همان طور که در بخش نخست توضیح داده شد، بدون شک در ابتدا به کارگیری چنین روشی سخت و عجیب به نظر خواهد رسید. با این حال به منظور اطمینان بیشتر شما به ایده بیان شده، لازم به ذکر است که تحقیقات پیاپی علمی نیز چنین دسته بندی شخصیتی را تایید کرده است. در واقع هر کدام از ما ساعت بیولوژیک خاص خود را داریم و بدن ما براساس این ساعت کار می کند.
بهترین گزینه در این میان هماهنگی با این ساعت طبیعی است تا با استفاده از این هماهنگی بتوان بیشترین میزان کارایی را در هنگام فعالیت روزانه از خود نشان داد. در عین حال که این ساعت زیستی بسیار مهم است، باید توجه داشت تا آن را با خرافات و عقاید بدون دلیل اشتباه نگرفت.
این موضوع که در برخی از روزها انجام فعالیت با نتیجه خوبی همراه نیست و همچنین اینکه ستارگان سرنوشت بسیاری از اتفاقات را رقم می زنند، نه تنها علمی نیستند، بلکه تنها نتیجه آنها از دست دادن زمان با ارزش به خاطر باورهای غلط خواهد بود.
آنچه در عمل باید انجام دهید
- به عنوان یک کارمند شاید دستیابی به ساعت بیولوژیک آسان تر از متقاعد ساختن مدیران ارشد به استفاده از آن باشد. با این حال در دنیای کسب و کار نوین همین نکات کلیدی و به ظاهر کم اهمیت است که تفاوت ها را رقم می زند. بنابراین بهتر است مدیران خود را با نتایج این تغییرات آشنا کنید. اگر هم در این زمینه موفقیتی کسب نکردید، لازم نیست نگران باشید. تلاش شما تنها در راستای بهبود عملکرد کلی برند بوده است و در نهایت این صاحبان برند هستند که از آن منتفع خواهند شد.
- این ایده به طور مشخص برای افرادی که در مقام مدیر یک شرکت بوده یا در کسب وکاری فعال اند که امکان تعیین ساعت کاری توسط افراد مهیاست، بسیار مناسب است. کمترین فایده این ایده آن است که به شما آگاهی مناسبی در راستای چگونگی برنامه ریزی و انجام امور مختلف در طول روز را می دهد.
- در خصوص ایده حاضر بعید است بتوان به نتیجه کاملا راضی کننده ای دست یافت. در هر صورت برای اجرای آن باید طیف مختلفی از افراد را قانع کرد و این امر بدون شک در همه موارد ممکن نیست. با این حال تا جایی که ممکن است می توان از این ایده در راستای مدیریت بهینه زمان، حداقل در سطح فردی، بهره برد. بناراین بهتر است نسبت به نتایج آن خوش بین باشید.