تشویق مردم به سرمایهگذاری در بازار سهام، همواره یکی از سیاستهای رسمی سازمان بورس اوراق بهادار ایران است. تولید و پخش برنامههای متنوع آموزشی از شبکههای مختلف صداوسیما، اعطای مجوز آموزش به موسسات خصوصی، راهاندازی تالار مجازی بورس ایران و طراحی ابزارهای متنوع مالی گامهایی است که مسئولان این سازمان برای جذب مشارکت عمومی عنوان میکنند. به گزارش فارس اقدامات انجام شده توسط نهاد ناظر بر بازار سهام در سالهای اخیر، افزایش تعداد کدهای صادر شده در بورس را در پی داشته است.
براساس آخرین گزارش ارائه شده توسط مطهره مروج، مدیر امور ناشران شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار، تعداد این کدها طی هشتسال اخیر از 3میلیون کد به بیش از 8میلیون کد افزایش یافته است. البته اگر کدهای سهامداری حقوقی و افرادی که مدتهاست از بازار خارج شدهاند، از این تعداد کاسته شود، نتیجهای که حاصل میشود، فاصله قابل توجهی با این آمار 8میلیون نفری خواهد داشت. ازاینرو کارشناسان بازار سهام معتقدند با توجه به جمعیت بیش از 78میلیون نفری کشور، فاصله مشارکت مردم در این بازار با آنچه انتظار میرود، بسیار است. سوال این است که چه عواملی باعث عدم اقبال سرمایهگذاران به حضور در بورس شده است و چگونه میتوان جایگاه بازار سهام را در اقتصاد کشور تقویت کرد. سابقه کوتاه بازار سهام در ایران نخستین عاملی است که برخی کارشناسان در بررسی علت بروز این فاصله به آن میپردازند.
نقش بازار سهام در توسعه اقتصادی کشور
محمدرضا پورابراهیمی، عضو شورای عالی بورس در تشریح این عامل، تاریخ فعالیت بورس در ایران را به چهار دوره تاریخی تقسیم کرد. وی در تشریح دوره نخست، سرمایهگذاری در بورس را در سالهای 1346 تا 1357 منحصر به طبقه اشراف و درباریان دانست. پورابراهیمی به تعطیلی این بازار در دوره دوم شامل سالهای 1357 تا 1368 اشاره کرد و افزود: هرچند در برنامه اول توسعه، بر نقش بازار سهام در توسعه اقتصادی کشور تاکید شد، اما به دلیل تمرکز فعالیتهای اقتصادی در بخش دولتی، این نقش تا سال 1384 مغفول ماند. این عضو هیاتعلمی دانشگاه شهیدبهشتی از آذر سال 1384 و تصویب قانون جدید بازار اوراق بهادار بهعنوان نقطه عطف تاریخ بورس ایران یاد کرد و گفت: پس از تصویب این قانون بود که نخستین اقدامات عملی در راستای رشد و توسعه بازار سهام انجام شد، بنابراین از بازار بورس با عمر 10 سال نمیتوان انتظار عملکرد در تراز جهانی را داشت. البته کارشناسان، برخی عادتهای سرمایهگذاری مرسوم در میان مردم را نیز در این زمینه موثر میدانند. نگرش سرمایهای مردم به برخی کالاها مانند ملک و ارز ازجمله این عادتهای غلط است.
