در ماه ژانویه سال جاری میلادی، هوندا اولین نسخه از آخرین محصولش، موسوم به «هوندا جت» را به مشتریان در امریکا تحویل داد؛ هوندا جت یک هواپیمای سبک تجاری است که برای رقابت با «سِسنا سایتِیشن» و «اِمبرائر فنوم» ارائه شده است. البته هوندا اولین کمپانی خودروسازیای نیست که دست به ساخت یک هواپیما میزند. ولی این موضوع باعث میشود که توجهات نسبت به محصولات غیرخودرویی خودروسازان جلب شود؛ محصولاتی که واقعاً توسط خودِ این کمپانیها ساخته شدهاند و در یک لیست، گردآوری شدهاند.
به گزارش پدال، محصولی مانند دوچرخه فولکسواگن جتا که توسط Trek تولید شده، نمیتواند در این لیست جایی داشته باشد. ضمن اینکه مواردی چون کامیونهای سنگین، تجهیزات ساخت، اتوبوسها، موتورسیکلتها و حتی ژنراتورها به عنوان پروژههای جانبی برای کمپانیها درنظر گرفته شدهاند. البته نمیتوان ادعا کرد که این لیست، تمام خودروسازان را بهطور کامل در بر میگیرد، بلکه بیشتر نمونهای از تلاشهای این کمپانیها را در زمینههای دیگر نشان میدهد.
هوندا جت HA-420
هوندا هیچگاه صرفاً یک «خودروساز» نبوده است. این کمپانی در ابتدا به عنوان یک سازنده موتورسیکلت وارد بازار امریکا شد و اکنون با وجود ژنراتورها، ماشینهای چمنزنی و تجهیزات پیشرانه مسابقهای پاوراسپورت آن، هواداران وفاداری مانند «اپل» دارد؛ هوادارانی که هر چیزی که هوندا ارائه کند، میخرند. با این حال، یک جت کوچک تجاری، چیزی است که کمتر کسی انتظار آن را داشته است. این پروژه از دهه ۹۰ میلادی آغاز شد و سپس در سال ۲۰۰۳ با یک دماغه کمپوزیت و دو موتور در بالای بالها، به مرحله طراحی رسید. بسته به تنظیمات داخلی کابین، ۴ تا ۶ سرنشین میتوانند در هوندا جت به همراه دو خدمه سوار شوند.
قوانین ایمنی موجود برای وسیلهای که با وزن ۴/۵ تُن در ارتفاع ۳۰ هزار پایی به پرواز درمیآید، بسیار سختگیرانهتر از چیزی که خودروسازان بهصورت معمول با آن سر و کار دارند. همچنین برخی تأخیرهای دیگر و از جمله افت عمده اقتصادی باعث شد تا هوندا نتواند در موعد تعیینشده ۲۰۱۰، این هواپیما را به بازار عرضه کند. هوندا در سال ۲۰۰۷، ساخت یک کارخانه جدید را در «گرینزبورو»، ایالت کارولینای شمالی امریکا آغاز کرد، ولی تکمیل این پروژه تا سال ۲۰۱۱ به طول انجامید. در نهایت، FAA نیز پس از تولید حداقل ۲۰ نمونه از این هواپیما، گواهینامه صلاحیت پرواز را برای تحویل «هوندا جت» به مشتریان در ۸ دسامبر ۲۰۱۵ صادر کرد.
دو موتور HA-420 که با همکاری جنرالالکتریک توسعه داده شدهاند، پیشرانه لازم برای سرعت ۷۰۰ کیلومتر بر ساعت را تأمین میکنند. این در حالی است که حداکثر سرعت این هواپیما به ۷۷۷ کیلومتر بر ساعت میرسد. هوندا جت با سقف پرواز ۴۳ هزار پایی، سریعترین، مرتفعترین، ساکتترین و مقرونبهصرفهترین پرواز را در کلاس خود دارد. همانند ماشینهای چمنزنی هوندا، قیمت این هواپیما نیز به گونهای تعیین شده که احتمالاً با هزینههای تعمیر و نگهداری در درازمدت جبران خواهد شد.
