از توافق 195 کشور جهان در کنفرانس تغییرات اقلیمی پاریس زمان زیادی نمیگذرد. تمام شرکتکنندگان در این کنفرانس به توافق رسیدند در برابر گرمایش زمین و انتشار گازهای گلخانهای بایستند. یکی از راههای مناسب برای عملی کردن این توافق سرمایهگذاری کشورها در انرژیهای نو است. انرژیهایی که نه تمام میشوند، نه زمین را گرم میکنند، نه گازهای گلخانهای تولید میکنند و نه آلودگی زیستمحیطی دارند.انرژیهای نو، انرژیهایی هستند که برای تولیدشان از منابع بدون کربن استفاده میشود. طبعا سرمایهگذاری بر این نوع انرژیها، اگرچه با مشکلاتی مواجه است اما میتواند بسیار سودرسان باشد.
انرژیهایی که ارزانتر از تصور شماست
اگرچه سرمایهگذارها تصور میکنند انرژیهای نو گران هستند اما واقعیت چیز دیگری است. این نوع انرژیها گران که نیستند هیچ، تازه ارزان هم هستند. بسیاری از نقاط جهان و بهویژه کشور خودمان انرژی خورشید و باد بسیار یافت میشود. اینطور مناطق محل مناسبی برای یک سرمایهگذاری ارزانقیمت هستند.
آنطور که برآورد شده، جهان تا سال 2020 میلادی 600 گیگاوات از سلولهای فتو والتاییک خواهد داشت که این رقم در مقایسه با میزان فعلی یعنی 150 گیگاوات رشد زیادی خواهد داشت. همچنین این رقم در سال 2030 به 1900 گیگاوات خواهد رسید که تقریبا برابر با 5 تا 7 درصد نیروی برق در جهان است. این پیشبینیهای مثبت براساس قیمتهای کاهشی انرژیهای نو خواهد بود.
دولتها ضعیف، غیردولتیها قدرتمند
کمتر دولتی در دنیا یافت میشود که سیاستی پیگیر و قدرتمند در زمینه انرژیهای نو در پیش گرفته باشد.این بیسیاستی باعث شده افراد و شرکتهای خصوصی دست به کار شوند و امیدوار باشند سیاستهای دولتی کمکم با آنها همراه شود. نوسانات قیمتی در بازار انرژیهای فسیلی و خطراتی که در پی آن کسبوکارها را تهدید میکند، باعث شده رویکرد تازهای نسبت به تامین انرژی در میان خصوصیها شکل بگیرد.
یکی از کلیدیترین نکاتی که خصوصیها برای سرمایهگذاری در بخش انرژیهای نو به آن توجه کردهاند،داشتن رویکردی درازمدت نسبت به سرمایهگذاری در انرژیهای نو است. با این کار آنها توانستهاندهزینههای انرژی را کنترل و در نتیجه اثرات سوء را به حاشیه برانند. داشتن تنوع در مدلهای کسبوکاری دیگر استراتژی خصوصیها برای فعالیت در این حوزه است. این مدلها میتواند از ابتکارات و خلاقیتهای کوچک تا پروژههای بزرگ را دربربگیرد.
از سوی دیگر استفاده از مدلهای مشارکتی یا تعاونی کار خوب دیگر خصوصیهاست. آنها با استفاده از این مدل میتوانند به تخصصها و ابزارهای لازم برای رسیدن به هدف خود دست پیدا کنند. البته آنها به این نکته هم توجه دارند که از توسعهدهندگان اقتصادی هم در کار خود استفاده کنند تا از این لحاظ نیز بتوانند عملکرد قابلقبولی داشته باشند.
کشورهای پیشرو
آلمان و دانمارک گامهای بلندی در زمینه سرمایهگذاری در انرژیهای نو برداشتهاند. آلمانها بیش از 800 شرکت تعاونی فعال در زمینه انرژیهای نو دارند و البته دولت هم انگیزههایی قوی برای فعالان این حوزه ایجاد کرده است. در این حال در دانمارک هم انجمنهای فعال در این حوزه این حق را دارند که در برنامههای توربینهای بادی سرمایهگذاری کرده و از سود حاصل از این سرمایهگذاری استفاده کنند.
دولت آفریقایجنوبی هم کارهای خوبی در این حوزه آن هم با قیمتهای معقول و مناسب انجام داده است.این کشور با طرح یک پرسش ساده توانسته هم رقابت ایجاد کند و هم به اندازه کافی به سرمایهگذاری در انرژیهای نو اهمیت دهد: «چه کسانی مایلند به ما انرژی بادی و خورشیدی را با پایینترین قیمت بفروشند؟» این استراتژی ساده اما تاثیرگذار با اهداف بلندمدت دولت همخوانی دارد و شغلهای ثابت محلی زیادی را نیز با خود میآورد.
و نتیجه اینکه...
فراز و نشیبهای زیادی که در بحث انرژیهای نو وجود دارد این حوزه را به پایگاهی جذاب برای سرمایهگذاری تبدیل کرده است. انرژیهای نو میتوانند با هزینههایی به مراتب پایینتر از انرژیهای کنونی تامین شوند که طبیعتا فرصت خوبی را برای سرمایهگذاری در این بخش فراهم میکند.