مدیران خوب، کارها را به خوبی انجام میدهند، اما مدیران بزرگ الهامبخش دیگران هستند و به آنها میآموزند کارها را چگونه به خوبی انجام دهند. اگر به یک نفر ماهیگیری یاد دهید، او را برای تمام عمر سیر کردهاید. اینگونه نیست؟ همین ایده و مفهوم در مدیریت نیز کاربرد دارد؛ مدیریت موفق باید میزان برابری از انجام کار و واگذاری مسئولیت به دیگران باشد. شرکتهایی که بهترین عملکرد را دارند، شرکتهایی هستند که مدیرانشان هم کار میکنند، هم به دیگران میآموزند و در عین حال اعتماد به نفس را ذرهذره به تیمشان القا میکنند و دیدگاههایشان را با دیگران به اشتراک میگذارند.
این مدیران و مدیران اجراییشان در سطح کلان مدیریت میکنند، به این ترتیب که تیمکاری و کارکنانششان را مسئولیتپذیر و پاسخگو نگه میدارند، در حالی که راهنمایی لازم و هدایت موردنیاز را نیز انجام میدهند تا به آنها کمک کنند خودشان مشکلاتشان را برطرف کنند. ویژگیهای این مدیران بزرگ چیست که آنها را از سایرین متمایز میکند؟
با حقایق روبهرو میشوند هرچقدر هم تلخ باشند
اخبار بد بخشی از کسبوکار است. مدیران بزرگ فقط منتظر این اخبار نمیمانند، بلکه به دنبال آنها میگردند. علاوه بر اینکه منتظر تمام شدن یک ماموریت یا پروژه میمانند، به دنبال هشدارها نیز هستند و آنها را زمانی که خارج از مسیر کارشان هستند، تشخیص میدهند تا ثبات هدفشان را حفظ کنند.
همچنین آنها آورنده اخبار بد را مجازات نمیکنند، زمانی که یک کارمند به عملکرد ضعیف یا شکست پروژه اشاره میکند، این مدیران از او بابت بیان حقیقت و جلب توجهشان تشکر میکنند. تشخیص زودهنگام مشکلات به آنها زمان بیشتری برای پیدا کردن راهحل میدهد، همین مسئله باعث میشود مشکلاتشان را سریعتر از رقبایشان برطرف کنند.
مسئولیتپذیری را جدی میگیرند
مدیران تمایل دارند که در همه پروژههایشان به طور منظم بهروز شوند، چه در جلسههای هفتگی یا از طریق نرمافزارهایی که اجرای استراتژیهایشان را آسان میکند. آنها کارکنانشان را مسئولیتپذیر نگه میدارند تا کاری را که باید انجام دهند و در هر بخشی که هستند وظایفشان را کامل کنند. اگر به اهدافی که میخواهند دست نیابند، مدیران بزرگ از فرصتها برای بحث کردن و انجام کارهای ضروری لازم برای هر یک از کارکنان و به موفقیت رسیدن شرکت استفاده میکنند.
به دنبال موقعیتهای مناسب هستند
مدیران بزرگ به طور فعال به دنبال اخباری هستند که فقط خبرهای خوب را شامل نمیشود، بلکه موفقیتهایی را جستوجو میکنند که میتواند در تمام بخشهای کسبوکارشان و همچنین تیمهای کاریشان تکرار شود. کار آنها این است که این موفقیتها را بشناسند و بدانند که این پیروزیها چگونه اتفاق میافتد. وقتی متوجه این موضوع شوند میتوانند از استراتژیهای مشابه در همه قسمتهای کسبوکارشان استفاده کنند تا موفقیتهای بزرگتری از آنچه که پیش از این کسب کرده بودند، به دست آورند.
حرکات منجر به پیروزی را اولویتبندی کرده و گسترش میدهند
هر ایده خوبی به تنهایی نمیتواند یک ایده فوقالعاده باشد، در واقع هر ایدهای به کسی احتیاج دارد که از این شانس برای دستیابی به موفقیت استفاده کند. به کارگیری بیش از حد استراتژیها میتواند یک تیم را خیلی ضعیف کند و باعث سقوط آن با یک شکاف شود. در عوض، مدیران بزرگ روی استراتژیهای کلیدی تمرکز میکنند؛ استراتژیهایی که دربارهشان با تیم اجراییشان بحث کردهاند و تصمیم گرفتهاند که کدام روش باعث نزدیکتر شدن به اهدافشان خواهد شد.
حرکات قدرتمندی که منجر به دستیابی به موفقیت میشوند از تفکرات و تصمیمگیریهای استراتژیک نشأت میگیرند، البته با در نظر گرفتن همه گزینههای در دسترس و تشخیص این مسئله که کدامیک از آنها بیشترین سود و بازدهی را طی ماهها و سالهای پیشرو خواهد داشت.
