در بخش های قبلی با چهار پر کاربرد و اثربخش آشنا شدیم که می توان گفت هرکدام از آنها به تنهایی می توانند مسیر کسب و کاری را تغییر دهند و یک بیزینس را به تعالی یا زوال هدایت کنند. حال اینکه از کدام یک از آنها در چه جایگاهی و چه سازمانی استفاده شود، لزومش آگاهی، شناخت و تحلیل شرایط موجود و ایده آل آن سازمان است.
ممکن است یک قانون برای یک سازمان مناسب باشد و برند و سازمان را به تعالی هدایت کند و در مقابل همان قانون در سازمان دیگر برند را می تواند به افول کشاند. پس باید گفت برای انتخاب این قوانین و استفاده از آنها هوشمندی بالایی نیاز است و این هوشمندی باید در کنار به کار گیری و اجرای صحیح این قوانین باشد تا بتواند بهترین نتیجه را برای سازمان به دست آورد.
5- قانون کلمه
قانون کلمه یا قانون تمرکز یعنی با محدود و تمرکز کردن از طریق یک کلمه یا یک مفهوم وارد ذهن انسان ها شوید. در حقیقت باید گفت سازمان یا برندی می تواند در حوزه رقابتی موفق عمل کند که بتواند کلمه ای را در ذهن مشتری جایگاه سازی کند، البته نه کلمه بسیار پیچیده و مبهم را، بلکه یک کلمه تازه اختراع شده را که در عین حال ساده نیز باشد چراکه تاثیر گذاری آن در مخاطبان بسیار پررنگ است.
به عنوان مثال می توان به شرکت ای بی ام که در حوزه و صنعت خود صاحب یک کلمه خاص در ذهن مخاطبان شده بود و همگان برای بیان این موضوع از عبارت « من یک ای بی ام دارم» استفاده می کردند اشاره کرد. یا به عنوان مثال دیگر نخستین کلمه ای که پس از گفتن دستگاه کپی در ذهن شما نقش می بندد، کلمه زیراکس است.
پس باید گفت موثرترین کلمات، ساده ترین آنهاست. مهم نیست که محصولات چقدر پیچیدگی دارند یا مهم نیست که نیاز بازار چقدر پیچیده است، بهتر است که روی یک کلمه متمرکز شوید تا روی چند عبارت. اگر مطمئن هستید که مزیتی را قابل تقدیر در محصول تان ارائه می کنید، شک نکنید که مشتری تان نیز مزایای بی شماری را به شما می رساند.
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کنید این است که کلمه ای توسط سازمان و برند یا شخص دیگری به تصاحب درآمده را نمی توانید مال خود کنید. پس اولویت تان در این راستا متمرکز بر کلمات ساده ای قرار دهید که کسی ذهنش به آنها نرسیده و شما می توانید مالک اول و آخر آن باشید. فراموش نکنید که جوهره و اساس بازاریابی، تمرکز بیشتر است.
هرچقدر بتوانید در این حوزه قوی تر عمل کنید بهتر و بیشتر تعالی پیدا خواهید کرد و اینکه مانند خیلی از سازمان ها و برند های دیگر دنباله رو باشید فایده ای ندارد. در انتها باید گفت پس برای مالکیت یک نام در یک حوزه باید بکوشید شرکت ها و برند های متعددی وارد زمینه کاری شما شوند.به این ترتیب است که تخصص شما با اهمیت تر شده و پیشتازی تان نیز مشهود تر خواهد شد و این به معنای نخستین شدن در یک حوزه و پیشتازی در صنعت به وسیله قانون کلمه یا تمرکز است.
دانشجوی دکترای مدیریت کسب و کار