قایقهای کرایسلر
بسیاری از کمپانیهای خودروسازی در گذشته و یا هماکنون دارای شاخههایی برای تولید موتور صنایع و مقاصد دریانوردی هستند. امّا تعداد اندکی از آنها یک کشتی به صورت کامل برای مشتریان تولید کردهاند؛ کرایسلر یکی از این خودروسازان است. ساخت کشتی در کرایسلر از سال ۱۹۶۵ تا توافقنامه وام دولتی ۱۹۸۰ ادامه داشته است.
در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی، کرایسلر شرکتهای «وست بِند اوتبورد» و «اِلجبن» را تصاحب کرد و در نتیجه، یکسوم بازار موتورهای کشتی را در اختیار گرفت. سپس با اضافهکردن کشتیسازی «لانستار بوت» از پلانو در ایالت تگزاس به هولدینگ، این کمپانی توانایی ساخت بدنه کشتی را نیز پیدا کرد. با افزودن یک خط تولید کشتیهای بادبانی و توسعه بدنهای منحصر به فرد برای آن، کرایسلر بهزودی تبدیل به یکی از قدرتهای بازار کشتیها شد؛ تا جایی که به گفته وبسایت AllPar.com، در سال ۱۹۷۰، تعداد ۴۳ مدل مختلف با طراحی و پیشرانههای متفاوت به خریداران پیشنهاد میکرد. «کرایسلر بوتز» که در سال ۱۹۸۰ به شرکت تگزاس مارین (TMI) فروخته شده بود، در طول دوره رکورد اوایل دهه ۸۰ میلادی به پایان عمر خود رسید.
جنرالموتورز EMD FT 103 دمونستریتر
داستان این وسیله میتواند کتابهای زیادی را به خود اختصاص دهد، ولی به طور خلاصه باید گفت که این داستان از اواخر دهه ۱۹۲۰ میلادی و زمانی که رئیس تحقیقات جنرالموتورز، چارلز اف. کترینگ (Charles F. Kettering) قصد خرید یک موتور دیزل برای قایق تفریحی شخصیاش کرد، آغاز شده است. همچنین جنرالموتورز کمپانیهایی را که وی پیدا میکرد، خریداری میکرد. «وینتون انجینز» در اوهایو و «الکترو-موتیو کورپریشن» از جمله این کمپانیها بودند که بهتازگی رقابت خود را با موتورهای بخار برای خطوط ریلی آغاز کرده بودند. «برلینگتون زِپیر» در سال ۱۹۳۳ لوکوموتیوی بود که از یکی از نسخههای اولیه پیشرانههای دیزل-الکتریک جنرالموتورز استفاده میکرد.
در اواخر دهه ۱۹۳۰ میلادی، بخش تحقیقات جنرالموتورز، دامنه تلاشهای خود را توسعه داد و پس از ۱۱ ماه استفاده آزمایشی از دمونستریتورها، ثابت کرد که آنها نیاز به کارگر و نیروی نگهداری کمتری دارند و هزینه عملکرد آنها به اندازه نیمی از هزینهای است که برای موتورهای بخار صرف میشود. در طول سالهای جنگ، جنرالموتورز این دمونستریترها را به صورت رایگان در اختیار خطوط راهآهن قرار میداد و به ارزیابیهای خود ادامه داد. این در حالی بود که خط تولید EMD به محلی برای ساخت موتورهای دیزلی دریایی برای شناورها و کشتیهای جنگی تغییر کاربری داد. ضمن اینکه رقبای «بخاری» دیگر مانند «بالدوین» و «اَلکو» میبایست پروژههای جدید دیزلی خود را برای ساخت تجهیزات جنگ، تعطیل میکردند. موضوعی که احتمالاً به چارلز ویلسون (Charles Wilson) در جنرالموتورز برای تصمیمگیری در مورد تولید کارخانههای مختلف در زمان جنگ، کمک زیادی کرده است.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، شاخه الکترو-موتیو (EMD) جنرالموتورز، پیشرفت قابلتوجهی پیدا کرده بود و وقتی خطوط ریلی به استفاده از پیشرانه دیزلی سوئیچ میکردند، بخش بزرگی از بازار را در اختیار داشت. تا سال ۱۹۵۴، جنرالموتورز تعداد ۱۵ هزار لوکوموتیو دیزلی فروخته بود و این در حالی بود که در همان سالها، موتور بخار به تاریخ پیوست. جنرالموتورز در سال ۲۰۰۵ شاخه EMD را به شرکت خصوصی سرمایهگذاری فروخت و امروز، این کمپانی تبدیل به شاخهای از «کاترپیلار» شده است.