آنچه را که کار نمیکند، دور میریزند
زمانی که به یک پروژه، ارائه خدمات یا تولید یک محصول از ابتدای آن میاندیشید و آن را متصور میشوید، آن را پرورش میدهید و سخت کار میکنید تا به سرانجامش برسانید، اگر ایده این کسبوکار به بار ننشیند، جلوگیری کردن از ادامه آن یا متوقف کردنش، کار سادهای نخواهد بود. مدیران بزرگ باید تشخیص دهند که چه زمانی چیزی درست نکنند، مهم نیست که چقدر تلاش بیوقفه در این زمینه انجام دادهاند تا پروژه یا محصولشان را به موفقیت برسانند، مهم این است که بتوانند تشخیص دهند کجای کارشان ایراد دارد.
به عنوان مثال اگر محصول جدیدی که ارائه میدهند در حال از بین بردن درآمد جاری است، این مدیران باید این توانایی را داشته باشند که یک قدم به عقب برگردند و آن را دور بریزند. اگر چنین کاری را انجام ندهند یا تواناییاش را نداشته باشند، رقبایشان با محصولی بزرگتر و بهتر وارد بازار خواهند شد.
روی بهترینها و برجستهترینها تمرکز میکنند
ایدهها و استراتژیهای جدید به سادگی باعث گیج شدن میشوند و حواستان را پرت میکنند، اما اگر یک هدف به اندازه کافی بزرگ و برجسته باشد، هرکسی که در جهت رسیدن به آن فعالیت کند، هیجانزده خواهد شد. یکی از ویژگیهای مدیران بزرگ این است که به جای کار کردن روی یکسری از اهداف کوچک و ایدههایی که مهیج نیستند، استراتژیهایی را تشخیص دهند که به تیم کاریشان انگیزه دهد تا تمام تواناییشان را به کار بگیرند و الهامبخششان باشد تا آنها را به سوی کسب موفقیت هدایت کند. این کاری است که مدیران بزرگ انجام میدهند و تمرکزشان را روی بهترین و برجستهترین ایدهها میگذارند.
هفتههای موفق را برنامهریزی میکنند
تمرکز روی اهداف سالانه، کاری فوقالعاده است اما دستیابی به اهدافی که در میانه راه هستند نیز اهمیت دارد، زیرا دستیابی به این اهداف زمینه رسیدن به اهداف سالانه را مهیا میسازد. از اینرو مدیران بزرگ میدانند که هر هفته به عنوان یک چهارم هرماه از اهمیت فراوانی برخوردار است. بهترین کسبوکارها روی داشتن هفتههایی موفق تلاش میکنند، بنابراین میتوانند نتیجه درست را در انتهای هر هفته به دست آورند.
تجارت یک مسابقه دوی سرعت نیست، بلکه یک ماراتن است. همانطور که در یک مسابقه پاهای مسابقهدهنده نقش تعیینکنندهای در رسیدن به خط پایان دارد، در تجارت نیز این هفتهها هستند که دستیابی به هدف نهایی را حمایت و کمک میکنند تا به خط پایان برسید و در جایگاه نخست قرار بگیرید.
به ثبات کاریشان ادامه میدهند و توقف نمیکنند
وارد شدن به یک ریتم مناسب در کسبوکار و تبدیل کردن آن به فرآیند باقاعده و منظم، به این معنا نیست که باید در این نقطه استراحت کنید و متوقف شوید. زمانی که کسبوکارتان قابل پیشبینی است، رشد راکد و موفقیت محدود میشود.
در حالی که وقتی کسبوکاری ثبات دارد، مدیران بزرگ از این فرصت استفاده میکنند تا روی آنچه که لازم است در مرحله بعد انجام شود، تمرکز کنند. داشتن ثبات به مدیران کمک میکند که به روشی خلاقانه و متفاوت بیندیشند و ارزیابی کنند که چه استراتژیهایی جدید هستند و با ریسک کردنهای حسابشده کمک میکنند تا کسبوکارشان رشد کند و به موفقیتهای بزرگتر دست یابند.
جلسههای منظم برگزار میکنند
دانستن این موضوع که پروژههای کاریتان در چه مرحلهای قرار دارند و موقعیتشان چیست، کاری است که همه مدیران باید انجام دهند تا کسبوکارشان را به سمت جلو حرکت دهند، اما برگزاری جلساتی که در آنها به بیان وضعیت پروژه پرداخته میشود، میتواند راهکارهایی را برای مشکلاتی که ممکن است سر برآورند، ارائه و میزان بروز چنین مشکلاتی را کاهش دهد. این در حالی است که مدیران بزرگ روی برگزاری جلسههای منظم برای بیان وضعیت پروژه تمرکز میکنند؛ جلساتی که در آن تیم کاری میتوانند درباره برنامههای از پیشتعیین شده یا ارائه راهکارها و ایدههایی برای بهبود پروژه بحث و تبادلنظر کنند.
شرکتهایی که عملکرد خوبی دارند و در راس صنعتی قرار دارند که در آن فعالیت میکنند، همگی یک نکته مشترک دارند و آن هم مدیران بزرگشان هستند. مدیران عامل و اجرایی کسانی هستند که نهتنها کارها را به درستی انجام میدهند، بلکه به اطرافیانشان نیز این روحیه را میدهند تا بهترین عملکردشان را داشته باشند که همین مسئله میتواند باعث شود که به رشدی ثباتدار و قابلتوجه طی هفتهها، ماهها و سالها دست یابند.