نمیدانم از کجا و کی واژه فرار مغزها به دایره لغات ایرانیها اضافه شد که این نوع مهاجرت تبدیل به فرار شد و هر کس که دید استعدادی نهفته داشته داد سخن سر داد که اینجا جای ماندن نیست و باید رفت و آنجا جای پیشرفت است و فلان و بهمان... ناگهان دانشگاههای ایران بد شد و بهترینها در هرکشوری غیراز ایران بود. حالا شاید در برخی رشتهها جای پیشرفت در سرزمینهای توسعهیافته بیشتر باشد اما در این بین عدهای از همین مغزها تصمیم دیگری گرفتند. آنها ماندند و از معدن استعدادشان علیه مردم خودشان استفاده کردند! حالا داستان از کجا شروع شد، از وقتی که پیامکها تبلیغاتی مخابراتی به گوشیهای مردم ارسال شد مبنی بر اینکه شما برنده فلان قدر (که حتما رقم بالایی هم هست)شدهاید و فقط کافی است با این شماره تماس بگیرید و جایزهتان را بگیرید. خوب بیشک این پیام هر کسی را وسوسه میکند که بداند چرا و چطور این مبلغ چشمگیر را برنده شده.
از سوی دیگر کم و بیش صدای بانکها و مخابرات درآمد که آی ملت اینها همه کلاهبرداری است و ما هیچ برنده و جایزهای نداریم. اعتماد نکنید و جلوی عابربانکها برای گرفتن این پولها نروید. اما باز بار وسوسه سنگینتر بود و خیلیها در این دام افتادند. بازی خیلی ساده است؛ شما به شمارهای که برایتان ارسال شده زنگ میزنید فردی بسیار محترم و البته کارکشته با زیرکی و ترفند خاص دو یا سه شماره کارت بانکی از شما میگیرد و در مقابل چند عدد بهعنوان کد بانکی به شما میدهد و مطمئنتان میکند که در بانک مربوطه شمارهها قابل پیگیری است. اما بازی همینجا تمام نمیشود. شما باید در هر حساب حداقل 35هزار تومان پول داشته باشید و البته این پول نباید همان زمان واریز شده باشد. چرای آن را ما نمیدانیم. این دوستان با استعداد شما را تلفنی جلوی عابربانک میبرند خیلی راحت از روی شماره کارت شما و ساعت حضور شما در کنار دستگاه، عابربانک مورد نظر را پیدا میکنند. (به میزان هوش و استعداد و توانمندی علمی اینها دقت کنید.)خلاصه مطلب اینکه شما را راهنمایی میکنند تا مطابق دستورات آنها عمل کنید و دکمهها را پشت سر هم بزنید و در عرض چند ثانیه کل حساب شما تخلیه میشود و راهی حساب این افراد ناشناس میشود. حالا اگر آدم خوششانسی باشید حسابتان همان 35تومان را دارد ولی خب خیلیها هم بالای 10میلیون پولشان را اینگونه از دست دادهاند و هرگز ردی از این بچههای باهوش پیدا نکردند.
داستان خیلی ساده است؛ عدهای بچه باهوش و به قول امروزیها مخ کامپیوتر با طراحی چند نرمافزار این بازی را راه میاندازند و پولهای هنگفتی به جیب میزنند. حالا سوال اینجاست چرا این مغزها تصمیم نمیگیرند یا فرار کنند یا از راه درست دست به پولدار شدن بزنند؟ شاید همان که راهشان برای رفتن باز باشد به نفع همه ما باشد. خلاصه که حواستان به برخی مغزهای فرار نکرده باشد.
* روزنامه نگار