به دنبال بسته شدن پرونده پیام دی ایران در شورای حکام و قطعی شدن لغو تحریمهای ایران در یک ماه آینده، پیشبینیها و گمانه زنیهای بسیاری در مورد تأثیرات لغو تحریمها بر اقتصاد کشور انجام میشود.این موضوع مسلم است که در سالهای اخیر به دلیل تحریمهای اعمال شده علیه کشورمان، اقتصاد ما با مشکلات و معضلات بسیاری مواجه بود. در عین حال فعالان عرصه کسبوکار نیز اوضاع و احوال چندان خوبی نداشتند و حال لغو تحریمها این امیدواری را به وجود آورده است که آینده روشنتری پیش روی اقتصاد کشورمان قرار بگیرد.
اما طبیعتا لغو تحریمها چند حسن دارد؛ یک مزیت این است که سوییفت بانکی برقرار میشود و مبادلات پولی به شکل آسانتری انجام میشود. اما مسئله این است که قیمت نفت بهشدت رو به کاهش است و اگر درآمد سالانه نفت حدود 15 تا 16 میلیارد دلار شود، امکان سرمایهگذاری را بهشدت کم خواهد کرد. یک مزیت دیگر این است که پس از لغو تحریمها افراد حقیقی و حقوقی برای سرمایهگذاری در اقتصاد ایران وارد عمل خواهند شد.
در همین حال با قانونی که اخیرا در کنگره آمریکا به تصویب رسیده، ورود سرمایهگذاران خارجی به ایران در شرایط پساتحریم دشوار میشود. فرض کنید که یک فرد فرانسوی یا انگلیسی تصمیم بگیرد برای سرمایهگذاری به ایران بیاید و همین فرد در کشور آمریکا هم کارهایی داشته باشد، مجبور به اخذ ویزا خواهد بود. این در حالی است که تلقی ما این بود که پس از لغو تحریمها، سرمایهگذاران خارجی به کشورمان میآیند و اقتصاد رونق میگیرد. اما قانون اخیر تصویب شده در آمریکا مانعی بر سر این راه میتواند باشد.
در عین حال در کشور نقدینگی وجود ندارد و از آنجا که اقتصاد در تمام زمینهها وضعیت خوبی ندارد،بنابراین نباید چندان امیدار باشیم پس از لغو تحریمها در ماه آینده میلادی اتفاق خیلی خاصی رخ بدهد، مگر اینکه دولت کار ویژهای را انجام دهد و تدابیری را برای ورود و خروج سرمایهگذاران بیندیشد تا قانون اخیر آمریکا را به نوعی بیاثر کند.
اما در مورد این موضوع که لغو تحریمها میتواند در کوتاهمدت نتیجهبخش باشد یا خیر، باید به این مسئله اشاره کنم که در کوتاهمدت بیشتر تأثیر لغو این تحریمها از جهت ایجاد یک جو روانی است، زیرا همانطور که اشاره کردم زمانی که در آمد نفتی کشورمان حدود 15 میلیارد دلار شود، عملا نمیتوان تغییر و تحول زیادی را در کشور ایجاد کرد. بنابراین من خیلی امیدوار نیستم که در دو سال آینده تغییر و تحول خاصی را که ناشی از لغو تحریمها باشد، مشاهده کنیم.
البته پس از رفع تحریمها وضعیت صادرات محصولات و کالاها از کشورمان بسیار بهتر میشود و اگر میزان صادرات کشورمان از میزان واردات بیشتر باشد، ارزش دارد که قیمت دلار را بالاتر نگه داریم. این در حالی است که هماکنون صادرات ما بسیار ضعیف است. از سوی دیگر بالا بودن نرخ دلار، تورم ایجاد میکند. در واقع اگر میخواهیم از شرایط پساتحریم استفاده کنیم و کشورمان را بسازیم و رشد بدهیم، باید ایرانی فکر کنیم و به این ترتیب خود را رشد بدهیم. هر چند که برخی از کالاهای ما توان رقابت با کالاهای خارجی را ندارد، اما باید ایرانی فکر کردن را به خصوص در شرایط پساتحریم تقویت و نهادینه کنیم.
اما پیشبینی برخی این است که چند ماه پس از لغو تحریمها و در سال آینده، قیمت تولیدات داخلی کاهش مییابد. برای اینکه تحلیل درستی از این موضوع داشته باشیم باید ببینیم که چه عواملی در قیمت تمام شده تولیدات داخلی تأثیرگذار است. ما اگر ارتباطمان با دنیا را به شکلی برقرار کنیم که با شرکتهای خارجی قراردادهایی منعقد کنیم که آنها ملزم شوند دانش فنی را در اختیار ما قرار دهند و در ساخت و فروش تولیدات مشارکت کنند اقدام بسیار خوبی خواهد بود و میتواند در کاهش قیمت تولیدات کشورمان تأثیر بگذارد و هم کیفیت کالاها بهبود خواهد یافت و هم در افزایش میزان صادرات مؤثر خواهد بود.
بنابراین باید در این زمینه بسیار هوشمندانه عمل کنیم. اما نکتهای که در پایان باید به آن اشاره و تأکید کنم این است که متأسفانه تصور اغلب ما ایرانیها این است که کالاها و محصولات تولید شده در کشورهای همسایه بسیار کیفیتر و بهتر از تولیدات داخلی است که به نظر من این تلقی کاملاً اشتباه است. اگر همه ما ایرانی فکر کنیم و برای تولیدات داخلی کشورمان ارزش قائل باشیم، این کالاها میتواند بازار بینالمللی خود را پیدا کند و در شرایط پساتحریم به بازارهای جهانی راه بیابد.
عضو هیأت رئیسه انجمن مدیران صنایع خراسان رضوی