند و از نظر سنی ملتی پیر به حساب میآیند، هنوز با اشتیاق و جدیت درختهایی میکارند که سالها بعد ثمر میدهند یعنی وقتی که به احتمال زیاد آنها دیگر زنده نیستند. کاملا بدیهی است که بدون محیطزیست، تولید غذا و برخورداری از آب سالم بیمعنا خواهد بود. حال پرسشی که مطرح میشود این است که ما برای محیطزیستمان چه کاری انجام دادهایم؟
* کارشناس کشاورزی