بازاریابی زمانی اتفاق میافتد که مردم در جهت تامین نیازهای خود خواهان مبادله ارز با کالا شوند. تعریف کلی معادله «به دست آوردن چیزی در ازای از دست دادن چیزی دیگر است.» مبادله یکی از چندین راهی است که مردم برای به دست آوردن محصولات مورد نظر به آن اکتفا میکنند. بهعنوان مثال، افرادی که گرسنه هستند میتوانند با استفاده از شکار، ماهیگیری یا جمعآوری میوه، غذای خود را تامین کنند و با روشهای دیگری مانند گدایی کردن میتوانند نیازهای خود را برآورده سازند. اگر فردی که نیازمند کمکهای مالی است منبعی نداشته باشد باید مهارتهای لازم را برای ادامه حیات خود به دست آورد آنها میتوانند با تمرکز بر ساخت کالاهای مفید و فروختن آنها به افرادی که به این نوع اشیاء دسترسی ندارند پول به دست بیاورند، بنابراین مبادله اجازه میدهد تا یک جامعه بهصورت خودکار به سمت سیستم تولیدی حرکت کند.
مبادله مفهوم اصلی بازاریابی است. برای تبادل کالا، شرایط ویژهای را باید در نظر گرفت؛ حضور دو طرف الزامی است و هر کدام باید کالایی را برای ارائه به دیگری داشته و در نهایت، هر یک از طرفین باید توانایی تحویل اجناس را داشته باشد، با توجه به این شرایط به سادگی مبادله امکانپذیر است. معامله یا دادوستد میتواند شامل خدمات و همچنین کالا باشد و در هر توافق، زمان و مکان بسیار مهم و سرنوشتساز است. در معنای وسیع کلمه، بازاریابی باتوجه به ساختاری که دارد همواره در تلاش برای پاسخ دادن به نیازهای مشتریان است، این نیازها میتواند کالا، خدمات یا چیزهای دیگر باشد.
در حقیقت بازاریابی، ساختار بسیار قدرتمندی است که با فرآیند شناخت و ارتباط با مشتری حاصل میشود. بازاریابان با توجه به نظرهای توزیعکنندگان، فروشندگان و تامینکنندگان در ایجاد روابط بلندمدت با مشتریان برنامههای هوشمندانهای را مطرح میکنند. این گروهها دارای چارچوب اقتصادی و اجتماعی بسیار قوی هستند که میتوان در جهت تولید محصولات با کیفیت بالا، خدمات خوب و قیمتها عادلانه از آنها استفاده کرد. به طور فزاینده، بازاریابان از تلاش برای به حداکثر رساندن سود در هر معامله و به حداکثر رساندن روابط متقابل سودمند با مصرفکنندگان و طرفهای دیگر کوتاهی نمیکنند.
بازاریابی، شبکهای است شامل شرکت و همه ذینفعان آن مانند مشتریان، کارکنان، تامینکنندگان، توزیعکنندگان، خردهفروشان و موسسات تبلیغاتی، در جهت تولید یک کالای منحصر به فرد و سودآور. در اصل رقابت اصلی بین شبکهها است و نه شرکتها. شبکهها هستند که با ترفند جایزه دادن مشتریان را به سمت خود گسیل میدارند. ماهیت این موضوع بسیار ساده است چرا که ساخت یک شبکه خوب از روابط با ذینفعان، سودآوری خواهد داشت.
معنای مبادله به مفهوم بازار بدل میشود، بازار مجموعهای است از خریداران بالقوه و بالفعل یک محصول. خریداران نیازهای خود را از طریق مبادله کالا به کالا یا ارز با کالا به اشتراک میگذارند و حجم این مبادلات به اندازه بازار بستگی دارد. بازار به مکانی گفته میشود که خریداران و فروشندگان کالاهای خود را در آنجا معامله میکنند. اما اقتصاددانها این واژه را به مجموعهای از خریداران و فروشندگان که در تلاش در جهت دادوستد یک محصول خاص هستند، طبقهبندی میکنند مانند بازار مسکن یا بازار غلات. با این حال، بازاریابان فروشندگان را بهعنوان تشکیلدهنده صنعت و خریداران را بهعنوان یک بازار تصور میکنند.
در سادهترین سیستم بازاریابی، ارتباط بین صنعت و بازار به این ترتیب است که فروشندگان و خریداران با چهار جریان به هم متصل هستند. فروشندگان با ارسال محصولات یا خدمات و همچنین در ارتباطات با بازار، دریافت پول و ارائه اطلاعات با مجموعهای از خریداران ارتباط دارند. تعریف اقتصاد مدرن براساس اصل تقسیم کار، عملی است که در آن هر فرد متخصص در زمینه تولید محصولی، چیزی پرداخت یا دریافت کند. بنابراین اقتصادهای مدرن در بازارها فراوان هستند. تولیدکنندگان با توجه به بازارمنابع (بازار مواد اولیه، بازار کار و بازار پول) کالا و خدمات خود را به مصرفکنندگان به فروش میرساند و دولت که نقش موثری در بازار دارد از خریدار کالا، فروشنده و واسطه مالیات دریافت میکند مخصوصا از بازارهای مصرف که نیازمند خدمات عمومی است، بنابراین اقتصاد هر کشور و اقتصاد کل جهان شامل مجموعهای پیچیده از تعاملات بازار است که از طریق فرآیندهای مبادله پیوند میخورد.
در جوامع پیشرفته، بازار نیازی به مکان فیزیکی برای خریداران و فروشندگان ندارد. با ارتباطات مدرن و حملونقل سریع، یک تاجر به راحتی میتواند محصول خود را در یک برنامه تلویزیونی تبلیغ کند و هزاران نفر از مشتریان در روز بعد، از طریق تلفن و پست الکترونیکی کالای مورد نظر را خریداری کنند بدون داشتن تماس فیزیکی.