هواپیمای سهموتوره فورد
در دوره پس از جنگ جهانی اول، هنری فورد (Henry Ford) فرصتی را در تجارت مسافرتهای هوایی پیش روی خود دید و بر این اساس، کمپانی ساخت هواپیمای «استات متال ایرپلین» را در سال ۱۹۲۵ خریداری کرد. «فورد» که در یک نمایشگاه صنایع هوایی تحتتأثیر طراحی یک «فوکر» آلمانی قرار گرفته بود، توسعه «تری-موتور» را آغاز کرد.
تعداد ۱۹۹ فروند از این هواپیما در بین سالهای ۱۹۲۶ تا ۱۹۳۳ میلادی ساخته شد و این هواپیماها به تمام خطوط هوایی سراسر جهان فروخته میشدند. سه موتور مورد استفاده در این مدل، اطمینان و ایمنی بیشتری نسبت به هواپیماهای دو موتوره ایجاد میکرد. بدنه آلومینیومی «آل-کِلَد» موجب شد تا برخی لقب «غاز حلبی» را برای آن به کار ببرند.
فلفلساب پژو
مدتها قبل از اینکه پژو به تولید خودرو بپردازد، این کسبوکار خانوادگی که در سال ۱۸۱۰ پایهگذاری شده بود، کار خود را با ساخت آسیاب قهوه و فلفلساب آغاز کرد. این محصولات پس از سال ۱۸۴۰، تبدیل به یکی از شاخصهای بازار شدند و بسیاری آنها را به عنوان یک استاندارد در سطح جهانی درنظر میگرفتند. برادران مؤسس پژو، نگرشهای مختلفی در مورد خودروها داشتند و بر این اساس، کمپانی به دو بخش بین آنها تقسیم شد؛ یکی رویکرد اولیه تجاری پژو را ادامه داد و دیگری به سمت دوچرخه و اتومبیل رفت. البته بعدها ورثه این دو، دوباره تمام کمپانی را دوباره یکپارچه کردند.
وقتی این خودروساز با «سیتروئن» ادغام شد، نگرانی خانواده پژو که تا همین دو سال پیش نیز ادامه داشت، موجب شد تا دوباره بخش محصولات آسیاب مواد غذایی به صورت جداگانه به کار خود ادامه دهد. امّا در حال حاضر، خانواده پژو، بخش مربوط به خودروسازی را به فروش رساندهاند و با وجود داشتن سهمهای زیاد از آن، دیگر کنترلی بر PSA ندارند. این در حالی است که دوباره سرمایهگذاری زیادی بر روی شرکت فلفلساب صورت گرفته است. در حال حاضر، در ایالات متحده نمیتوانید یک خودروی جدید پژو داشته باشید، ولی همچنان میتوانید محصولاتی را با نشان شیر آشنای پژو در بین لوازم خانگی پیدا کنید.
سوسیسهای فولکسواگن
هرچند فولکسواگن عنوان پرفروشترین خودروساز جهان را به تویوتا واگذار کرده اما شنیدن اینکه تعداد سوسیسهای تولیدی این شرکت از تعداد خودروهای آنها بیشتر است نیز میتواند جالب باشد. این شرکت از شال 1973 میلیونها تن سوسیس بسیار مخصوص تولید نموده است. جالبتر اینکه میزان سس گوجهفرنگی خاص متناسب با این سوسیسها نیز 167608 گالن بوده است. سوسیسهای کاری خاص فولکس در دفاتر این شرکت و کارخانهها و همچنین سوپرمارکتها و فروشگاههای مربوط به تیم فوتبال ولفسبورگ یافت میشوند.
سورتمه بامو
بامو این سورتمه المپیک فوقسریع را برای تیم ایالات متحده تولید کرد. این نمونهای بود که جایگزین یک طراحی ۲۰ ساله میشد و تمام مهارت فنی بامو در یک بدنه فیبر کربنی خلاصه گردید که هیچ چرخ یا موتوری نداشت. سورتمه بامو در تعداد بسیار محدودی به تولید رسید.
