سه شنبه, ۱۲ تیر(۴) ۱۴۰۳ / Tue, 2 Jul(7) 2024 /
           
فرصت امروز

اقتصاد موضوعیه که مردم عادی فکر می‌کنن خیلی پیچیده و گسترده‌اس، البته تا بخش زیادی‌ام حق دارن، چرا که این ذهنیت رو اقتصاددان‌های بزرگ که میان توی عرصه‌های مختلف رسانه‌ای و با استفاده از کلمه‌های قلمبه‌سلمبه ، اعداد و ارقام، ترازها و نمودارها سعی می‌کنن بازار رو تحلیل کنن، به وجود میارن.

اونا میان و شروع می‌کنن از نرخ ارز مبادلاتی و ارزش فلان سهام و رشد بهمان سهام صحبت می‌کنن و اینجاست که مردم فک می‌کنن چه خبره حالا!! درسته که اقتصاد مقوله مهم و قابل توجه‌ایه ولی به نظر من که نیازی نیست اینقدرا گنده‌اش کنیم که هیچکس جز دکترا و کارشناسا ازش سر درنیارن، همه اینارو گفتم تا برسم به اینجا که چند روز پیش یه آقای خیلی جنتلمنی اومده بود دفتر روزنامه و با کلی ادعا، سعی می‌کرد تجربه‌های موفقشو توی عرصه اقتصاد به‌صورت تئوری بیان کنه که ما توی روزنامه چاپ کنیم، خب تا این جای موضوع که ایرادی نداره اما شما هم اگر تجربه‌هاشو می‌شنیدید شاید متوجه ایراد کار می‌شدید، مثلا من بخشی از دیالوگ‌های ردوبدل شده را براتون میگم:

آقا: من ذاتا آدم موفق و خوش‌شانسی هستم، شما روی این نکته تاکید کن.

من: خب شما از تجربیاتتون بگین؟

آقا: مثلا موردی که میشه اینجا در رسانه بهش اشاره کرد موفقیت‌ها و خوش‌اقبالی‌های من توی بازار ارز هستش، به شکلی که من با پس‌انداز و قرض و قوله یه 100میلیارد جمع کردم و ریختم توی یکی از این موسسات مالی و اعتباری، بعدش از اونجا که من خیلی خوش‌شانس و موفق هستم نرخ سود سپرده کشید بالا، جوری که 100 میلیارد من شش‌ماهه شد 120 میلیارد. خب این مسئله طبیعیه چون من آدم موفق و خوش‌شانسی‌ام اما دلم برای اون شریک بدشانسم می‌سوزه که اون بلا سرش اومد.

من: پس شریکم داشتین؟ چه اتفاقی براش افتاد مگه؟

آقا: اتفاق که نه، یه جور بدشانسی و بی‌خردی بود البته، اینجوری بگم که من یه رفیق خارجی داشتم که می‌خواست بیاد توی ایران و با یه پول کلون سرمایه‌گذاری کنه. وقتی اومد و از من مشورت خواست من بهش گفتم که پولتو بیار و بنداز توی همین بانکی که من گذاشتم و سود 23درصدی رو بذار جیبت و بی‌دردسر خرج کن، اما توی کتش نرفت که نرفت، این خارجکیام یه چیزیشون میشه‌ها! همش می‌گفت تولید، تولید! انگار قرص تولید خورده بود.

من: خب بعدش چه اتفاقی براش افتاد؟

آقا: هیچی دیگه، چشمتون روز بد نبینه، شروع کرد به تولید در و پنجره، 500 میلیارد پول بی‌زبون رو گذاشت وسط و قرار شد سرمایه از اون و کار از من، آقا ما رفتیم کارخونه زدیم و با کلی دوندگی خط تولیدمون راه افتاد، کارمون خوب پیش می‌رفت تا نرخ ارز کشید بالا و واردات مواد اولیه دیگه به‌صرفه نبود چون قیمت محصول می‌رفت بالا و مردم نمی‌خریدن. شروع کردیم از چین مواد وارد کردن که درها یکی پس از دیگری می‌شکست و برگشت می‌خورد.

من: خب شما که خودت حرفه‌ای بودی برای شریکت چه چاره‌ای اندیشیدی؟ نمیخای بگی وسط راه ولش کردی که؟

آقا: خب من به خیلی درها زدم براش تا بتونه در و پنجره خوب تولید کنه و بفروشه، ولی هنوزم سر حرفم بودم، وسطای راه بهش گفتم بفروش و ببر پولتو توی یه بانک ایرانی بذار و با سودش ضرراتو جبران کن، بازم قبول نکرد، هیچی دیگه دست آخر از 500میلیاردش موند 300 میلیارد که گذاشت جیبش و در رفت، آخرم حرف من عاقل و خوش‌شانس رو گوش نکرد که نکرد. من دیگه در این لحظه سکوت می‌کنم و تجربه‌های این آقا رو در قسمت‌های بعدی براتون بازگو می‌کنم، قضاوت رو میذارم به عهده شما...

