به منظور پشتیبانی از فعالیتهای اقتصادی و برقراری ارتباط تجاری بینالمللی و تحرك در اقتصاد منطقهای و تولید و پردازش كالا، انتقال فناوری، صادرات غیرنفتی، ایجاد اشتغال مولد و جلب و تشویق سرمایهگذاری داخلی و خارجی، صادرات مجدد، عبور خارجی (ترانزیت) و انتقال كالا (ترانشیب) به دولت اجازه داده شد در شهرستانهایی كه استعداد و توان لازم برای تحقق اهداف مذكور را دارند مناطقی را با عنوان منطقه ویژه اقتصادی ایجاد کنند. مناطق مختلفی بر این اساس تعریف شدند و تلاش شد تا فعالیتهای اقتصادی تولیدی در آنها صورت بگیرد، اما برخی معتقدند که عدم فراهم آوردن زیرساختهای لازم سبب شده تا این مناطق اهداف مدنظر را نتوانند پی بگیرند و تنها یکسری تسهیلات بدون خروجی مناسب در این مناطق ارائه شده است. این مسئله توسط مدیران بخش خصوصی بررسی شده است.
محمد حسین برخوردار:
راهکارهای لازم برای توسعه مناطق پیاده شود
محمد حسین برخوردار مدیرعامل شرکت سام الکتریک معتقد است دولت باید راهکارهای لازم را برای توسعه مناطق ویژه ارائه کند.
موضوعی که مدنظر است، مقوله مناطق ویژه اقتصادی است و این استنباط که این مناطق با وجود آنکه یکسری تسهیلات در اختیار دارند؛ اما نتوانستهاند آن برآیندی را که انتظار میرفت عملیاتی کنند، نظر شما در این زمینه چیست؟
زیرساختها در این مناطق چه در حوزه صادرات و چه در حوزه واردات بهخصوص در بنادر فراهم نیست. بنابراین این ضعف بزرگ سبب شده است که این مناطق نتوانند رشد کرده و هدفی که دارند را عملیاتی کنند. بنابراین اگر هدف فعالسازی این مناطق است دولت باید در این مناطق سرمایهگذاری و زیرساختها را فراهم کند. در کنار آن بانکهای بزرگ به این مناطق وارد شوند و شعبههای خود را در آنها دایر کرده و تسهیلات لازم را ارائه دهند. گشایش بانکهای مشترک داخلی و خارجی میتواند این روند را تسریع کند. سومین کاری که برای رشد این مناطق باید انجام شود این است که بخشی از تفکر صرف واردات را به صادرات تبدیل کنیم. این سه مشکل در این مناطق وجود دارد که دولت باید در رفع آنها اقدام کند.
اعتقاد بر این است که برخی فعالان اقتصادی در این مناطق تسهیلات موجود را میگیرند، اما این تسهیلات را در منطقه هزینه نمیکنند، آیا میتوان این اتفاق را عاملی برای عملیاتی نشدن اهداف این مناطق دانست؟
هر تسهیلاتی که به منطقهای تخصیص داده میشود، انتظار میرود که در همان منطقه هزینه شود. تسهیلاتی که در این مناطق ارائه میشود باید تحت کنترل قرار گیرد تا ببینند پروژههایی که تسهیلات دریافت کردهاند چقدر پیش رفتهاند. اگر نظام کنترلی درستی وجود داشته باشد کسی نمیتواند از این تسهیلات در جای دیگری استفاده کند. اما اگر کنترل نباشد و برخی فعالان فقط شرکتی در این مناطق بزنند و هزینه را به مناطق اصلی هدایت کنند کار تاسفباری است. مانع این امر تنها کنترل دولت و اصل قراردادن اخلاقیات حرفهای از سوی فعالان اقتصادی است. یکی از دلایل عمده عقب افتادگی مملکت ما نیز همین است. سوءاستفاده از امکاناتی که برای رشد مناطق ویژه اختصاص داده شده، اما در آن مناطق هزینه نمیشود.
در نهایت به نظر شما این مناطق ویژه میتوانند مناطق فعالی باشند که خروجی مناسبی را ارائه کنند یا اینکه تنها به صرف فعال نبودن نام مناطق ویژه گرفتهاند و امیدی به رشد آنها نیست؟
دولت هر منطقه را به فراخور توانمندی که دارد بهعنوان منطقه ویژه تعریف کرده است. مجدانه باید در تلاش باشد تا این مناطق را رونق دهد. سرمایهگذاران را به این مناطق هدایت کند. به صرف اینکه تنها این مناطق تعریف شدهاند، به یکسری سمینار اکتفا نکنند و راهکارهای لازم برای توسعه این مناطق را نیز دنبال کنند.
