رید هافمن (Reid Hoffman) نویسنده آمریکایی و بنیانگذار لینکدین (LinkedIn)، شبکه اجتماعی کسبوکار است. او این شبکه را در سال 2003 راهاندازی کرد که در حال حاضر بیش از 364 میلیون کاربر در 200 کشور جهان دارد، همچنین این سایت با 24 زبان مختلف در دسترس کاربران است.
هافمن تا مقطع کارشناسی در دانشگاه استنفورد بود و پس از آن در رشته فلسفه و در دانشگاه ولفسون، آکسفورد کارشناسی ارشد را ادامه داد. او میگوید که پیش از این تحصیلات آکادمیک را فرصتی برای اثرگذاری میدانست، اما بعدها فهمید کارآفرینی حرفهای به او چشماندازی گستردهتر ارائه میدهد: «وقتی فارغالتحصیل شدم، برنامهام این بود که استاد دانشگاه شوم اما بعدها فهمیدم بهعنوان یک استاد دانشگاه کتابهایی مینویسم که 50 یا 60 نفر آن را میخوانند و من تأثیری بیش از این میخواستم.» با این طرز تفکر بود که وارد دنیای کسبوکار شد و در سال 1994 با اپل کامپیوتر (Apple Computer) کارش را آغاز کرد.
در این مطلب قصد داریم به نکتههایی اشاره کنیم که هافمن برای مدیران مطرح کرده است.
مدیران موفق به چیزی بیشتر از تولید محصول فوقالعاده نیاز دارند
هافمن میگوید: بیشتر مردم در روز از حدود هفت وبسایت بازدید میکنند. اینکه بخواهید جزو این وبسایتها باشید و به بهترین آن تبدیل شوید تا مدام بازدیدکننده داشته باشید، کار دشواری است و باید بالاتر از سایر رقبا بایستید. این در حالی است که فرض کنیم رقبایتان سطح متوسطی داشته باشند، اگر رقبای درجه یک داشته باشید، کاری بس دشوار پیشرو دارید. هافمن میگوید، دلیل اینکه لینکدین موفق شده این است که وقتی در سال 2003 این سایت را راهاندازی کرد، رقبای زیادی نداشت. بنابراین اگر میخواهید پیروز این میدان باشید، حداقل نیاز دارید که این سه مورد را داشته باشید: -1 توزیع وسیع -2 محصول فوقالعاده -3 ایدهای تازه. بنابراین نصیحت هافمن این است: «وارد کسبوکار شلوغ نشوید.» مثلاً راهاندازی یک شبکهاجتماعی اشتباه است، چراکه این کسبوکار شلوغ است و فعالان حرفهای در آن مشغول به کارند. کمی بهتر از بقیه بودن مزیتی به شمار نمیرود و بهترین محصولات همیشه برنده نیستند. نباید توزیع فراموش شود؛ بهترین تولیدات بدون توزیع خوب، محصولاتی مرده به حساب میآیند.
کسبوکارتان را با کارهای کوچک راهاندازی کنید
هافمن تأکید دارد که کسبوکارتان را باید با محصولات بسیار کوچک آغاز کنید. راهاندازی کسبوکار کوچک این امکان را برایتان فراهم میسازد که بدانید چگونه مصرفکنندگان از محصولاتتان استفاده و با آن ارتباط برقرار میکنند. همچنین باید معیارهایی داشته باشید که نشان دهند آرمانها و دیدگاههایتان روی هدفتان متمرکز است. او در مصاحبهای با بلومبرگ گفت: «به جای اینکه منتظر بمانید تا محصولی ایدهآل ارائه دهید، باید با همان محصول مناسبی که در اختیار دارید، شروع کنید و سپس گسترش دهید.»
لازم است تیم کاریتان سرعت بالا و یادگیری سریع داشته باشد
زمانی که قصد دارید کسبوکاری را راهاندازی کنید که پیش از شما کسی آن را آغاز نکرده، در اختیار داشتن کارکنانی که سرعت یادگیریشان بالاست، حائز اهمیت است. «کارکنانی را به کار بگیرید که انسجام گروهی دارند، سریع یاد میگیرند و سرعت عمل بالایی دارند. ما افراد را طبق هوش، قدرت یادگیری، کار تیمی و سرعت بالا در انجام کار استخدام میکنیم به جای اینکه از آنها سوال کنیم آیا 10 سال سابقه کار در شرکتهای کامپیوتری دارید؟»
البته مسئلهای فراتر از استخدام کارمندانی با قدرت یادگیری بالا وجود دارد؛ کارکنانتان باید زمینه و مهارت لازم را برای شروع کار داشته باشند و در کنار آن استعداد یادگیریشان اهمیت دارد. نکته دیگری که باید در تیم کاریتان جستوجو کنید، خلاقیت است. هافمن میگوید: «آنچه نیاز دارید کارمندانی خلاق است. کسانی که علاوه بر خلاقیت، صداقت دارند، شوخطبعاند، به سختی کار میکنند و میخواهند که پیروز شوند. یکی از تشبیههایی که برای کارکنان تازهوارد استفاده میکنم این است که شما خودتان را از یک صخره پرتاب میکنید و سوار هواپیمایی میشوید که در مسیر سقوطتان است. این نشاندهنده ضرورت کاری است که انجام میدهید و تمرکزی که روی کار دارید. اما گاهی اوقات باید در کاری که انجام میدهید بسیار خلاق، چالاک و زرنگ باشید.»
برنامه Z داشته باشید
مدیران به برنامه B، A و Z نیاز دارند. برنامه A همان ایدهای است که از ابتدا به انجامش فکر میکنید، اگر برنامه A جواب نداد، برنامه B پیدا کردن پارامترهای انعطافپذیری است. در برنامه B مانند برنامه A، کسبوکار سابق را دارید، محصولاتتان را تولید و وارد بازار میکنید اما کمی انعطافپذیرتر هستید. اما Z آخرین برنامه این لیست است که میتواند راه نجاتتان باشد. پیشنهاد هافمن این است برنامهای داشته باشید برای زمانی که شکست میخورید یا شرکتتان به نتیجه مطلوب نمیرسد. این برنامه «قایق نجات» شما خواهد بود. او میگوید زمانی که قصد داشت نخستین کسبوکارش را راهاندازی کند از پدرش پرسیدکه اگر کارش طبق برنامه پیش نرفت و زیر بار قرض زیادی رفت، آیا میتواند با او زندگی کند؟ اگر این اتفاق میافتاد هافمن میتوانست کار دیگری پیدا کند و کمکم قرضهایش را بپردازد. پدرش موافقت کرد و این برنامه Z هافمن بود.