صنایع نساجی و تولید پوشاک به طورکلی یکی از مهمترین صنایع موجود در دهکده جهانی بوده و جایگاه ویژهای از نظر درآمدزایی و اشتغال را در تولید ناخالص ملی بسیاری از کشورها به خود اختصاص داده است. براین اساس بسیاری از کشورها توانایی اقتصاد و درآمدهای ملی خود را براساس حرکت چرخهای رسیدگی و خیاطی خود درنظر گرفتهاند و اکنون جایگاه بسیار مناسبی در سطح بینالملل در اختیار دارند.
این درحالی است که ایران بهرغم پیشینه غنی در این صنعت، اکنون در تولید داخلی خود درگیر مشکلاتی عمده است و سهم ناچیزی از اقتصاد صنعت نساجی بینالمللی را در اختیار دارد. اما واقعاً مشکل کجاست و چرا بهرغم سیاستهای مختلف اقتصادی و حمایتی دولت، بازهم شاهد رکود غیرقابل تصوری در این صنعت کشورمان هستیم؟ کارشناسان در پاسخ به این سوالات به «فرصت امروز» اینگونه پاسخ دادهاند که در ادامه میخوانیم.
علیرضا حائری، کارشناس صنعت نساجی و دبیر سابق انجمن نساجی با اشاره به بازار مستعد داخلی کشورمان در صنعت نساجی و پوشاک به خبرنگار ما گفت: براساس مطالعاتی که انجام شده است اکنون سرانه مصرف پارچه در ایران 17متر است و اگر این میزان را در جمعیت کشور ضرب کنیم پارچه مورد نیاز کشورمان چیزی بیش از یک میلیارد متر مربع خواهد بود، درحالی که این بازار مستعد تنها توان تولید نزدیک به 800 هزار متر را دارد و مابقی نیازهایش را از راه واردات تأمین میکند.
دبیر سابق انجمن نساجی درباره واردات پارچه به کشورمان نیز گفت: همانطور که میدانید وقتی عرضه و تقاضا در منطقهای وجود داشته باشد کالا در بازار توزیع میشود، حالا اگر زمینه واردات قانونی مهیا باشد که تکلیف مشخص است اما اگر موانعی بر سرراه باشد این کالا با روشهای جایگزین غیرقانونی به دست مصرفکننده خواهد رسید. با همین استدلال اکنون اکثر واردات پارچه و منسوجات در ایران از مبادی قاچاق است درحالی که واردات رسمی به ایران بسیار ناچیز اعلام شده است. به عنوان مثال براساس آمارهای رسمی دولتی نزدیک به سالی 2/5 میلیارد دلار واردات غیرقانونی پوشاک داریم که عمده آن قاچاق و به صورت هدفمند صورت میگیرد و بخشی کوچکی هم درواقع همان کالای همراه مسافران و تجارت چمدان است.
حائری افزود: بهطور کلی سرانه مصرف پوشاک در کشورمان حدود 120دلار در سال است که اگر این رقم را در جمعیت کشورمان ضرب کنیم حجم تجارت کلی پوشاک را سالانه نزدیک به 9میلیارد دلار میبینیم که از این رقم نزدیک به 3میلیارد قاچاق است و مابقی گردش مالی صنعت پوشاک تولید داخلی ایران است. البته نباید فراموش کنیم این رقم عدد بالایی نیست، متوسط هزینه سرانه پوشاک در دنیا بالای 150دلار است و ایران نزدیک 30 دلار کمتر از آن بوده است.
این کارشناس صنعت نساجی تصریح کرد: بهطور کلی صنعت نساجی به لحاظ اشتغالزایی یکی از مهمترین صنایع در سراسر جهان است که اشتغالزایی قابل توجهی را به خود اختصاص داده است، حال آنکه صنعت پوشاک بهعنوان یکی از زیرمجموعههای صنعت نساجی بیشترین میزان اشتغالزایی را دارد. بنابراین نساجی خود بالاترین اشتغال را در صنایع مختلف دارد که پوشاک در این میان بیشترین اشتغالزایی را ثبت کرده است.
پوشاک در ایران صنعتی نشده است
حائری با تأکید بر وجود مشکلات عمده در صنعت تولید پوشاک ایران گفت: یکی از مهمترین مشکلات صنعت نساجی و پوشاک ما در مقایسه به صنعت نساجی و پوشاک برخی کشورهای مطرح در این زمینه مثل بنگلادش یا دیگران این است که چرخه تولید در ایران کامل نیست. به این صورت که نساجی ایران صنعتی شده است و تولیداتی در این زمینه وارد بازار میشود، اما در زمینه صنایع پوشاک هنوز صنعتی نشدهایم و بیشتر کارگاهی فعالیت داریم. بنابراین پوشاک در ایران متناسب با سایر رشتهها توسعه نیافته است.
وی افزود: دلایل اینکه تولید در پوشاک ایران صنعتی نشده است را میتوان در ابعاد مختلف بررسی کرد و اولین مورد درباره قانون کار در ایران است. همانطور که قبلا اشاره شد پوشاک بیشترین میزان اشتغال را به خود اختصاص داده است، بنابراین بالاترین میزان ارتباط و برخورد با مسئولان صاحبان صنایع در این صنعت خواهد بود که همین موضوع میتواند دردسری غیرقابل تحمل برای سرمایهگذاران باشد. این درحالی است که بسیاری از قوانین کار موجود در کشورمان مناسب شرایط فعلی و حمایت از تولید نیستند و دائم باعث ایجاد تنش میان کارگر و کارفرما میشود. اینجاست که بهطور کلی تقاضای سرمایهگذاران برای حضور در صنایعی که سروکارشان بیشتر با مبادی قانونی مربوط حوزه کارگری و کارفرمایی از جمله صنایع نساجی و پوشاک است کمتر خواهد شد، بنابراین سرمایهها به سمت صنایعی که کارگربری کمتری دارند سوق پیدا میکنند. پس لازم است قانون کار به نحوی اصلاح شود که در جهت تولید قرار گیرد، در نتیجه ناخودآگاه سرمایهگذاران نیز در این زمینه وارد خواهند شد.
حائری با تأکید بر برندسازی در این صنعت تصریح کرد: دلیل دیگر را میتوان در این دانست که هنوز در جهت برندسازی بهخصوص در پوشاک زیاد جدی نبوده و وارد نشدهایم، درحالیکه کشورهای مطرح در این زمینه مناسب عمل کرده و فعالیت گستردهای دارند. هرچند اگر میتوانستیم ادارهای مستقل در زمینه صنعت پوشاک دراختیار داشته باشیم بدون تردید راه هموارتری برای موفقیت در این زمینه داشتیم.
بالاترین ارزش افزوده در تولید پوشاک است
این کارشناس صنعت نساجی درباره ارزش افزوده این صنعت نیز گفت: بهطور کلی بالاترین ارزش افزوده به نسبت سایر رشتههای مربوط به نساجی مثل ریسندگی و بافندگی در صنعت پوشاک است، از این رو در بخش پوشاک بالاترین ثروت ایجاد میشود و باید برای جلوگیری از رکود و البته ایجاد مشاغل تازه در این زمینه گام برداریم. در همین حال بالاترین حجم کشورهایی که در صنعت نساجی صاحبنام هستند به دلیل توسعه صنایع تولیدی پوشاک آنها صورت گرفته است، بهصورتی که بین 50 تا 80 درصد صادرات کل این کشورها مربوط به پوشاک است. به عنوان مثال فارغ از هرگونه مقایسه و با درنظرگرفتن آمارهای مربوط به این صنعت بنگلادش 90 درصد معادل 20 میلیارد دلار صادرات کشورش در این زمینه است. بنابراین اگر بگوییم صادرات، پوشاک این کشور را اداره میکند بیراه نگفتهایم. در این زمینه میتوان به چین، ویتنام، هند و پاکستان نیز اشاره کرد، به صورتی که بالای 50 درصد از کل صادرات صنعت نساجی مربوط به صادرات محصولات پوشاک است اما درایران ارقام اصلا درحد صفر هستند.
علیرضا حائری، در مورد تأمین مواد اولیه نیز تأکیدکرد: نمیتوان به قاطعیت گفت امکان تأمین همه مواد برای تولید داخل کشور را داریم اما اگر بتوانیم شرایط را به گونهای مدیریت کنیم که نیازهایمان را وارد کنیم و ارزش افزودهای برای آن درنظر بگیریم و سپس هزینههایمان را تأمین کنیم بدون تردید میتوانیم امتیازات مناسبی برای اقتصاد ایران در این زمینه به ارمغان آوریم. به عنوان مثال در همین ابتدای کار پنبه کم داریم، چون 50 درصد از پنبه را وارد میکنیم. آکریلیک (الیاف) کم داریم و نزدیک به 60 درصد واردات صورت میگیرد.