***
ابوالفضل خاکی:
هدف اصلی در مناطق عملیاتی نشده است
ابوالفضل خاکی، مدیر عامل شرکت صنایع پلاستیک مرکز معتقد است که دولت باید زیرساختهای موجود را فراهم کند تا سرمایهگذار برای ورود به این مناطق انگیزه پیدا کند.
با توجه به هدفی که در ابتدای امر از تعریف مناطقی تحت عنوان مناطق ویژه وجود داشت، ارزیابی شما از برآیند این مناطق چگونه است؟!
مناطق ویژه اقتصادی با هدف ارتقای تولید تشکیل شد. قرار بر این بود که واحدهای تولیدی در این مناطق فعال شوند و پس از تولید بتوانند به آسانی تولیدات خود را صادر کنند. اما متاسفانه آن برآیندی که از این مناطق انتظار میرفت به دست نیامد. بیش از آنکه این مناطق در حوزه تولید فعال باشند شاهد هستیم که جایگاهی برای واردات کشور شدهاند. بهعنوان مثال در منطقه سلفچگان شاهد هستیم که هزاران خودروی چینی وارداتی انباشته شده تا به داخل کشور ارائه شود. آنچه به نظر میآید برخلاف آنکه این مناطق پایگاهی برای صادرات شوند، بیشتر در حال خدماتدهی به بخش واردات هستند. بخشهای تولیدی در منطقه سلفچگان هستند که برخلاف انتظار در کنار این بخشهای وارداتی توسعه لازم را پیدا نکردهاند. در اصل امتیازاتی که قرار بود به این واحدهای تولیدی اختصاص داده شود، داده نشد و در نتیجه واحدهای تولیدی توسعه لازم را پیدا نکردند. چنانچه هدف آن توسعه مدنظر اولیه بوده باشد، باید در چند مقوله، تسهیلاتی در این مناطق ایجاد شود. بحثهایی چون رفع مشکلات گمرکی و معافیتهای مالیاتی است تا سرمایهگذار داخلی و خارجی شرایط را برای فعالیت مساعد ببیند. سهولت ترخیص گمرکی در این مناطق میتواند در تامین منابع اولیه تولید تسریع و تسهیل ایجاد کند و میتواند امید به صادرات و بخش تولید در داخل را توسعه دهد. امیدواریم با شرایط مساعدی که در حال شکلگیری است این مناطق شرایط را برای جذب سرمایه آماده کنند و ما تنها شاهد ورود کالاهای خارجی نباشیم و منطقه را سکویی برای واردات کالاهای خارجی نبینیم.
بنابر صحبتهای شما میتوان استنباط کرد که دولت آن تسهیلاتی که باید در این مناطق برای بخش تولید ایجاد کند، عملیاتی نشده و بنابراین این مناطق از هدف مدنظر دور ماندهاند، اینطور است؟!
نمیتوان گفت که دولت به تعهداتش در این مناطق عمل نکرده بلکه میتوان گفت که کامل عمل نکرده است. هنوز این مناطق راه درازی در پیش دارند تا به هدف مدنظر دست پیدا کنند.
این راه دراز مستلزم چه زیرساختهایی است تا بتواند آن هدف مد نظر مناطق را عملیاتی کند؟
در حال حاضر یکی از مشکلات عمده سرمایهگذاری در همه بخشها بحث نقدینگی است. سرمایهگذار خارجی نیز که بخواهد در کشور ما سرمایهگذاری کند، نخستین سوالی که دارد این است که چه امکاناتی برای او فراهم است. ما امکانات متفاوتی چون انرژی ارزان و هزاران امکانات ویژه دیگر داریم که میتوانیم در اختیار سرمایهگذار خارجی قرار دهیم تا تشویق به سرمایهگذاری شود. اما با وجود این امکانات موانعی نیز وجود دارد که سرمایهگذار خارجی را در ورود به بازار ایران دچار تردید میکند. مثلا در حوزه کارگری، قوانینی وجود دارد که با نقصهایی که دارد مانعی سر راه سرمایهگذاری مولد، چه داخلی و چه خارجی محسوب میشود. مناطق ویژه در این زمینهها باید از تسهیلاتی چون تسهیلات مالی وامکانات زیربنایی برخوردار باشد. در حوزه بازرگانی تقریبا تمام این زیرساختها فراهم است. بیابانی بزرگ صاف شده که در اختیار خودروهای وارداتی چینی است. از یک سو این اتفاق که یک اتفاق بازرگانی است خوب است. اما از آن طرف این اتفاق با هدف مناطق که تولید بوده در تضاد است. اگر تولید در این مناطق توسعه پیدا کند، مشکلات عمدهای چون بیکاری و کاستیهای تکنولوژی از بین میرود.
در حوزه بازرگانی که اشاره کردید آیا امکاناتی نیز مانند تسهیلات مالی و معافیت گمرکی لحاظ میشود یا آنکه نه، فقط فضا برای این فعالیتها مهیاست؟!