اقتصاد موضوعیه که مردم عادی فکر می‌کنن خیلی پیچیده و گسترده‌اس، البته تا بخش زیادی‌ام حق دارن، چرا که این ذهنیت رو اقتصاددان‌های بزرگ که میان توی عرصه‌های مختلف رسانه‌ای و با استفاده از کلمه‌های قلمبه‌سلمبه ، اعداد و ارقام، ترازها و نمودارها سعی می‌کنن بازار رو تحلیل کنن، به وجود میارن.
اونا میان و شروع می‌کنن از نرخ ارز مبادلاتی و ارزش فلان سهام و رشد بهمان سهام صحبت می‌کنن و اینجاست که مردم فک می‌کنن چه خبره حالا!! درسته که اقتصاد مقوله مهم و قابل توجه‌ایه ولی به نظر من که نیازی نیست اینقدرا گنده‌اش کنیم که هیچکس جز دکترا و کارشناسا ازش سر درنیارن، همه اینارو گفتم تا برسم به اینجا که چند روز پیش یه آقای خیلی جنتلمنی اومده بود دفتر روزنامه و با کلی ادعا، سعی می‌کرد تجربه‌های موفقشو توی عرصه اقتصاد به‌صورت تئوری بیان کنه که ما توی روزنامه چاپ کنیم، خب تا این جای موضوع که ایرادی نداره اما شما هم اگر تجربه‌هاشو می‌شنیدید شاید متوجه ایراد کار می‌شدید، مثلا من بخشی از دیالوگ‌های ردوبدل شده را براتون میگم:
آقا: من ذاتا آدم موفق و خوش‌شانسی هستم، شما روی این نکته تاکید کن.
من: خب شما از تجربیاتتون بگین؟
آقا: مثلا موردی که میشه اینجا در رسانه بهش اشاره کرد موفقیت‌ها و خوش‌اقبالی‌های من توی بازار ارز هستش، به شکلی که من با پس‌انداز و قرض و قوله یه 100میلیارد جمع کردم و ریختم توی یکی از این موسسات مالی و اعتباری، بعدش از اونجا که من خیلی خوش‌شانس و موفق هستم نرخ سود سپرده کشید بالا، جوری که 100 میلیارد من شش‌ماهه شد 120 میلیارد. خب این مسئله طبیعیه چون من آدم موفق و خوش‌شانسی‌ام اما دلم برای اون شریک بدشانسم می‌سوزه که اون بلا سرش اومد.
من: پس شریکم داشتین؟ چه اتفاقی براش افتاد مگه؟
آقا: اتفاق که نه، یه جور بدشانسی و بی‌خردی بود البته، اینجوری بگم که من یه رفیق خارجی داشتم که می‌خواست بیاد توی ایران و با یه پول کلون سرمایه‌گذاری کنه. وقتی اومد و از من مشورت خواست من بهش گفتم که پولتو بیار و بنداز توی همین بانکی که من گذاشتم و سود 23درصدی رو بذار جیبت و بی‌دردسر خرج کن، اما توی کتش نرفت که نرفت، این خارجکیام یه چیزیشون میشه‌ها! همش می‌گفت تولید، تولید! انگار قرص تولید خورده بود.
من: خب بعدش چه اتفاقی براش افتاد؟
آقا: هیچی دیگه، چشمتون روز بد نبینه، شروع کرد به تولید در و پنجره، 500 میلیارد پول بی‌زبون رو گذاشت وسط و قرار شد سرمایه از اون و کار از من، آقا ما رفتیم کارخونه زدیم و با کلی دوندگی خط تولیدمون راه افتاد، کارمون خوب پیش می‌رفت تا نرخ ارز کشید بالا و واردات مواد اولیه دیگه به‌صرفه نبود چون قیمت محصول می‌رفت بالا و مردم نمی‌خریدن. شروع کردیم از چین مواد وارد کردن که درها یکی پس از دیگری می‌شکست و برگشت می‌خورد.
من: خب شما که خودت حرفه‌ای بودی برای شریکت چه چاره‌ای اندیشیدی؟ نمیخای بگی وسط راه ولش کردی که؟
آقا: خب من به خیلی درها زدم براش تا بتونه در و پنجره خوب تولید کنه و بفروشه، ولی هنوزم سر حرفم بودم، وسطای راه بهش گفتم بفروش و ببر پولتو توی یه بانک ایرانی بذار و با سودش ضرراتو جبران کن، بازم قبول نکرد، هیچی دیگه دست آخر از 500میلیاردش موند 300 میلیارد که گذاشت جیبش و در رفت، آخرم حرف من عاقل و خوش‌شانس رو گوش نکرد که نکرد. من دیگه در این لحظه سکوت می‌کنم و تجربه‌های این آقا رو در قسمت‌های بعدی براتون بازگو می‌کنم، قضاوت رو میذارم به عهده شما...

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/3fn8Sl5Z
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
آزمایشگاه تجهیزات اعلام حریق آریاکخرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چیندوره مذاکره استاد احمد محمدیخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلآموزش آرایشگریقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامنرم‌افزار حسابداریاجاره خودرو در دبیست مدیریتیواردات و صادرات تجارتگرامخرید آیفون 15 پرو مکستجارتخانه آراد برندینگواردات از چینتعمیر گیربکس اتوماتیکخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلخرید قسطیاپن ورک پرمیت کاناداتعمیر گیربکس اتوماتیک در مازندرانورمی کمپوستچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانقیمت تیرآهن امروزمیز تلویزیونتعمیر گیربکس اتوماتیکتخت خواب دو نفرهخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختدندانپزشکی سعادت آبادتور استانبولنرم‌افزار حسابداری رایگانتور استانبولتور اماراتکولر گازی جنرال گلدکولر گازی ایوولیچک صیادیخرید نهال گردوکمک به خیریهماشین ظرفشویی بوشخدمات خم و برش و لیزر فلزاتتعمیرگاه فیکس تکنیکصندلی پلاستیکیرمان عاشقانهگیفت کارت استیم اوکراینسریال ازازیلتور سنگاپورلوازم یدکی تویوتا
تبلیغات
  • واتساپ : 09031706847
  • ایمیل : ghadimi@gmail.com

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه