شرق- شگفتی، تحسین در عین کمی افسردگی و ناامیدی میتواند برخی از توصیفات اتفاقی باشد که در دو روز گذشته فضای رسانه را دربر گرفته است. افشای اسناد مالی یک شرکت در پاناما حکایت از پولشویی رهبران و شخصیتهای بزرگ دارد. میتوان انتظار داشت سالهای بعد فیلم و کتابی دراینباره خلق شود، زمانی که امنیت بیشتری برای کاشفان این اتفاق فراهم شود.
میگویند این اتفاق میتواند «بزرگترین افشاگری تاریخ» باشد. برای اینکه تصویرسازی بیشتری در این زمینه داشته باشید، میتوانید فضای سریال «نیوز روم» و فیلم «اسپات لایت» را در ذهنتان مجسم کنید. کمی هم میتوان شخصیتهایی نظیر «جولین آسانژ» و «ادوارد اسنودن» را در ذهن تصور کرد. قدرت کلمات را هم در نظر داشته باشید. در ابتدا بیش از ١١ میلیون سند در اختیار روزنامه آلمانی «زوددویچه زايتونگ» قرار گرفته است؛ یازدهونیم میلیون! اینکه دارنده و آورنده این اسناد چگونه از کدهای رمزگذاریشده برای چت استفاده کرده یا هر نکته دیگر خود همانقدر هیجانانگیز است.
اما نکتهای که میتواند شاید برای ما روزنامهنگاران جذاب باشد این است؛ پس از اینکه روزنامه آلمانی در جریان وسعت و حجم این اسناد قرار گرفته، به سراغ اتحادیه روزنامهنگاری رفته است؛ همان چیزی که ما در ایران نداریم. زمانی انجمن صنفی داشتیم و هنوز هم میخواهیم اگر بشود آن را احيا کنیم، هنوز هم اعضای هیأتمدیره قبلی به دنبال بازگشت انجمن هستند اما خب فعلا فقط حسرتبهدل هستیم. اما یک دلخوشی داریم؛ با توجه به اینکه بیش از ٤٠٠ روزنامهنگار مطرح از ٨٠ کشور جهان در انجام این کار تحقیقی حضور دارند، كاش از ایران نیز کسی در بین آنها باشد.
همانطور که در متنهای منتشرشده آمده است روزنامه آلمانی به سراغ اتحادیه بینالمللی روزنامهنگاران تحقیقی و «گاردین» و «بیبیسی» رفته است تا با روشهای مرسوم روزنامهنگاری محققانه و افشاگرانه اطلاعات بیشتری درباره این اسناد کسب کنند. شاید کمتر از ٤٨ ساعت از زمانی که این تحقیقات به نتیجه رسیدهاند نگذشته باشد اما نامهای بزرگی درگیر این ماجرا هستند؛ از ولادیمیر پوتین گرفته تا لیونل مسی. میگویند حداقل ۱۲ رهبر جهان نامشان در فهرست این افراد است. یکی از همکاران بخشی از چت افشاکننده با روزنامه آلمانی را با عنوان جان دو منتشر کرده است. این فرد هرگز نمیتواند با تیم تحقیق دیدار داشته باشد. اگر فکر میکنید این ماجرای پولشویی فقط در کشورهای جهان سوم یا برخی حکومتها است متأسفانه اینطور نیست. اینکه کشوری نظیر ایسلند در کنار ٥٨ کشور دیگر از آسیا، اروپا، آفریقا و آمریکای لاتین درگیر بودند، نشان از عمق ماجراست.
ویدئویی نیز برای این پروژه از سوی کنسرسیوم روزنامهنگاران تحقیقی برای معرفی این پروژه منتشر شده است. شاید پرونده فساد رؤسای فیفا پیشدرآمد بخشی از این ماجرا باشد. دیدن نام برخی کشورها عجیب نیست؛ کشورهایی مانند عربستان سعودی، سوریه، قطر، اوکراین، گرجستان یا پدران و پسران برخی شخصیتهای معروف. اینکه عکس نخستوزیر انگلیس و رئیسجمهور چین و حتی نام لیونل مسی هم در این بین باشد، نشان میدهد هیچ محدودیتی از نظر افشای حقایق در این زمینه در نظر گرفته نشده است.
شرکت حقوقی پانامایی موساک فونسکا از بهشت مالیاتی که در این کشور برقرار بوده، سود بسیار برده و حتی توانسته است نکتههای کوچکی مانند فرار یکدرصدی از مالیات طلاق را هم در نظر بگیرد. هرچند همانطور که میشود انتظار داشت تکذیبها بهسرعت آغاز شده است؛ مانند لیونل مسی که میخواهد از دو روزنامه اسپانیایی شکایت کند. خواندن این پرونده و این ماجرا میتواند یک کلاس درس روزنامهنگاری باشد تا سالها بعدتر که بیشتر بشود دربارهاش دانست و شاید کتاب و فیلمش را خواند و دید،
اما در نهایت برای روزنامهنگارانی نظیر ما این ماجرا در کنار حسرت تجربهنکردن میتواند با آرزوی حضور در این تحقیقها باشد. شاید هم میتوان آرزوی کوچکتری داشت، مثلا اینکه مردم به رسانههای مستقل اعتماد بیشتری داشته باشند، چهرهها به رسانهها بهعنوان پلههایی برای بالارفتن نگاه نکنند یا اینکه مردم باور کنند قدرت رسانه میتواند کارهای مؤثری انجام دهد مانند آنچه بر سر عباس کیارستمی کارگردان نامدار سینمای ایران آمده است و اکنون به یمن اطلاعرسانی دقیق میتوان انتظار دقت بیشتری از پزشکان درگیر در این ماجرا را داشت.