امتیاز بزرگی که این مناطق و بهویژه منطقه سلفچگان دارد این است که کالایی که در مناطق وارد شده پس از چهار ماه با مشکل مرجوعی رو به رو نمیشوند. علاوه بر آن فضای بزرگی در اختیار است و کالاها در فضای بزرگ موجود جای میگیرد و صاحبان این کالاها نیازی نیست حق تاخیر بالایی را که باید برای انبار محصولاتشان بپردازند پرداخت کنند. مقوله دیگر این است که در این مناطق لزومی به استفاده از کانتینرهای خارجی و پرداخت هزینه گزاف آنها نیست. مجموعه امکانات اینچنینی سبب شده افرادی که فعالیت بازرگانی دارند تمایل پیدا کنند در این مناطق فعال شوند.
برخی معتقدند افرادی در مناطق ویژه تسهیلات مالی و تسهیلاتی از این دست را دریافت میکنند، اما در عمل این تسهیلات را در حوزه تولید وارد نمیکنند، بنابراین برآیند این مناطق با وجود تخصیص تسهیلات در حوزه تولید مناسب نیست، آیا شرایط برای چنین اتفاقی موجود است؟!
اینکه بگوییم سرمایهگذاری تسهیلات مالی از بانکها برای سرمایهگذاری در این مناطق دریافت کرده ولی در حوزه دیگری غیراز این مناطق این تسهیلات را هزینه کرده، حداقل من نشنیدهام.
سهم تولیدکننده در این میان چیست، یا تولیدکننده فارغ از امکاناتی که از دولت دریافت میکنند نمیتواند به این مناطق وارد شود و از پتانسیلهای موجود بهره ببرد و مقوله تولید را رونق ببخشد؟!
سرمایهگذار باید برای ورود به این حوزه انگیزه داشته باشد. تا انگیزه نباشد که همانا فراهم کردن زیرساختها توسط دولت است، تمایلی برای ورود پیدا نمیکند.
***
سیدحسین سلیمی:
زیرساخت ها فراهم نیست
سیدحسین سلیمی، رئیس هیاتمدیره شرکت ایران گچ معتقد است تا زیرساختها فراهم نشود، سرمایهگذار مناطق داخلی را به مناطق ویژه ترجیح میدهد.
با توجه به اینکه مناطقی تحت عنوان مناطق ویژه اقتصادی تعریف شده و اهداف تولیدی برای این مناطق ترسیم شده اما با گذشت چندی از این تقسیمبندی احساس میشود که این مناطق نتوانستهاند اهدافی را که از آنها انتظار میرفته عملیاتی کنند، نظر شما در این زمینه چیست؟!
من نیز معتقدم که این مناطق نتوانستهاند اهداف خود را عملیاتی کنند. این اتفاق ناشی از آن است که سرمایهگذاران چه در داخل و چه در خارج بیشتر از مناطق ویژه به مناطق داخلی توجه دارند و احساس میکنند در مناطق معمول شرایط فعالیت بیش از این مناطق ویژه برایشان فراهم است. بنابراین این مناطق با وجود در اختیار داشتن تسهیلات خاص هنوز نتوانستهاند سرمایهگذاران را به سرمایهگذاری ترغیب کنند.
عدهای معتقدند که برخی فعالان اقتصادی با عنوان ایجاد یک واحد تولیدی در این مناطق تسهیلات این مناطق را دریافت میکنند، اما این تسهیلات را در منطقه به کار نمیگیرند و تنها این تسهیلات به شکل یک رانت برای این افراد درآمده است. ارزیابی شما از این نظر چیست؟
من اطلاعی در این زمینه ندارم و نمیتوانم در این حوزه نظر بدهم.
اگر دولت به سمتی حرکت کند که زیرساختهای لازم برای بخش تولیدی در این مناطق فراهم شود، با توجه به اولویت مناطق داخلی به نظر شما ممکن است تولیدکننده تشویق شود که در این مناطق سرمایهگذاری کند؟
بیشک اگر زیرساختها فراهم شود، با توجه به تسهیلات ویژهای مانند معافیت مالیاتی و دیگر امکانات رفاهی که در این مناطق ارائه میشود، سرمایهگذار تشویق میشود که فعالیت اقتصادیاش را در این مناطق پی بگیرد.
با توجه به اینکه زیرساختها در این مناطق فراهم نیست به نظر شما عدم فراهمسازی این زیرساختها از سوی دولت ناشی از عدم تامین اعتبارات زیرساختهاست، یا آنکه اساسا این مناطق دغدغه دولت نیست؟
بیشک دولت دغدغه این مناطق را دارد و علاقهمند است این مناطق رشد کنند. به نظر من دولت به لحاظ مالی امکانات لازم را برای توسعه و فراهم آوردن زیرساختها ندارد.