موسیقی و عدم رعایت کپی رایت در تاریخ نشر کشور ایران، پیوندی ناگسستنی با هم دارند. به همین دلیل شرکتهای این حوزه نیز ارتباط مستقیم با عامل کپی رایت دارند. شاید جالب باشد که بدانیم یک قطعه موسیقی برای پخش در رسانه یا هر مکان عمومی و حتی آسانسور تابع قانون مربوط به خود است؛ قوانینی که شاید در ایران رعایت نمیشود. این قوانین نیز برای حفظ حقوق مادی و معنوی صاحب اثر و کمک به کسبوکار شرکت تولیدکننده است.
وقتی اثری تولید میشود، بیش از یک مالک- حقیقی و حقوقی- در یک قطعه از موسیقی وجود دارد. در یک قطعه چندین عامل از جمله آهنگساز، شاعر، نوازندگان هستند که قانون مربوط به خود را بهعنوان اجراکننده دارا هستند و شرکت یا تهیهکننده نیز از حقوق و قوانین مخصوص به ضبط و انتشار استفاده میکند. برای پخش یک آلبوم و حتی یک قطعه اجازه تمامی این عوامل و رضایت آنها طبق قرارداد و رعایت موازین حقوقی شرط انتشار آن اثر است. کلیه آثار موسیقی و ضبطهای موسیقایی از زمانی که به وجود آمدهاند، به مدت 50 سال شامل کپی رایت هستند و در برخی از کشورها این مدت 120 سال است. بهعنوان مثال در اروپا 70 سال بعد از مرگ آهنگساز یا نویسنده اثر، کپی رایت آن محفوظ میماند و بعد از آن بهصورت آزاد، در اختیار عموم قرار میگیرد. برای مثال شما میخواهید اجرایی از یک قطعه چایکوفسکی را ضبط و منتشر کنید، چون بیش از 70 سال از مرگ چایکوفسکی میگذرد، شما میتوانید بهصورت رایگان این قطعه را بدون پرداخت هیچ مبلغی به وارث یا ناشران این آهنگساز منتشر کنید. اما از سوی دیگر کسی نمیتواند اثر شما را کپی کند و به فروش برساند. اینجاست که قانون کپی رایت به کمک شما میآید، چراکه این اثر به نام شما ضبط شده و حقوق و آثار مادی و معنوی آن در اختیار شماست.
با وجود همه قوانینی که در حمایت از آثار موسیقی وجود دارد، اما امروزه بشر روش نوینی را برای انتشار اطلاعات ابداع کرده است؛ کامپیوترها و شبکهها. این دو امکان کپیبرداری و دستکاری اطلاعات را که شامل نرمافزار، موسیقی، کتاب و فیلم میشود تسهیل و دسترسی بدون محدودیت به انواع اطلاعات را مهیا کردهاند. خوانندگان و شنوندگان که از این قابلیت جدید برای کپی کردن و به اشتراکگذاری اطلاعات منتشر شده استفاده میکنند، از نظر فنی متخلف محسوب میشوند. همان قانونی که بهعنوان آییننامه صنعتی مفید برای ناشرها شکل گرفت و عمل کرد، بهصورت مانعی در برابر عموم مردم که قرار بود به آنان خدمت کند، در آمده است. از طرفی سازمانهایی که از کپیرایت سود کسب میکنند بهصورت قانونی از نام پدیدآورندگان آثار (که بیشترشان مبلغ کمی دریافت میکنند) استفاده میکنند. آنها افراد را مجبور میکنند که باور کنند کپیرایت حق طبیعی پدیدآورنده اثر است و عموم مردم صرف نظر از میزان رنج آور بودنش، باید کپیرایت را تحمل کنند. آنان به اشتراکگذاری را «دزدی ادبی» مینامند و کمک به همسایه را معادل حمله به یک کشتی میدانند. آنها همچنین به ما میگویند که حمله بیرحمانه به اشتراکگذاری تنها راه زنده نگه داشتن هنر است. حتی اگر این امر درست باشد که نیست، توجیه کننده چنین رفتار ظالمانهای نخواهد بود. به اشتراکگذاری عمومی باعث افزایش فروش بیشتر آثار شده و حداکثر باعث کاهش فروش 10درصد از محصولات میشود. هنگامی که شبکههای کامپیوتری روشی را برای ارسال مقدار کمی پول به شخص دیگری بهصورت ناشناس و بدون استفاده از کارت اعتباری فراهم آوردند، برپایی سیستمی برای حمایت از کارهای هنری سادهتر خواهد بود.
هنگامی که اثری هنری را مشاهده میکنید، دکمهای وجود خواهد داشت که میگوید «اینجا را کلیک کنید تا یک دلار به این هنرمند پرداخت کنید». آیا حداقل یک بار در هفته این دکمه را فشار نخواهید داد؟ اما کمکهای داوطلبانه از طرف گروه طرفداران نیز میتواند یک هنرمند را حمایت کند؛ Kevin Kelly تخمین زده است که یک هنرمند تنها کافی است که حدود هزار طرفدار حقیقی پیدا کند.
روش خوب دیگر برای حمایت از موسیقی و هنر دریافت مالیات از رسانههای خام است. اگر کشور مالیاتهای کسب شده را کاملا به هنرمندان پرداخت کند، بخشی از آن به خاطر هیاتمدیره شرکت تلف نخواهد شد. اما کشور نباید این مالیات را بهصورت خطی و براساس محبوبیت توزیع کند، چرا که در این حالت بخش بیشتر آن به تعداد کمی ستاره تعلق خواهد گرفت و مقدار کمی برای پشتیبانی از دیگر هنرمندان باقی خواهد ماند. از اینرو استفاده از معادلهای از درجه سوم یا چیزی مشابه آن را پیشنهاد میکنم. با استفاده از معادله درجه سوم یک ستاره با هزار برابر محبوبیت تنها 10برابر بیشتر از یک هنرمند موفق دیگر درآمد خواهد داشت. به این ترتیب، هر چند که یک ستاره سهم بیشتری نسبت به دیگر هنرمندان دریافت میکند، اما جمع درآمد تمام ستارهها تنها بخش کوچکی از پول خواهد بود و بیشتر آن برای حمایت از خیل عظیم هنرمندان دیگر باقی خواهد ماند. این سیستم از مالیاتی که ما پرداخت میکنیم به طور موثری برای حمایت از هنر استفاده خواهد کرد.