صفری، کارگزار بورس در تاکید بر نقش این عامل گفت: نرخ تورم بالا گاهی موجب بازدهی قابل توجه برای سرمایهگذاران در اینگونه بازارها شده است و این، تضعیف جایگاه بورس را که بهعنوان بازاری برای کسب بازده بلندمدت در پی داشته است. وجیهالله ساعدی دیگر کارشناسی است که بر افق بلندمدت سرمایهگذاری در بورس بهعنوان یکی از ویژگیهای اساسی این بازار اشاره داشت. وی تاثیر این عامل را در عدم اقبال سرمایهگذاران به بازار سهام، با استدلالی متفاوت از صفری تشریح کرد و گفت: علاوه بر بازدهی، ریسک نیز رکنی اساسی در تصمیمگیری برای سرمایهگذاری است. عدم ثبات در شرایط و سیاستهای اقتصادی کشورمان ایران، موجب افزایش ریسک سرمایهگذاری برای بازارهایی با دید بلندمدت ازجمله بورس شده و از جذابیت آنها کاسته است. این عضو سابق هیاتمدیره کارگزاری آریابورس از بازار سهام ایران بهعنوان اقیانوسی با عمق یک بند انگشت یاد کرد و افزود: ارزش کمتر از 100میلیارد دلاری بورس تهران قابل مقایسه با بورسهای توسعهیافته نیست، بنابراین نباید انتظار داشت مشارکت مردم در بورسی که به دلیل حضور پررنگ دولت در فضای اقتصادی، از تعداد کمی فعال خصوصی میزبانی میکند، با سطح استاندارد جهانی رقابت کند. ساعدی اصلاح سیاستهای اقتصادی و تقویت بخش خصوصی را نخستین گامها برای ترغیب سرمایهگذاران به حضور در بازار سهام برشمرد و تصریح کرد: افزایش تنوع و تعداد شرکتهای عرضه شده در بورس، امری ضروری برای جلب مشارکت مردم در این بازار است.
رویکرد کشورهای توسعهیافته نسبت به بازار سهام
احسان ترابی، کارشناس بورس نیز با تاکید بر نقش برخی نهادهای مالی همچون صندوقهای سرمایهگذاری، شرکتهای سبدگردانی، توسعه این نهادهای مالی را پیششرط دعوت از مردم برای سرمایهگذاری در بورس معرفی کرد و گفت: حتی در کشورهای توسعهیافته، بخشی از جامعه که علاقهمند به سرمایهگذاری در بازار سهاماند اما توان یا فرصت تحلیل را ندارند، مسئولیت مدیریت و حفاظت از سرمایهشان را به این نهادهای مالی میسپارند. چهبسا غالب مردم در کشورهای توسعهیافته با استفاده از خدمات این نهادها به سرمایهگذاری در بورس اقدام میکنند. برخی کارشناسان از جمله محمدرضا پورابراهیمی معتقدند، حتی بدون توسعه بازار سهام و ارکان آن نیز میتوان مشارکت مردم را در این بازار بهبود داد. این دسته از کارشناسان، توزیع سهام عدالت را اقدامی میدانند که به بار نشستن نتایج آن منجر به تقویت جایگاه بازار سهام در میان مردم خواهد شد. پورابراهیمی جمعیت 45میلیون نفری سهامداران سهام عدالت را یک استعداد بالقوه برای این منظور توصیف کرد و گفت: با یک تصمیمگیری صحیح درباره سهام عدالت، میتوان این 45میلیون نفر را صاحب کد سهامداری کرد و این به معنای بالاترین ضریب حضور مردم در بازار سهام یک کشور است.
ظرفیتهای ناشناخته بورس
کد سهامداری را میتوان دروازه ورود سرمایهگذار به بورس خواند و انتظار داشت سهامداران عدالت، با تصمیمگیری درباره سهام خود و خریدوفروش آن، طعم حضور در بازار سهام را تجربه کنند و چهبسا رضایت از این تجربه به حضور فعال آنها در بازار منتهی شود. پورابراهیمی وضعیت امروز بورس را مشابه سالهای نخست ورود بانک به ایران میداند و معتقد است: زمانی بانک در میان مردم ناشناخته بود، اما امروز و پس از سالها ارائه خدمات بانکی کمتر کسی را میتوان یافت که حساب بانکی فعال نداشته باشد، لذا باید فرصت تجربه صحیح استفاده از خدمات بازار سهام را نیز برای مردم فراهم کرد و انتقال مالکیت سهام عدالت میتواند این فرصت را به وجود آورد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت تاکتیکهایی مانند تولید برنامههای رادیویی و تلویزیونی بهتنهایی قادر به جلب نظر مردم برای سرمایهگذاری در بازار سهام نیست و علاوه بر این شایسته است، در این برنامهها، از تبلیغ فانتزی بر سودآوری سرمایهگذاری در بورس کاسته شده و فرهنگ صبر در سرمایهگذاری ترویج داده شود. از سوی دیگر لازم است پیش از دعوت رسمی مردم برای فعالیت در بازار سهام، با تقویت ارکان بورس و حمایت از شرکتهای پذیرفته شده در آن، زمینه لازم را برای صیانت از سرمایه مردم فراهم آورد.