سلام خوانندگان عزیز. با میزگرد امروز با شما عزیزان هستیم. همانطور که مستحضرید، از سوی معاون وزیر نفت، خبری منتشر شد که در آن اعلام شده بود دهها شرکت آلمانی در راه ایران هستند و در قالب هیاتی به ریاست قائممقام صدر اعظم آلمان به ایران خواهند آمد. شرکتهای بزرگی چون زیمنس، مرسدس، لینده، دایملر، باسف و فولکس واگن به ایران سفر خواهند کرد. البته خود شرکتها که نمیتوانند سفر کنند؛ نمایندگان شرکتها میآیند. از این رو با این موضوع، در خدمت کارشناسان محترم برنامه هستیم. آقایان بحث را آغاز میکنیم:
بنده: آقای دکتر، تحلیل خودتون رو از ماجرای سفر هیات آلمانی بفرمایید.
دکتر: ببخشید الان اینجا بحث بر سرِ چیه؟ به نظر من که هنوز خود سفر مشخص نیست.
بنده: حالا با این پیش فرض که...
دکتر: با قلب من بازی نکن! روی حرف من حرف نزن دلداده غرب جنایتکار! همین که گفتم!
بنده: بله بله، معذرت میخوام. آقای مهندس کاسبلو، شما بفرمایید.
کاسبلو: (شروع به گریه میکند) آقا دست روی دلم نذار... آقا اینقدر اذیتم نکنننن! اینقدر نمک به زخم من نپاششش...
بنده: چی شده قربان؟ خودتون رو کنترل کنید، اتفاق بدی افتاده؟ کمکی از دست من و خوانندگان محترم برمیاد؟
کاسبلو: دیگه از دست هیچکس کاری بر نمیادددددد!
بنده: خب بفرمایید حالا کمی سبکتر میشید. صحبت کنید، بذارید ناراحتی شما رو مشترک بشیم با هم.
کاسبلو: ما چی پس؟ ؟ ؟ ما بدبخت بیچارهها که دو زار توی اون اوضاع داشتیم نون حلال میخوردیم چی پس؟ ؟ ما چه گناهی کردیم؟ کسی چرا به فکر ما نیست؟ ؟ یکی به داد ماها برسهههه!
بنده: شما مگه از گروه تولیدکنندگان داخلی نیستید؟
کاسبلو: نخیرررررر!
بنده: پس حتما واردکننده هستید درسته؟
کاسبلو: نخیررررر!
بنده: پس کار شما چیه؟
کاسبلو: بنده کاسبممممم.
بنده: خب من متوجه نمیشم. شرکتهای بزرگ وارد بشن به کاسبی شما چی کار دارن؟
کاسبلو: خب من از اوناش هستم که دور میزنن.
بنده: مالیات رو؟ آخ آخ آخ آخ خیلی کار بدی میکنید که!
کاسبلو: نخیررر! دور میزنم!
بنده: آهاااان! شما متخصص دور زدن تحریم هستید؟؟ آقا من خیلی تسلیت عرض میکنم. آقا واقعا امیدوارم غم آخرتون باشه. ما رو در غم خودتون شریک بدونید.
دکتر: آقا! آقا! چرا جو بیخود درست میکنید؟ کاسبلو جان شما اصلا ناراحت نباش. من تا وقتی دلم شور میزنه یعنی همه چیز تحت کنترله. خیالت راحت باشه. ما دلشوره داریم. به این راحتی که توافق امضا نمیشه. اول باید صنف ما رو
قانع کنند.
بنده: ببخشید شما؟
دکتر: گوش ات رو بیار... {حرف در گوشی}
بنده: جـ... ا... ن؟ ؟ چی... چیز شد... یعنی چیزه... خوانندگان گرامی، تا برنامهای دیگر، خدا یار و نگهدار همه شما!
* طنزنویس