در باب مدیریت زمان تازگیها بسیـــار میگویند و بسیار شنیدهاید. درباره اینکه چه کنیم تا از زمانمان بهترین استفاده را ببریم یا چگونه در کمترین زمان بیشترین بهرهوری را داشته باشیم یا مهارتهایی از این دست، زیاد نوشته و گفته شده است. اما مدیریت زمان تنها با خواندن کتاب یا دیدن فیلمهای آموزشی به دست نمیآید. نخستین اقدام در این راه این است که تعریفی از «زمان» داشته باشیم. در فرهنگ لغت زمان، نقطه یا دورهای است که یک اتفاق در آن رخ میدهد.
دو نوع زمان وجود دارد: زمانی که ساعت به ما نشان میدهد و زمان واقعی. وقت و زمانی که ساعت به ما نشان میدهد که تکلیفش مشخص است. 60 ثانیه میشود یک دقیقه و هر ساعت 60 دقیقه است. یک شبانهروز 24 ساعت دارد و 365 روز را یک سال میگویند. این زمانها همواره ثابت بوده، هستند و خواهند بود. برای مثال وقتی یک نفر تولد 50 سالگیاش را جشن میگیرد، دقیقا 50 سال، معادل 50 تا 365 روز عمر کرده است، نه بیشتر و نه کمتر.
اما داستان زمان واقعی متفاوت است. زمان واقعی کاملا نسبی است و تعیین میزان آن به خود ما بستگی دارد. در واقع این ما هستیم که زمان واقعی را تعریف میکنیم. میتوان در زمان واقعی صرفهجویی کرد یا آن را به هدر داد. این امر بستگی به عملکرد ما دارد. دو ساعت برای یک وسیله نقلیه میتواند در حد 12 سال مهم باشد. حال آنکه 12ساله شدن کودکمان میتواند تنها به نظر ما در 2 ساعت اتفاق افتاده باشد.
با این حساب کدام زمان نقش اصلی را در زندگی ما ایفا میکند؟ زمانی که ساعت نشان میدهد یا زمان واقعی؟ پاسخ روشن است: زمان واقعی. به همین دلیل است که مسئله «مدیریت زمان» ارزش و اهمیت خاصی پیدا میکند و باید برایش نسخهها پیچید و راهکارها داد. هیچ سیستمی هر چقدر هم هوشمند باشد نمیتواند راهکارهای مناسبی برای مدیریت زمان به ما بدهد چون آن سیستم هم براساس زمان تعیینشده با ساعت برنامهریزی شده و نه زمان واقعی. اما در زمان واقعی زندگی میکنیم و نه زمان ساعتی.
خبر خوب این است که زمان واقعی مسئلهای ذهنی است. جایگاه زمان در ذهن و دستهای شماست و میتوانید آن را بسازید، دقیقا همانطور که خودتان میخواهید. وقتی خودتان سازنده باشید پس مدیریتش هم بر عهده خودتان است. این خود شما هستید که میتوانید کنترل آن را به دست گیرید. حالا میتوانید انتخاب کنید: فرصتسوزی یا فرصتسازی. میتوانید تصمیم بگیرید: «وقت کافی ندارید» یا «برای شروع کار، الان زمان مناسبی نیست».
گاهی انتخاب گزینه دوم بسیار فرصت سازتر از گزینه اول است. با مدیریت زمان میتوان زمان را به کمترین قیمت ممکن خرید. مدیریت زمان میتواند به کسبوکار ما رونق ببخشد. وقتی زمان مدیریت میشود کارها هم با نتایج و برآیند بهتری پیش میرود. فرصتسازی وقتی بر جایگاه فرصتسوزی تکیه میزند، میتواند یک کسبوکار موفق و یک صاحب کسبوکار موفق بسازد. در آینده از نحوه مدیریت زمان بیشتر برای شما خواهیم گفت.