وی که مخالف کلمه انحصار در این صنعت است، گفت: بهطور کلی موضوع انحصار در مواد اولیه تولید پارچه را نمیتوان دلیل کاهش تولید کشورمان دانست، چون بسیاری از تولیدکنندگان قصد دارند آمادهخوری کنند، درحالیکه برخی دیگر با استفاده از تجارب و البته صرف هزینه و زمان بالا به تجربیاتی رسیدهاند که اکنون درحال بهرهبردن از آنها هستند اما اگر کسی توان استفاده از شرایط را ندارد، نمیتوان گفت انحصار درکار است، چون براساس قانون موجود هر شخصی که دارای کارت بازرگانی باشد میتواند محصولاتی را که قانون برای ورودشان منعی ندارد با گذراندن مراحل قانونی وارد کشور کند. پس کمکاری خودمان را به انحصار یا از این قبیل توجیهها نباید ارتباط دهیم. به عنوان مثال این بهانه را درباره چادر مشکی زیاد شنیدهایم، درحالی که هیچ مشکلی نیست و نباید نگران آن باشیم ولی مشکل چیز دیگری است چون گروههای مافیایی خیالی را همواره سد بزرگی دربرابر پیشرفت خود میدانیم.
دبیر سابق انجمن نساجی با اشاره به بالابودن هزینه تولید در ایران تأکید کرد: هزینه تولید در ایران بهخصوص در این صنف براساس تجارب و البته آمارهای موجود در بیشتر صنایع، نزدیک به 30 تا 35 درصد بیشتر از متوسط جهانی است. اجازه دهید با مثالی موضوع را کاملاً روشن کنم. همانطور که میدانید قیمت تمام شده کالا از سه بخش اصلی یعنی قیمت مواد اولیه، هزینه تولید و درنهایت سود تولیدکننده تشکیل میشود، حالا با درنظر گرفتن این موارد به عنوان مثال در زمینه برخی الیاف مثل پلیاستر ما خودمان صاحب نفت هستیم. بنابراین مواد اولیه را در اختیار داریم، این درحالی است که تولید داخلی نیز داریم، اما همین نفت را به کرهجنوبی میفروشم یعنی یک کرایه راه به مواد اولیه اضافه میشود. این کشور پس از فرآوری دوباره، محصول را به ایران صادر میکند که دوباره به آن کرایه تعلق خواهد گرفت و عوارض گمرک و مالیات بر ارزش افزوده نیز خواهد داشت اما هنگامی که به بازار مراجعه میکنیم بازهم این محصول که از کرهجنوبی وارد ایران شده است ارزانتر از محصول ایرانی است یا اینکه کیفیت بالای آن عاملی در خرید متقاضیان خواهد شد.
وی افزود: آیا تاکنون از خودتان پرسیدهاید مشکل کجاست و چرا بازهم نمیتوانیم موفق باشیم؟ شاهد مثال این امر نیز در زمینه پوشاک است به صورتی که یکی دو سال پیش تعرفه واردات قانونی پوشاک 200 درصد بود یعنی هرچه وارد ایران میشد به میزان دوبرابر گمرک برایش عوارض درنظر میگرفت و با هزینههای جانبی نزدیک 230 درصد گرانتر میشد، اما بازهم در کشورمان تقاضا بالا بود و هرچه وارد میشد فروخته میشد حال آنکه امروز تعرفه 75 درصد شده است. پس مشکل از ماست که نمیخواهیم واقعیت را قبول کنیم و درباره تولیدات کیفی گام درستی برداریم، دقیقا مثل صنایع خودروسازی کشورمان که دائم انتظار حمایت بیشتر دارند. حال آنکه اگر تعرفه گمرکی هزار درصد هم که باشد وقتی کیفیت بالاست و قیمت قابل قبول بازهم خریدار وجود دارد. بنابراین بهرهوری پایین در ایران باعث شده هزینه تولید بالا رود، در عین حال تعطیلات بیش از حد و در همین حال نبود سیستمهای مدیریتی رایانهای در بسیاری از ارگانها که باعث اتلاف هزینه و وقت میشود موجب شده همواره شاهد افزایش هزینههای تولید باشیم که باید جلوی این موضوع را بگیریم تا بتوانیم درباره آینده اقتصاد کشورمان بهخصوص در صنعت نساجی فعالیت مناسبی داشته باشیم.