شیلی که امروز موفقترین اقتصاد را در میان کشورهای آمریکایجنوبی دارد، حضور نخستین رئیسجمهور زن را تجربه میکند. اما بسیاری از زنان شیلیایی فشارهای بسیار بیشتری نسبت به زنان سایر کشورهای آمریکایشمالی تحمل میکنند. نسبت زنان شاغل در شیلی در مقایسه با سایر کشورهای آمریکایجنوبی کمتر است و تعداد کمتری نیز به قدرت سیاسی در این کشور رسیدهاند. براساس گزارش تازه «اتحادیه بین پارلمانی» که یکی از نهادهای پارلمان این کشور بهشمار میآید، 15درصد نمایندگان مجلس عوام این کشور خانمها هستند.
این رقم کمتر از نصف درصدی است که در کشورهای کاستاریکا و آرژانتین به خانمها اختصاص یافته است. در کشورهایی چون بولیوی و ونزوئلا هم درصد زنان فعال در این زمینه از شیلی بیشتر است. زنان شیلیایی امیدوارند که در دوران ریاستجمهوری میچل باچله موقعیت آنها بهتر شود اما از طرفی نگران این هستند که کارهای این بانوی رئیسجمهور بیشتر ضرررسان باشد تا سودآفرین.
فاصلهها همچنان برجاست
هیچکس از دلیل قطعی عقبماندگی زنان شیلی خبر ندارد. تفاوت میزان دریافتی خانمها و آقایان در شیلی نسبتا زیاد است. براساس یک بررسی دولتی، در سال 2003 میزان دریافتی زنان در شیلی 19درصد از مردان کمتر بود. این فاصله در بخش استخدام در مشاغل دارای سطح آموزشی بالا در همان زمان 40درصد بود. شیلی همچنین از سایر کشورهای آمریکایجنوبی محافظهکارتر است. وزیر امور زنان شیلی هنوز هم با عبارتهایی مثل «پسرها دوست دارند یاد بگیرند، دخترها دوست دارند در مهمانیها بازی کنند» در کتابهایی که درباره تبعیض جنسیتی هستند، مواجه میشود.
ماریا نیوس ریکو، عضو کمیسیون اقتصادی آمریکایلاتین و حوزه دریای کارائیب سازمان ملل متحد به عوامل بالا، وابستگی شدید اقتصادی به منابع طبیعی را اضافه کرده و میگوید که این فاکتورها باعث کند شدن روند پیشرفت صنایع خدماتی، جاییکه خانمها میتوانند در آن حضور داشته باشند، شده است. اما او اضافه میکند که حتی کنار هم قرار دادن همه این عوامل توضیح کاملی برای وضع موجود نیست. نتیجه اینکه «شیلی در حال هدر دادن استعدادهایش است به قدری که به اقتصادش ضربه میزند.» این را کاتلین بارکلی، آمریکایی فعال در حوزه بانک در سانتیاگو، پایتخت شیلی میگوید.
اقدامات خانم رئیسجمهور
خانم رئیسجمهور با انتصاب زنان برای نیمی از پستهای کابینه، اعتراض خود نسبت به وضعیت زنان در کشورش را آغاز کرد. قانون کار جدید تست بارداری برای استخدام در بخش دولتی را ممنوع میکند. این کار در راستای برابری جنسیتی انجام شده است. دولت، بخشخصوصی را هم تشویق کرده تا از این قانون پیروی کند. خانم باچله ساختن مراکز مراقبت روزانه جدید را آغاز کرد و قول تأسیس مهدکودکهایی در سطح جهانی را تا پایان دوران ریاست جمهوریاش داد. این کار به مادرهای شاغل در نگهداری از فرزندانشان کمک میکند. یک طرح بحثبرانگیز هم در حال آماده شدن است که سهمیهای برای زنان در کنگره برای احزاب سیاسی در نظر میگیرد.
