در کشورهای خارجی اگر رییسجمهوری روی کار میآید و وزیر خود را انتخاب میکند، آن وزیر بعد از گذشت چهار سال باید اعلام کند هیچچیز را گران نکردیم و نیازی به افزایش حقوق نیست. اگر قیمتها افزایش یابد و حقوق کارمندان دو برابر شود بدان معناست که وزیر به وظیفهاش بهدرستی عمل نکرده و نتوانسته اوضاع را مدیریت کند اگر اینگونه پیش برویم وضعیتمان بهتر خواهد شد. تمام افرادی که در ایران زندگی میکنند هرکدام به نوبه خود اقتصاددان هستند، زیرا وقتی کل درآمد یک خانواده 600 هزار تومان است و با وجود این درآمد اندک زندگی خود را میچرخاند، جای تعجب دارد.
اگر این خانواده یک روز اضافهتر هم کار کند حساب قران به قران پول خود را دارد، حتی میوه خوردنش هم طبق حساب و کتاب است. متاسفانه درصد زیادی از مردم کشورمان زیرخط فقر زندگی میکنند و عده کثیری در وضعیت اسفباری بهسر میبرند. آن تعداد از مردم که درآمد خوبی دارند و بدون مشکل زندگی میکنند مالیات خود را کامل نمیپردازند.
برای مثال وقتی من 100 میلیون از جایی درآمد دارم باید بخش عمدهای از آن را صرف پرداخت مالیات کنم. وقتی که مالیاتم را نپردازم در روند اقتصادی جامعه خلل وارد میکنم و باعث میشوم فشار بیشتری روی اقشار کمدرآمد جامعه وارد شود. مردم ما مردمی هستند که با درآمدهای حداقلی خود و از طریق قناعت و صرفهجویی زندگی خود را میچرخانند بنابراین مشکل امروز جامعه ایران ولخرجی نیست، چرا که درآمدی وجود ندارد که به تبع آن زیاد خرج کنند.
این کمبود درآمد سبب میشود افراد به شغل دوم روی بیاورند و شیرازه خانواده از هم بپاشد، زیرا سرپرست خانوار تمام وقت خود را صرف کار و بهدست آوردن درآمد میکند و در نتیجه نمیتواند آنطور که باید به امور شخصی و عاطفی خانواده رسیدگی کند. چرا اکنون به جایی رسیدهایم که یک فرد بازنشسته برای تامین هزینههای خود در چند دانشگاه تدریس میکند؟ و چرا افراد فارغالتحصیل در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بیکار هستند یا در رشته تحصیلی خود فعالیت نمیکنند؟ کارمند یک اداره دولتی باید تاحدی حقوق بگیرد که نیازی به شغل دوم نداشته باشد، چون اشغال مشاغل از سوی یک فرد فرصتهای شغلی افراد جوان و جویای کار را از بین میبرد و مشکل ایجاد میشود.
* رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران