برنامههای شتابدهنده کسبوکارها، برنامههایی هستند که خدماتی چون یک دفتر کار کمهزینه، خدمات کسبوکاری، کارمندان باهوش و راههای تماس برای یافتن مشتریها و شرکای مناسب را با قیمت و هزینه کم برای کسانی که میخواهند کسبوکار راه بیندازند، فراهم میکنند. شتابدهندهها کاملا انتخابی هستند. کسانی که سراغ شتابدهندهها میروند حق انتخاب داشته و میتوانند آنچه را خودشان میخواهند گزینش کنند. هر چه شرکت ارائهدهنده برنامه شتابدهنده تنوع بیشتری داشته باشد و حق انتخاب بهتری را در اختیار مشتری قرار دهد، امکان اینکه از سوی کسبوکارهای نوپا برای سرمایهگذاری انتخاب شود بیشتر است.
تاریخچه شتابدهندهها
نخستین شتابدهنده در دنیا سال 2005 کار خود را آغاز کرد. Y Combinator نخستین شرکت شتابدهنده بود که پا به عرصه گذاشت. این شرکت در کمبریج انگلستان پا گرفت. پس از آن هم شرکتهای دیگری چون Techstars و Seedcamp فعالیت خود را آغاز کردند.
مدل ایدهآل شتابدهندهها
یک مدل خوب شتابدهنده باید چند ویژگی داشته باشد؛ توان جذب سرمایهگذار و استارتاپ را داشته باشد، در جستوجوی موارد مناسب باشد، حق انتخاب به مشتریانش بدهد، آموزشدهنده خوبی باشد، از سرمایهگذارها و استارتاپها بهخوبی حمایت کند و الفبای سرمایهگذاری را بلد باشد. ویژگیهای بالا اگرچه در ظاهر ساده به نظر میرسند اما بسیاری از شتابدهندهها در دنیا بهدرستی آنها را رعایت و اجرا نمیکنند. به همین دلیل آمار کسبوکارهایی که با استفاده از شتابدهندهها شروع کردند اما به نتیجه مطلوب نرسیدند، قابل توجه است.
اما یک ویژگی مهم دیگر برای شتابدهندهها «منحصربهفرد» بودنشان است. اگرچه در تمام دنیا اگر همه شتابدهندهها از ویژگیهای بالا برخوردار باشند میتوانند موفقیتشان را تضمین کنند، اما همیشه شتابدهندهای موفقتر است که بتواند دستکم یک راهکار خاص خودش را برای بهتر پروردن کسبوکارهای نوپا داشته باشد.
نحوه عملکرد شتابدهندهها
شتابدهندهها از سه جنبه عمده میتوانند به پا گرفتن و بزرگ شدن یک شرکت نوپا کمک کنند: ساختار اولیه کسبوکار، استخدام نیروهای مورد نیاز و سرمایهگذاران.
ساختار اولیه کسبوکار
وقتی یک کسبوکار میتواند سراغ سرمایهگذار یا شرکتهای ارائهدهنده برنامههای شتابدهنده برود که ساختار درستی از کسبوکار را برای خودش تعریف کند، درواقع اول باید اصول راهاندازی کسبوکار مشخص شود. بسیاری از ایدهپردازان و کسبوکارآفرینان فکر میکنند تأمین سرمایهگذار برای راهاندازی کسبوکارشان همه کاری است که باید انجام دهند. اما سرمایهگذارها اصولا سراغ کسبوکارهایی میروند که ریشه، پایه و ساختار مشخصی داشته باشند.
سرمایهگذاران همواره در تلاشند تا بهترین گزینه را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند بنابراین هرچند سرمایهگذارانی که سراغ کسبوکارهای نوپا میروند افراد ریسکپذیریاند اما هیچگاه حاضر نیستند ریسکهای احمقانه را جایگزین یک سرمایهگذاری معقول و منطقی کنند. این روزها بهترین راه برای رسیدن به یک ساختار منسجم استفاده از برنامههایی است که شرکتهای شتابدهنده ارائه میکنند. شرکتهای شتابدهنده میتوانند یک پیشینه خوب برای کسبوکارهای تازه ایجاد کرده و سپس با آن پشتوانه بهدست آمده سراغ سرمایهگذارها بروند. به این ترتیب کسبوکارهای نوپا در دوران شتابدهی که در این شرکتها سپری میکنند میتوانند برای بازارسازی و یافتن مشتریان اولیه و همچنین شکلدهی یک ساختار سازمانی درست و اصولی تلاش کنند. سرمایهگذارها نیز با تکیه بر شناخت و اعتمادی که به شرکتهای شتابدهنده دارند، سرمایهگذاری در شرکتهای نوپا را قبول میکنند. به این ترتیب میتوان شتابدهندهها را بهعنوان حلقه واسط بین کسبوکارهای نوپا و سرمایهگذاران دانست.
استخدام نیروهای مورد نیاز
استخدام افراد باهوش و کاری یکی از بزرگترین تفاوتها میان کسبوکارهای نوپایی است که از خدمات شتابدهندهها استفاده کردهاند با آنهایی که خودشان و بدون کمک شتابدهندهها خواستهاند پا بگیرند. سرمایهگذارها اغلب میگویند بر افراد، گروهها و نیروی انسانی سرمایهگذاری میکنند و نه اصل ایده کسبوکار. این اعتقاد سرمایهگذارها و اهمیتی که به نیروی انسانی میدهند دلیل خوبی است برای اینکه صاحبان ایده یا کسبوکار سراغ شتابدهندهها بروند. نیروی انسانی کارآمد میتواند ساخت یک محصول نوآور و بازارقبضهکن را تضمین کند.
از سوی دیگر، کسبوکارهایی که بهخوبی «هدایت» و «رهبری» میشوند، یکی از فاکتورهای لازم را برای موفقیت دارند. گرفتن مشاوره و توصیههای لازم از جانب کسانی که در مسیر راهاندازی یک کسبوکار تجربه دارند میتواند از بروز اشتباههای زیادی در این مسیر پیشگیری کند. هدایت کردن و مشاوره از این نوع یکی از وظایف این شتابدهندهها است. شتابدهندهها تعداد بسیار زیادی از این مشاوران و انجمنهای کارآفرینی در دسترس خود دارند. آنها در کنار کارمندان بااستعداد، مشاوران باهوش را هم به صاحبان کسبوکار معرفی میکنند. امروزه مراکز شتابدهی با اقداماتی که در جهت شبکهسازی نیروی انسانی کارآمد انجام دادهاند بهترین پتانسیل را در جذب نیروهای متخصص و تکمیل تیم کاری کسبوکارهای نوپا دارند.
سرمایهگذاران
وقتی یک کسبوکار نوپا از مرحله ساختارسازی و پایهریزی و نیز کار کردن روی محصول بگذرد، نوبت به ورود سرمایهگذارها میرسد. درواقع همه این کارها انجام شده تا بشود یک سرمایه خوب برای کسب وکار دست و پا کرد. اما خب رویارویی صاحب کسبوکار و سرمایهگذار و اصلاً یافتن سرمایهگذار مطمئن در این دنیای پر از شلوغی کار بسیار سختی به نظر میرسد.
سرمایهگذارها معمولا از طریق دوست و آشنا و بهطورکلی منابعی که به آنها اطمینان دارند، حاضر میشوند سرمایهشان را برای یک کسبوکار نوپا خرج کنند. اگر یک شرکت نوپا هیچگونه رزومه خاصی نداشته باشد و از ساختار منسجمی نیز برخوردار نباشد، سرمایهگذارها سراغش نمیروند. ساخت ساختار منسجم و رزومه دقیقا کار همین شتابدهندههاست.
شتابدهندهها همه گزینههای مناسب برای سرمایهگذارها را در اختیارشان قرار میدهند و این سرمایهگذارها هستند که آنها را بنا به شرایط کسبوکار انتخاب میکنند. علاوه بر این سه ویژگی اساسی، شتابدهندهها یکسری امکانات سختافزاری، مکان شرکت تا پایان دوره شتابدهی و رسیدن به مرحله جذب سرمایهگذار و مربیان و مشاوران کسبوکار و برخی مشاورههای مدیریتی و. . . را در اختیار این ایدهپردازها و کسبوکارهای نوپا قرار میدهند.
مشکلات شتابدهندهها
شرکتها و برنامههای شتابدهنده البته معایب و مشکلاتی هم دارند که به اختصار به تعدادی از آنها اشاره میشود:
- یکی از مشکلات آنها این است که همزمان تعداد زیادی جلسه، نشست و رویداد را با هم برگزار میکنند و امکان دارد حواس سرمایهگذار، مشاور و صاحب کسبوکار را از اصل ماجرا پرت کنند.
- ایراد دیگر شتابدهندهها این است که با پیشنهادهای متنوع (گاهی تا 10 پیشنهاد) میتوانند هم سرمایهگذار و هم صاحب کسبوکار را گیج و سردرگم کنند.
- از سوی دیگر شتابدهندهها با وجود نامی که بر خود دارند چندان به کار کسانی نمیآیند که خواهان جذب سرمایه فوری هستند. چون طبیعتا وقتی پای شتابدهندهها به میان میآید باید یک فرآیند طی شود.
- همچنین باری به هر جهت نباید سراغ شتابدهندهها رفت چون هر شتابدهنده مناسب هر استارتاپی نیست. با توجه به نوع کسبوکاری که قرار است راهاندازی شود باید درباره شتابدهندهها تصمیمگیری شود.
- استفاده از برنامههای شتابدهنده، مناسب کسانی که میخواهند در کسبوکار خود شریک داشته باشند نیست. انتخاب شریک مناسب کاری نیست که شتابدهندهها بتوانند از پس آن برآیند.