لارا البورنوز، وزیر امور زنان چنین میگوید: «ما دوست داریم که به 50درصد برسیم اما فعلا تصمیمی دربارهاش نداریم.» مخالفت با سهمیهبندی به این معنا است که اگر بهطور کلی این طرح تصویب شود، باید درصد درخواستی دولت یعنی 50درصد پایینتر بیاید. فعالان این حوزه از دولت میخواهند قانونی در راستای از بین بردن اختلاف حقوق دریافتی زنان و مردان تصویب کند اما این کار باتوجه به مقاوت کسبوکارها و حضور مخالفان از حزب رقیب شانس کمتری دارد.
این زنها نگران هستند
خانمها نگران این هستند که هر کار خوب خانم باچله برای آنها به سرانجام نرسد، اگر او بهطور کلی شکست بخورد. ماههای اول ریاستجمهوری خانم باچله سنگ و مانع زیاد بود او اعتراضهای گسترده دانشجویان به کیفیت پایین آموزش در کشورش را مدیریت کرد. او متهم به ایجاد جنگ نرم با آرژانتین بر سر قیمت گاز بود، آنهم در شرایطی که شیلی چارهای جز واردات گاز نداشت. براساس یک نظرسنجی انجام شده، 57درصد شیلیاییها فکر میکنند که دولت «ضعیف عمل کرده است.»
بسیاری از شیلیاییها مشکل اصلی دولت خانم باچله را زن بودن او میدانستند و اعتقاد به اینکه دولت باید مردانه باشد بسیار بین مردان شیلیایی بهویژه اعضای مرد حزب مخالف شنیده میشود. «زن بودن در زمانیکه خانم باچله اعلام کاندیداتوری کرد یک مزیت بود اما کلیشهها و اعتقادات قدیمی اقتدارگرایی اکنون به عاملی برای ضدیت با او تبدیل شده است.» این را مارچلا ریوس از یک مؤسسه تحقیقاتی بهنام FLACSO-Chile میگوید و اشاره میکند که اکنون تمام مشکلات شیلی به زن بودن خانم باچله ربط داده میشود. چنین دیدگاههایی میتواند توضیح دهد که چرا آمارهای مربوط به مشارکت زنان در شیلی کم است.
تجربه اقتصادی شیلی از نسل گذشته درسی برای کل جهان است. از سال 1990 که دموکراسی دوباره در شیلی برقرار شد، اقتصاد رو به پیشرفت نهاد و فقر کمرنگ شد. دلایل این دستاوردها را میتوان حقوق مالکیت قوی، دسترسی گسترده به آموزش، سیاستهای موفق اقتصاد کلان، موسسات مالی قدرتمند، رقابت قوی و وجود فضای هواخواه تجارت دانست. هنوز هم داستان «پشتپرده آمارها»ی زنان در اقتصاد شیلی تا حدی شگفتانگیز است. برای مثال، نرخ مشارکت زنان در بازار کار در شیلی 48درصد است که همچنان خیلی کمتر از مشارکت آقایان بهشمار میآید. از دیگر اختلافات میان زنان و مردان در شیلی، تفاوت حقوق دریافتی و حضور زنان در پستهای پایین مدیریتی در تشکیلات اقتصادی است.
نیاز به اصلاح پایدار سیاستها
در این گزارش به بررسی مشارکت زنان در اقتصاد شیلی با استفاده از چهار عامل پرداخته شد: دسترسی به سرمایه، دسترسی به بازارها، ظرفیتها و مهارتها و رهبری. نتیجه این بررسی این شد که شاید بهترین عامل برای مشارکت دادن بیشتر زنان در شیلی اصلاح پایدار سیاستها، قوانین و برنامههایی است که همگی درحالحاضر نگاهی جنسیت زده به مدیریت زنان داشته و آنها را خانهدار و مامور نگهداری بچه فرض میکنند. بیطرفی جنسیتی در قانون خانواده، قانونکار و برنامهای خاص تحت حمایت دولت میتواند هزینه دولت در بهکارگیری زنان را کاهش دهد. این کار همچنین بهرهوری را افزایش داده و اجازه میدهد تا مردان نیز در زندگی خانوادگی مشارکت داشته باشند.