راکتهای کرایسلر
در سال ۱۹۵۰ رئیسجمهور وقت امریکا، هری ترومن، رئیس کرایسلر کی. تی. کلر (K.T. Keller) را به «رئیس ستاد موشک» منصوب کرد و در نتیجه، یک همکار درازمدت بین کمپانی پنتا استار و صنایع نظامی و فضایی پایهریزی شد. موشکهای «رد استون» ساخت کرایسلر، اولین فضانوردان «مرکوری» را به مدار برد و این کمپانی یکی از سازندگان اصلی موشکهای «ساترن» بود که فضانوردان «آپولو» را به کره ماه رساند. تمام سه ستاره دیترویت، نقش مهمی در برنامه فضایی داشتند، ولی مسئولیت اصلی کرایسلر در ساخت «مرحله اول» موشک سه مرحلهای «ساترن V» بود که به عنوان بزرگترین بخش، توسط افراد بیشتری مشاهده میشد.
کشتیهای کانتینربر هیوندای
هیوندای موتوری که در حال حاضر، همه آن را میشناسیم، در واقع، بخشی کوچکی از صنایع گسترده هیوندای در کرهجنوبی است که محصولاتی مانند تجهیزات تولید و لوازم الکترونیک دارد و دارای برخی شاخههای فروشگاهی است. شاخه «صنایع سنگین هیوندای» داری بزرگترین تجهیزات ساخت کشتی در بزرگترین پهنه آبهای جهان است.
شناوری که در این تصویر میبینید، بزرگترین کشتی باری جهان محسوب میشود که در سال ۲۰۱۴ توسط هیوندای به خطوط کشتیهای باری چین (CSCL) تحویل داده شده است. این کشتی میتواند بیش از ۱۹ هزار کانتینر را با خود جابجا کند و توسط ۳۱ خدمه اداره میشود. قدرت موتور این کشتی که ارتفاعی برابر ۱۷ متر دارد، به ۹۳ هزار و ۴۹۶ اسببخار در ۸۴ دور بر دقیقه میرسد. این کشتی که «گلوب» نامیده میشود، میتواند با سرعت ۲۲ نات (۴۱ کیلومتر بر ساعت) حرکت کند.
زرادخانه دموکراسی
نقش خودروسازان در جنگجهانی دوم انکارناپذیر است. تاریخنگاران بر نقش قدرت تولید امریکا بر نتیجه نهایی جنگ، تأکید زیادی دارند. شاید در این رابطه تنها بتوان به بخش کوچکی از تولیدات خودروسازان در این زمینه پرداخت. یکی از نمونههای برجسته این دوره، این طراحی تخیلگرایانه از آرت راس (Art Ross) از جنرالموتورز، تانک موسوم به M-1 هلکت در سال ۱۹۴۱ است.
دفاتر تحقیقات و طراحی جنرالموتورز جایی است که دستاندرکاران این کمپانی زیر نظر هاری اِرل (Harley Earl)، الگوها و طرحهای مختلفی را برای استتار نظامی تولید میکردند؛ الگوهایی که کشتیها، هواپیماها، تانکها و سربازان را از دید دشمن مخفی میکرد. همچنین مهندسان جنرالموتوز راهنماهایی را برای کمک به افراد عادی برای یادگیری نحوه استفاده از تجهیزات جنگی مینوشتند.
بیوک M-18 هلکت
هلکت واقعی همین چیزی است که توسط بیوک ساخته شده است. این هلکت با استفاده از مهمات سبک برای پایین نگه داشتن وزن و یک پیشرانه ۹ سیلندر کانیتیننتال رادیال که اساساً برای یک هواپیما طراحی شده بود، در واقع، همان چیزی است که از یک «تانک» ساخت یک کمپانی خودروسازی انتظار میرود؛ سریع (با سرعت ۸۸ کیلومتر بر ساعت) و چابک. «هلکت» عملکرد بسیار خوبی در مأموریتهیا اروپایی و منطقه اقیانوس آرام در مقابه با تانکهای «آکسیس» داشت. بیوک بیش از ۲۵۰۰ عراده از این تانکها تولید کرد و برخی از آنها در جنگ کره نیز به کار رفتند.
B-24 لیبریتور
فورد نقش زیادی در تجهیز جنگجهانی دوم داشت و بیش از ۲۰۰ دستگاه جیپ با طراحی «ویلیز» تولید کرد. ولی این جیپها مطمئناً «خودرو» بودند و بنابراین، از یک خودروساز، چیز دیگری نیز انتظار نمیرود. ولی این کمپانی نزدیک به ۹ هزار فروند از این بمبافکنهای B-24 لیبریتور نیز تولید کرد. خط تولید «ویلو ران» در پیک راهاندازی خود، در هر ساعت یکی از این هواپیماها را مونتاژ میکرد.
سوباروی هوایی
کمپانی مادر سوبارو، صنایع سنگین فوجی در فاصله سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۸۶، هواپیمای سبک چهار نفره FA-200 را تحت نام «آئرو سوبارو» تولید میکرد. موتور «لیوکامینگ O-360» در این مدل که در بسیاری از هواپیماهای سبک دیگر نیز مورد استفاده قرار میگرفت، با اینکه محصولی از سوبارو نبود، ولی به صورت چهار سیلندر تخت و هوا-خنک طراحی شده بود.
خانههای تویوتا
در ژاپن، تویوتا با استفاده از یک سری خطوط تولید رباتیک، به ساخت خانه میپردازد؛ درست به همان ترتیبی که خودروهای این کمپانی در سراسر جهان ساخته میشوند. مطابق گزارش «والاستریت جورنال» این خانهها از ابعاد ۹۰ مترمربعی با قیمت حدود ۲۰۰ هزار دلار شروع میشوند و تا ابعاد ۲۴۰ متری با قیمتی حدود ۸۰۰ هزار دلار ادامه پیدا میکنند. امّا باید توجه داشت که این خانههای پیشساخته، تنها بخشی از کل تجارت این کمپانی محسوب میشوند. همچنین یک مدل ویژه خانه «سبز» تویوتا وجود دارد که به منظور بهینهسازی مصرف انرژی و احتمالاً پارک یک دستگاه «پریوس» طراحی شده است.
لوازم خانگی فیلکو
در سال ۱۹۶۱، فورد شرکت «فیلکو» را خرید که یک برند مورد احترام با گذشتهای از خلاقیت و متصل به کمپانی باتری «فیلادلفیا استوریج» به شمار میرفت. در فاصلههای سالهای دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۴ میلادی، لوگوی «فیلکو-فورد» بر روی محصولاتی مانند رادیو، تلویزیون، یخچال و حتی یک کنسول اولیه بازی ویدیویی ظاهر شد. بهعلاوه، برخی سیستمهای کامپیوتری دفاعی نیز از این برند استفاده میکردند. «فیلیپس» بخش مربوط به ساخت لوازم خانگی خودش را در سال ۱۹۷۴ پیدا کرد، ولی فورد برخی از بخشهای الکترونیک و شامل قسمت هوافضای خود را تجمیع کرد و سری V ماهوارههای مخابراتی «اینتلست» را ساخت که هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرند.
«هیوستِن، ما مشکلی نداریم»
پس از اشاره به داستان «فیلکو»، نمیتوان از کنار نقش عمده فورد در برنامه سفر به ماه ناسا بهسادگی گذشت. اتاق کنترل موجود در «هیوستن» کاری از بازوی الکترونیک فیلکو بود و ساخت آن در سال ۱۹۶۵ به پایان رسید. این عکسی که در اینجا میبینید، در ۱۶ جولای ۱۹۶۹ گرفته شده و زمانی است که مأموریت آپولو ۱۱ با بازگشت سالم فضانوردان، خاتمه یافته است. کرایسلر و فورد، هر دو از تجهیزات الکترونیک خود برای این منظور استفاده کرده بودند و در سالهای بعدی، از تأثیر این تجربیات در ادامه راه تجارتشان سخن گفتند.
جت جنگنده ساب تونان
شعار تبلیغاتی «شروع ساخت از جتها» برای این خودروساز سوئدی، یک واقعیت است. ساب قبل از اینکه به صنعت خودرو وارد شود، در سالهای قبل از جنگ جهانی دوم، حیات خود را به عنوان یک کمپانی سازنده هواپیما آغاز کرده است. این جنگنده تکموتوره توربوجت، هواپیمایی است که ساب در سال ۱۹۴۹، در حالی که تولید اولین خودرویش، ساب 92 را شروع میکرد، برای نیروی هوایی سوئد میساخت. این هواپیما به تعداد ۶۶۱ فروند تولید شد، حداکثر سرعتی برابر ۱۰۶۲ کیلومتر بر ساعت داشت.
امّا جنگنده «ویگن» که در تبلیغات دیده میشود، در واقع، پس از زمانی ساخته شده که شاخه خودروسازی کمپانی به جنرالموتورز فروخته شده و بنابراین، از نظر فنی، جزو محصولات این کمپانی محسوب نمیشود. بازوی هواپیماسازی هنوز هم به عنوان یک پیمانکار نظامی فعالیت میکند. این در حالی است که تمام قسمتهای شاخه اتومبیلسازی به یک کمپانی چینی فروخته شدهاند و احتمالاً در تبلیغات خود از جتهای مورد اشاره استفاده خواهند کرد.
بوگاتی اتوریل
شاهکار بوگاتی تایپ 41 رویال شاید نهایت عملکرد هنر مهندسی به رهبری «اتوره بوگاتی» باشد، ولی در عین حال، یکی از چالههای اقتصادی بزرگ در مسیر توسعه این کمپانی محسوب میشود؛ جایی که تنها ۶ دستگاه از ۲۵ نمونه پیشبینیشده، به تولید رسید و تنها ۳ نسخه از آنها، توانستند خریداران خود را پیدا کنند. با توجه به چشماندازی که در «رکود بزرگ» وجود داشت، این ۲۲ موتور بوگاتی که بدون استفاده، باقی مانده بودند.
امّا کمپانی در سال ۱۹۳۲ تصمیم گرفت که این شریط بد را به فرصت تبدیل کند و چهار موتور ۱۲/۷ لیتری هشت سیلندر تخت رویال را در یک وسیله نقلیه ریلی با عنوان «اتوریل» نصب کرد. پیک قدرت این چهار موتور از ۲۷۵ تا ۳۰۰ اسببخار در خودروها، به ۲۰۰ اسببخار کاهش پیدا کرده بود و بنابراین، یک پیشرانه نرم در اختیار قرار میگرفت که نیروی لازم برای داشتن سرعت حداکثر ۱۹۶ کیلومتر بر ساعت را تأمین میکرد.
امّا اتوریل مصرف سوخت بالایی نیز داشت و بنابراین، بلیتهای آن به اندازه قطارهای تندرو، گرانقیمت بودند. واگنها در دو فرم ۲ و ۴ خودرویی ساخته میشدند و گنجایشی برابر ۴۸ تا ۷۳ مسافر داشتند. در مجموع، ۷۹ نمونه از این وسایل نقلیه در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی مشغول به کار بودند که یکی از سالمترین نسخههای آن، در موزه Cite du Train در «مولهوز» فرانسه نگهداری میشود.
یخچال برقی جنرالموتورز
در سال ۱۹۱۸، ویلیام سی. دورانت (William C. Durant) کمپانی یخچالسازی «گاردین» را در دیترویت خرید که یک سازنده نوپا در زمینه یخچالهای برقی بود. «دورانت» این کمپانی را با هزینه شخصی خود تصاحب کرد. امّا جنرالموتورز سرمایهگذاری ۵۶ هزاری دلاری را در سال ۱۹۱۹ به وی برگرداند و عنوان آن را به شاخه «فریجید ایر» تغییر داد. جنرالموتورز در سال ۱۹۳۱، مبرد «فرئون» را اختراع کرد که بسیار ایمنتر از گازهایی مانند «دیاکسید سولفور» یا «آمونیاک» بود.
سپس در سال ۱۹۳۸، «فریجید ایر» کولرگازی خانگی را معرفی کرد. پس از جنگ جهانی دوم، محصولات این کمپانی به ماشین ظرفشویی، بخاری، اجاقگاز، ماشین لباسشویی و بسیاری لوازم خانگی دیگر گسترش یافت. تا سال ۱۹۷۹، این کمپانی در مالکیت جنرالموتورز قرار داشت و پس از آن بود که به صنایع «وایت کانسالیدِیتِد» واگذار شد. البته متعاقباً از این شرکت نیز به «الکترولوکس» منتقل شد و تا به امروز با برند این کمپانی شناخته میشود.
تانک M1 آبرامز
بخش بزرگی از نقش کرایسلر در همکاری با وزارت جنگ امریکا در سالهای جنگ جهانی دوم، مهندسی و ساخت تانکهایی مانند «شرمن»، «پرشینگ» و «M-3» بود. امّا برخلاف بسیاری از پروژههای «زرادخانه دموکراسی»، تولید وسایل نقلیه زرهی در کرایسلر در سالهای پس از جنگ نیز ادامه یافت که نسخه مدرن M-1 یکی از آخرین نمونههای آنها بود. پروژه ساخت این تانک از سال ۱۹۷۰ استارت خورد و کرایسلر برای این منظور با استفاده از قدرت موتور توربینی و سیستمهای تست الکترونیکی که برای «ناسا» تولید کرده بود، توانست برای انجام این پروژه، بر «جنرالموتورز» پیروز شود. مهندسانی که بر روی «توربین کار» کرایسلر کار کرده بودند، با استفاده از دانش فنی و اندکی تکنولوژی، توانستند موتور ۱۵۰۰ اسببخاری بنزینی آبرامز برای استفاده از سوخت بنزین یا دیزل آماده کنند.
کرایسلر تولید این تانک را در سال ۱۹۷۵ شروع کرد و با اینکه شاخه تولید تانک در سال ۱۹۸۶ به «جنرال دینامیکز» فروخته شد، این مدل با ۱۰ هزار نمونه ساخته شده، هنوز هم در خط تولید قرار داشت. M1 آبرامز در سالهای ۱۹۸۰ و در طول مانورهای «جنگ سرد» که با همراهی «ناتو» انجام میشد، به کار رفت. امّا پس از آن، دوباره در زمان «جنگ خلیج فارس» در سال ۱۹۹۱ و سپس در عراق و افغانستان، چهره این تانک در حال انجام عملیات دیده شد.
قلب مکانیکی جنرالموتورز
واحد تحقیقات جنرالموتورز در همکاری با دکتر جراح، فارست دادریل (Forest Dodrill) در بیمارستان هارپر دیترویت، اولین قلب مکانیکی مورد استفاده در جراحی قلب باز را در سال ۱۹۵۲ طراحی و تولید کرد. این وسیله که تا حدودی طراحی خود را از یک کادیلاک V-12 الهام گرفته بود، در حالی که دکتر «دادریل» دهلیز چپ بیمار را برای رسیدگی به دریچه میترال باز میکرد، جایگزین پمپاژ خون قلب برای بدن شخص میشد. این قلب مکانیکی با سرمایهگذاری انجمن قلب امریکا توسعه یافته بود و پس از عملکرد موفقیتآمیزی که داشت، باعث شد تا طراحیهای دیگر نیز به این منظور بهسرعت ارائه شوند. امّا جنرالموتورز تلاش زیادی برای رقابت در این زمینه نشان نداد.
تراکتورهای نامتعارف
از خودروسازانی مانند فورد، فیات، میتسوبیشی، ولوو و امثال آنها، انتظار «تراکتور» میرود، ولی نامهایی چون لامبورگینی و پورشه کمتر در این زمینه مورد انتظار هستند. در تصویر، در سمت چپ یک تراکتور لامبورگینی، در بالای سمت راست، یک پورشه و در پایین سمت راست یک تراکتور «دیوید براون» قابلمشاهده هستند. البته نام «دیوید براون» نیز به آستون مارتین برمیگردد و نامش هنوز در سری مدلهای DB زنده است.
بسیاری از علاقهمندان به خودرو از داستان فروچو لامبورگینی (Ferruccio Lamborghini)، سازنده تراکتور خبر دارند؛ کسی که از خودروی فراریاش راضی نبود و به دنبال رفتار گستاخانه انزو فراری (Enzo Ferrari)، کمپانی خودروهای نامتعارف خود را بنا نهاد. کمپانی تراکتور «لامبورگینی» که در سال ۱۹۴۸ فعالیت خود را آغاز کرده بود، در اوایل ۱۹۶۰ و در حالی که خودروسازی لامبورگینی متولد میشد، در جایگاه بالایی در این صنعت قرار داشت. وی نیمی از کمپانی تراکتورسازی را در سال ۱۹۷۲ واگذار کرد. تراکتورهای برند لامبورگینی هنوز هم در زیر چتر گروه هولدینگ ایتالیایی SAME تولید میشوند.
