شهر فرش در آگهی جدید خود از یک المان تابستانی شیرین یعنی بستنی استفاده کرده است؛ المانی که هرچند برای اکثر مخاطبان دلچسب است، اما هیچ ارتباطی به ماهیت فرش ندارد به بیان دیگر تلفیق فرش با بستنی هیچ حس خوشایندی را در مخاطب ایجاد نمیکند، چراکه این شکل ایدهپردازی و پیچیده شدن فرش به دور بستنی هم حس آلوده شدن فرش با بستنی را در مخاطب ایجاد میکند و هم حس خوشایند چشیدن بستنی را از بیننده میگیرد.
در نگاه اول میتوان گفت ویژوال آگهی تمیز اجرا شده و توجه مخاطب را جلب میکند، اما ایدهپردازی نامناسب طرح و عدم برقراری ارتباط معنایی مناسب میان ویژوال و محصول این کار را به یک کار ضعیف تبدیل کرده است. گلولههای نخ استفاده شده در تصویر این حس را در مخاطب ایجاد میکند که در این مرکز خرید فرشهای دستباف به فروش میرود. این در حالی است که این مجموعه بیشتر فرشهای ماشینی میفروشد و فرش دستباف فقط بهصورت تابلوفرش در این مکان ارائه میشود.
یکی از نکات دیگری که تیم ایدهپرداز آگهی به آن کمتوجهی کرده، این است که فرش اصولا محصول دلچسبی نیست و خرید آن در تابستان برای مخاطب لذت چندانی ایجاد نمیکند. به عبارت دیگر اکثر مصرفکنندگان ایرانی از روی نیاز این محصول را خریداری میکنند. بنابراین انتخاب شعار «خرید دلچسب تابستانی» هم برای این آگهی چندان مطلوب به نظر نمیرسد. کمپین قبلی این مجموعه در تلاش بود تا با تمرکز بر خرید ارزان، مخاطب را به سمت خود جذب کند. همچنین با استفاده از تصویر چک به امکان خرید قسطی اشاره شده بود. اما در آگهی جدید برای ترغیب مشتری به خرید تابستانی هیچ کار خاصی انجام نشده است.
باید توجه داشت که طراحان آگهیهای تبلیغاتی معمولا از محدودیتهای زمانی فراوانی رنج میبرند و ناچارند در کمترین زمان، بهترین کار را ارائه بدهند. گذشته از این گویا حساسیت برندها هم به مقوله تبلیغات کم شده و بدون توجه به استراتژیهای تدوین شدهشان بابت المانهای تصویری زیبا و جذاب پول میدهند. کاش به جایی برسیم که از فروش یک تصویر زیبا به مشتری فاصله بگیریم و زمان بیشتری را صرف ایدهپردازی کنیم.
* کارشناس تبلیغات