شرکتهای ایدهبنیان به شرکتهایی میگویند که مقامات بلندپایه آنها را اداره میکنند اما ایدهپردازی کار پاییندستیهاست. این رویه برخلاف روال معمولی است که اکنون در شرکتهای گوناگون دارای سیستم سنتی پیاده میشود. عمدهترین مانع شرکتها در نهادینه کردن لزوم ایدهپردازی از سوی کارمندان تمایلات طبیعی شخصی است. افراد میپندارند که هرچه رتبهشان در یک سازمان بالاتر باشد، دایره قدرتشان برای فرمایشی کردن و کنترل اوضاع بیشتر میشود. شرایط جاری در شرکتها دائم یادآوری میکند که مدیران در موضعی بالاتر از کارمندان هستند.
این وضعیت شکافی را میان مدیریت و کارکنان ایجاد میکند. برای مقابله با این مشکل پیشنهاد ما استخدام مدیران کاربلد و بهروزرسانی مدیران کنونی است. این مدیران باید دارای ویژگیهایی چون فروتنی، خوب شنیدن، توانایی معلمی، پیشرفت خواهی، روابط عمومی قوی، ذهن اجرایی و توان کار تیمی باشند. برای بهروزرسانی مدیران کنونی کاربرد ساز و کارهایی چون شفافیت، پاسخگو بودن و مسئولیتپذیری از مهمترین عوامل است.
مانع عمده دیگر بر سر راه سازمانها نبود ترازبندی یا سرجای خود نبودن است. فرهنگ یک سازمان باید بهگونهای باشد که از ایده خطمقدمیها (کارمندان) پشتیبانی و سیستم مدیرتی را سازماندهی کند که در آفرینش و به سرانجام رساندن ایدهها کوشا باشد. این فرآیند را میتوان «سنگفرش» نام نهاد. برای ترازبندی، دو گام مهم باید برداشته شود: نخست استراتژی و دوم سیستم مدیریت.
برای پیادهسازی ترازبندی در یک ساختار سازمانی میتوان از دو استراتژی استفاده کرد: ترازبندی افقی و ترازبندی عمودی.
ترازبندی عمودی: ترازبندی اهداف و فعالیتهای سطح بالا در همه سطوح سازمان را گویند که نیازمند یکپارچگی در اهداف سازمانی و جداسازی اهداف سطح بالا از همقطار سطح پایین شان است.
ترازبندی افقی: اطمینان از اینکه شاخههای گوناگون یک سازمان بهخوبی در تعامل با یکدیگر کار میکنند. برای رسیدن به این مهم پیشنهاد ما بازسازی فیزیکی محل کار و برداشتن موانع میان بخشهای گوناگون، ایجاد دیدگاهی که منافع سازمانی در آن حرف اول را میزند، استفاده از مفهوم مشتری درونزا یا استفاده از سیستمی درست برای پاداش و تشویق برای کارهای اجرایی اصولی است.
از طرفی در سیستم مدیریت ایدهها نیز باید سرمایهگذاریهایی انجام شود. این سرمایهگذاریها باید در چهار حوزه بودجهبندی و منابع، سیاستها و قوانین، فرآیندها و مراحل، ارزیابی و سیستم پاداش انجام شود.
در بخش بودجهبندی و منابع باید به زمان، پول و یاران کمکی توجه داشت. در بخش سیاستها و قوانین تحلیل اندیشمندانه پیش از اتخاد سیاستها مهم است. فرآیندها و مراحل باید به دست کسانی سپرده شود که خودشان درگیر کار هستند و در ارزیابی و سیستم پاداش، تشویق باید برای ایده و اجرا با هم در نظر گرفته شود و نه ایده به تنهایی.
* نویسندگان: Alan G.Robinson و Dean M.Schroeder