حسین راغفر اعتقاد دارد که فساد در اقتصاد ایران، بخش واقعی اقتصاد را چنان در محاق برده که نفس تولید و تولیدگران را به شماره انداخته است.
عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا با انتقاد توأمان از دولت و بازار در ایران، مدعی است که نهادی به نام دولت به معنای واقعی آن وجود ندارد و همین خلأ، باعث گسترش فساد در کشور شده است، از فسادهای بانکی گرفته تا فرارهای بزرگ مالیاتی.
وی در گفتوگو با ایلنا میگوید: همه جوامع، فساد را در درجات و به اشکال مختلف دارند، منتها باید گفت فساد در ایران از درون حاکمیت شکل میگیرد، یعنی کسانی که درون حاکمیت هستند وارد اقتصاد میشوند و بعد این آمیزه قدرت و ثروت است که کانونها و شبکههایی از فساد را در کشور تشکیل میدهد. دو جریان بعد از جنگ ساخته شد، یکی به اسم اصلاحطلبی، یکی هم که امروز به اسم اصولگرایی شناخته میشود. هر دوی اینها از درون قدرت آمدند.
در دولت، سوار این منابع شدند و الان هم دعوایشان سر منافع خودشان است و سر مملکت و مصالح ملی نیست. هر دو میگویند سهم بیشتری به ما بدهید. مهم نیست که چه کسی میآید و چه شعاری میدهد، مهم این است که چه عمل میشود و این اتفاقی است که در این چند ساله متأسفانه رخ داده است.
راغفر اعتقاد دارد ما بعد از جنگ دولت نداریم. نگرانی آدمهایی که درون دولت هستند، توزیع منزلت و فرصتهای اجتماعی و قدرت بین یک شبکه خویشاوندی و فامیلی است که شکل گرفته و به این در اقتصاد سیاسی میگویند سرمایهداری رفاقتی که کاملاً شناخته شده است. این اتفاقی است که در ایران افتاده است.
این استاد دانشگاه با انتقاد از روند خصوصیسازی در کشور میگوید: ما شبهخصوصی داریم. یعنی اینکه طرف اسمش بخشخصوصی است اما میآید توی سیستم از یارانههای حاکمیت برخوردار میشود. در دورهای که قیمت سوخت یک روستایی (گاز و گازوئیل) یک باره چند برابر شد و روستایی ما نمیتوانست به اندازه سوخت داشته باشد، سوخت پتروشیمیها کماکان با یارانه پرداخت شد. فولاد را به اسم اصل 44 خصوصی کردند. همین فولاد 93 و 6 دهم یا 4 دهم درصد کل سهامش در اختیار نهادهای حکومتی است. اسمش را گذاشتند که خصوصی شده ویکی از بزرگترین بدهکارهای اصلی به بانکها همینها هستند. از نفوذشان استفاده کردند و اعتبارات بانکی گرفتند و پس هم ندادند.
وی در ادامه میگوید: بنابراین یک فساد اتفاقی است که میافتد و آن تولید ناخالص داخلی بسیار نازل است که در اثر فساد است. در اثر زد و بندهایی است که حاصل شده است. البته بخشخصوصی که بخشخصوصی واقعی و پایبند و زحمتکش و تولیدکننده است، بیشترین آسیب را از این وضع می بیند. به همین دلیل است که خود آقایان میگویند 14هزار واحد تولیدی فقط در زمان دولتهای نهم و دهم تعطیل شد. هنوز هم این روند ادامه دارد. هنوز هم هر روز این شرکتهای تولیدی دارند ورشکست میشوند.
راغفر در ادامه گفت: انتظار ما از دولت یازدهم این نبود که بیاید معجزه کند، بلکه این بود که بیاید چند گزارش تهیه کند و بخشهایی از شبهخصوصیها و شبهدولتیها را که مالیات نمیدهند و نبض اقتصاد را در دست گرفتهاند، به مردم و مقام معظم رهبری گزارش دهد تا روش خود را اصلاح کنند. وقتی برخی نهادهای نظامی و حاکمیتی مالیات نمیدهند، باعث میشود که جوان ما معتاد و سرخورده شود، چون شغلی برایش وجود ندارد. بعد اینها خلاف امنیت ملی است. یک جمعیت بزرگی قربانی این نظام اقتصادی شدهاند، بیکارند و شغلشان را از دست دادهاند.
وی گفت: مخالف بخشخصوصی نیستم. اتفاقاً مدافع بخشخصوصی هستم ولی آن بخشخصوصی که در قالب تعهدات اجتماعی کار کند نه آن بخشخصوصی که فقط به دنبال سود شخصی خود است.
بخشخصوصی باید در بستری کار کند که امنیت اجتماعی در آن شکل گرفته باشد. اگر امنیت اجتماعی نباشد این اتفاق میافتد که طرف پورشه سوار میشود و آن یکی هم چاقو در دست میگیرد و سرچهارراهها زورگیری میکند. همه جای دنیا نظامهای حمایتی، نظامهای تثبیتگر نظام اجتماعی است. اگر میخواهید امنیت داشته باشید، نمیشود از طرف دیگر فقر تولید کنید و فقیر گسترش دهید و نابرابریهای اجتماعی تا این حد فاحش باشد.
سرمایهدار مسئولیت اجتماعی دارد. او از فضای امنی که وجود دارد کسب سرمایه میکند و درمقابل آن متعهد است که مالیات بپردازد. البته منطق دست نامرئی و منطق منافع شخصی حکم میکند بنده اگر میتوانم رشوه بدهم و مالیات ندهم و این منطق شخصی است که من برای نفع خودم کار کنم، درحالیکه آن چیزی که ما از آن صحبت میکنیم بازار اجتماعی است، یعنی بازاری که مسئولیت اجتماعی خود را درک کند نه اینکه مسئولیت غارتگری را برای خود تعریف کرده باشد.
این همان چیزی است که در قالب سرمایهگذاری رفاقتی صورت گرفته است. این مسئولیت دولت است که باید این بازار را بسازد و این نظام مالیاتی است که وظیفه دارد این سرمایه را جمعآوری کند و این سرمایههای بادآورده را که با زدوبند ایجاد شده، جمعآوری کند. امکان تداوم این وضعیت هم وجود ندارد و قطعاً با مشکل جدی روبهرو میشویم.