امّا تراکتور پورشه را نباید یک مصول صد در صد از کمپانی خودروسازی دانست. نسب این تراکتور به اولین اتومبیلهای پورشه با طراحی فردیناند پورشه (Ferdinand Porsche) در سالهای دهه ۱۹۳۰ میلادی باز میگردد. در دوره بعد از جنگ، «پورشه» نمیتوانست بهتنهایی تولید داشته باشد، ولی امتیاز این طراحی را به «آلگایر» فروخت. امتیاز این تراکتور و نام «پورشه» سپس به «مانِمان AG» واگذار شد و بر اساس آن، یک شرکت تابعه با عنوان «پورشه-دیزل موتورنبو GmbH» ایجاد گردید که بین سالهای ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۳ میلادی، این تراکتورها را در یکی از کارخانههای قدیمی «زِپلین» تولید میکرد. بنابراین، شاید این محصول چندان با نمونههای محصولات غیرخودرویی موجود در این لیست مطابق نباشد و واقعاً توسط خودِ خودروساز تولید نشده باشد.
و در انتها، به دیوید براون و آستون مارتین میرسیم. این شرکت ابتدا در سال ۱۸۶۰ تأسیس شد و پس از طراحی، وارد حوزه ساخت دنده و گیربکس شد. دیوید براون دوم (David Brown II)، نوه مؤسس این کمپانی، در سال ۱۹۳۱ هدایت آن را بهدست گرفت و در سال ۱۹۳۶ وارد یک شراکت با «فرگوسن» برای ساخت تراکتورهای «فرگوسن-براون» شد. امّا این شراکت با آمدن نام بزرگتری مانند هنری فورد (Henry Ford)، از هم گسست. از آن پس، دیوید براون شروع به ساخت تراکتورهای خودش کرد که بیشتر آنها در طول جنگ جهانی دوم در فرودگاههای بریتانیا مورد استفاده قرار میگرفتند.
«براون» در سال ۱۹۴۸ کمپانی خودروهای اسپورت «آستون مارتین» و سپس در سال ۱۹۴۸، «لاگوندا» را خرید و آنها را به عنوان شرکتهای تابعه «دیوید براون لیمیتد» راهاندازی کرد. در همین زمان بود که سریهای DB1، 2 و دیگر مدلها متولد شدند. در سال ۱۹۷۸، بخش تراکتورسازی به J.I.Case فروخته شد و در کنار چتر حمایتی «اینترنشنال هاروستر» درآمد. قسمت تولید گیربکس دیوید براون هماکنون بخشی از «تکسترون» محسوب میشود.
میتسوبیشی همهچیز ساز
میتسوبیشی به عنوان یک خودروساز ممکن است در حاشیههای بازار ایالات متحده حضور داشته باشد، ولی تولید خودرو تنها بخش کوچکی از تجارت جهانی این غول صنعتی است. در واقع، میتسوبیشی در زمینههای مختلفی چون غذا، سلولهای خورشیدی، ریزتراشهها و انواع لوازم خانگی و صنعتی فعالیت دارد. تنها کافی است به سه نمونه از آنها اشاره کنیم؛ کولرهای گازی مناسب برای ابعاد خانگی و کارخانههای صنعتی، نمایشگرهای ویدیویی بزرگ، پلههای برقی و آسانسورها. مسلماً پلههای برقی و آسانسورها مواردی هستند که در بین محصولات میتسوبیشی، بیشتر تعجببرانگیز هستند؛ مخصوصاً نوع مارپیچ پلههای برقی که واقعاً شگفتانگیز است. بنابراین، حتی اگر اتومبیلهای میتسوبیشی به مسیر «ایسوزو» و «دایهاتسو» رفته باشند، لوگوی متشکل از سه لوزی این کمپانی، هنوز هم میتواند در نقاط مختلف شهر رؤیت شود.
انتشارات فیات
فیات یکی از آن غولهای صنعتی است که مخصوصاً در بازار مصرفی ایتالیا، به زمینههای مختلفی سرک کشیده است. ولی جالب است بدانید که این کمپانی به تولید روزنامه نیز میپردازد. La Stampa به معنای «مطبوعات»، یک روزنامه روزانه در «تورین» ایتالیاست که در سال ۱۸۶۷ راهاندازی شده است و از سال ۱۹۲۵ تحت مالکیت فیات S.p.A. اداره میشود.
همچنین اخیراً یک مجله مد و سبک زندگی با عنوان Specchio+ منتشر شده که پس از شروع به کار به عنوان یک «ضمیمه» برای روزانه، از سال ۲۰۰۶ به صورت یک مجله مستقل در دسترس قرار میگیرد. همچنین بازوی انتشاراتی فیات یک وبسایت عنوان Vatican Insider دارد که به صورت رایگان، خبرها را در ۶ زبان مختلف منتشر میکند.