سال گذشته اقدام فولکس واگن در فرآیند کنترل و تست 11 میلیون خودرو بسیار مسئلهساز شد. این شرکت قدرتمند آلمانی در صنایع خودرو سال گذشته با قرار دادن یک نرمافزار در خودروهایش در آزمون آلودگی گازهای گلخانهای تقلب کرد. این موضوع در دنیا سرو صدای زیادی به پا کرد. فولکس واگن در پی دستکاری و تغییر در دادههای مربوط به آزمون انتشار گازهای گلخانهای رسوایی بزرگی به بارآورد.
رسوایی فولکس واگن به وجهه کشور آلمان که سالهای سال است در نگاه سایر کشورها به یک کشور صنعتی و مطمئن شناخته شده، ضربه بزرگی وارد کرد. اقتصاددان آلمانی «هاینز جوزف بونتروپ» و استاد دانشگاه اقتصاد در آلمان در مصاحبهای به بررسی آسیبهای این رسوایی بر پیکره اقتصاد آلمان و محصولات آلمانی میپردازد.
او در پاسخ به این سوال که آیا این رسوایی از سوی فولکس واگن غافلگیرکننده نبود، توضیح داد که همه آلمانیها از این اتفاق شوکه شدند. هیچ کس انتظار نداشت شرکتی که از سال 2008 نیروی کارآمدش را 67 درصد افزایش داده و تولیدات خود را دو برابر کرده است، اینگونه سقوط کند.فولکس واگن از سال 2008 نیروی کار خود را از 370 هزار نفر به 600 هزار نفر رساند.
پس از این رسوایی، تیتر همه رسانهها مشتریان ناراضی و تصویر مخدوش فولکس واگن بود. تقریبا تمام کارشناسان به سرنوشت این کمپانی بدبین بودند، چرا که رقم خسارت وارد شده به این کمپانی را غیرقابل بازگشت تصور میکردند. از نظر این اقتصاددان فولکس واگن بزرگترین کمپانی صنعتی آلمان است.
عواقب این رسوایی اقتصاد آلمان را با چالش روبهرو کرد. این کمپانی خودروسازی بزرگ، بیش از 100 هزار کارمند بهطور مستقیم دارد و علاوه بر آن زمینه اشتغال حدود 300هزار نفر را به طور غیرمستقیم فراهم کرده است. پس از به بار آمدن این رسوایی، اخراج و تعدیل نیرو این کمپانی را تهدید کرد. آلمان با بخشهای فعال در صنایع مختلفی مانند خودروسازی، سازههای مکانیکی، الکترونیکی و صنایع شیمی، یکی از قدرتهای صنعتی دنیا است. بنا به آمار بانک جهانی 30درصد درآمد ناخالص ملی سال 2014 از بخش صنعت به دست آمده است.
علاوه بر این با 6میلیون دستگاه خودرو، چهارمین تولیدکننده اتومبیل در جهان است. ارزش افزوده بخش صنعت خودروسازی آلمان به 97.6میلیارد یورو در سال 2012 رسید، این میزان 4درصد از کل ارزش افزوده فعالیت همه بخشهاست.در واقع از هر هفت شاغل در آلمان، یک نفر مستقیم یا غیرمستقیم در صنعت خودرو مشغول کار است. به طور خلاصه کارشناسان معتقدند عواقب رسوایی فولکسواگن در درجه اول میتواند برای صنعت آلمان و بعد از آن برای اقتصاد این کشور مخاطرهآمیز باشد.
دو روز پس از رسوایی فولکسواگن، سهام این شرکت در بورس 35 درصد سقوط کرد و بنا به گفته مقامات آلمانی سهام سایر اتومبیلسازیها نیز در بورس کاهش چشمگیری پیدا کرده. به گفته کارشناسان، رشد پیشبینی شده ۱.۸درصدی برای اقتصاد آلمان تحت تاثیر این رسوایی کاهش مییابد.
یک تحلیلگر ارشد اروپایی در موسسهNordea Markets دانمارک میگوید: بدترین سناریو برای آلمان این است که به وجهه محصولات باکیفیت «ساخت آلمان»، لطمه وارد شود و تقاضا حتی برای خودروهای سایر تولیدکنندگان آلمانی هم کاهش یابدیک کارشناس اتومبیل درباره تاثیر رسوایی فولکس واگن معتقد است: این مسئله تصور مردم از آلمان را در نظرها میشکند. به گفته او محصولات ساخت آلمان همیشه نزد مردم سایر نقاط دنیا، محصولاتی با کیفیت و قابل اعتماد بوده و کسی گمان فریب و تقلب در این محصولات را به خود راه نمیداد. محصولات ساخت آلمان در قابلیت اطمینان زبانزد بودند.
کسی باور نمیکرد فولکس واگن چنین دروغ بزرگی بگوید. رسوایی و تقلب در آزمون خودروهای فولکس واگن چهره مشتری پسند از آلمان را مخدوش کرد. اقتصاددان آلمانی «هاینز جوزف بونتروپ» میگوید که رسوایی فولکس واگن و تقلب این شرکت بر لباس سفید صنعت آلمان لکه ننگی است. آلمان پس از جنگ، مهد تکنولوژی و فناوری در دنیا بود ولی امروز تصور دنیا از مهندسان آلمانی، افرادی است که به اعتماد مردم خیانت میکنند. علاوه بر اینها صنعت آلمان نه تنها در داخل کشور، بلکه در اروپا نیز نقش مهمی ایفا میکند. شرکتهای مهم صنعتی در زمینههای مختلف که در آلمان فعالیت میکنند، به نوعی اعتباری برای اروپا محسوب میشوند.
شکوفایی اقتصاد آلمان و صنعت این کشور بر حوزه یورو نیز تاثیر میگذارد. هرگونه فعالیت این شرکتها بر اقتصاد اروپا نیز تاثیرگذار خواهد بود. از نظر منتقدان وابستگی اقتصاد آلمان به صنعت اتومبیلسازی میتواند نقطه ضعف این اقتصاد باشد و در وهله اول اقتصاد این کشور و در قدم بعدی اقتصاد کل اروپا را تحت تاثیر قرار دهد.