بازگرداندن نام بنادر ایران به عرصه بزرگترین بنادر منطقه و جهان، این شاید اصلیترین برنامه و راهبرد وزیر راه و شهرسازی در حوزه دریاهای ایران را بسازد. در طول دو سال گذشته عباس آخوندی هرجا که سخن از بنادر ایران شده به ظرفیت بالقوه بسیار گسترده موجود در این عرصه اشاره و اعلام کرده که بنادر ایران میتوانند نام خود را در کنار رقبایشان در کشورهای حاشیه خلیج فارس مطرح کنند.
این آمادگی اما نیاز به مقدماتی دارد که در طول سالهای گذشته بهطور صحیح برآورده نشده است. هرچند در قوانین مصوب کشور و البته اظهارنظر مسئولان، بارها بر این موضوع تاکید شده که سازمان بنادر و دریانوردی تنها بهعنوان نماد حاکمیت در عرصه دریایی فعال خواهد بود و دیگر عرصهها باید به سرمایهگذاران غیردولتی سپرده شود، اما در عرصه عمل هنوز کشور تا رسیدن، به این وعدهها فاصله فراوانی دارد.
البته این به معنای حرکت نکردن سرمایههای بخشخصوصی به سمت بنادر مختلف ایران نیست و در طول سالهای گذشته طرحهای مختلفی در جریان بودند که با استفاده از توان این سرمایهگذاران مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند، اما ابهام از جایی آغاز میشود که این سرمایهگذاران نسبت به شرایط خود در بنادر رضایت نداشته و اعلام میکنند بستر لازم برای این موضوع هنوز فراهم نیست.
این نگرانیها زمانی بیش از گذشته به چشم میخورد که برنامههای ایران از افزایش توان بنادرش در منطقه خلیجفارس مورد رونمایی قرار میگیرد. پس از بندر شهید رجایی که در طول سالهای گذشته توانسته بهعنوان قطب ترانزیت دریایی ایران شناخته شده و در قالب چند طرح توسعه ظرفیت خود را به استانداردهای بینالمللی نزدیک کند به نظر میرسد باید برای دیگر بنادر نقشههای جدید در سر داشت.
در این میان قطعا یکی از اصلیترین گزینههایی که چه از سوی رئیسجمهوری و چه از سوی وزیر راه و شهرسازی بارها مورد تاکید قرار گرفته بحث توسعه بندر چابهار است. این بندر که پس از دههها فراموشی در طول سالهای گذشته بار دیگر به کانون توجهات دولت بازگشته و برای بهبود اوضاعش یک طرح توسعه پنج مرحلهای تعبیه شده است میتواند در سالهای آینده بخش قابل توجهی از نیاز ایران برای رقابت با کشورهای حاشیه خلیج فارس را تامین کند. قرار گرفتن چابهار در دهانه ورودی خلیج فارس و تنگه هرمز و البته امکان اتصال آن در کوتاهترین مسافت به کشورهای آسیای میانه باعث شده از هماکنون نام چابهار به تن بسیاری از بنادر منطقه خلیج فارس لرزه بیفکند.
با وجود این ظرفیت بسیار کلان اما در عمل هنوز دولت نتوانسته بخشخصوصی را به شکل گسترده در این زمینه فعال کند و با وجود اینکه رئیس اداره بنادر و دریانوردی استان سیستان و بلوچستان اعلام کرده در ماههای آینده چند شرکت غیردولتی از طریق یک کنسرسیوم با هندیها فعال خواهند شد اما به نظر میرسد نبود یک نقشه راه شفاف مانع از گسترش نفوذ بخشخصوصی ایران در بنادر کشور شده باشد.
سرمایهگذاران بخشخصوصی نقشه راه میخواهند
عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه بنادر ایران یک ظرفیت بالقوه استثنایی برای حضور قدرتمند سرمایهگذاران غیردولتی دارد، اظهار کرد: تا زمانی که ما نتوانیم ظرفیت مناسب را برای استفاده از این توان فراهم کنیم، نمیتوان انتظار داشت بخشخصوصی ما در این عرصه فعالیتی بیشتر از گذشته داشته باشند.
علیرضا خسروی در گفتوگو با «فرصت امروز» تاکید کرد: از سواحل خلیج فارس و دریایعمان گرفته تا ظرفیت بالقوه فراوان سواحل مکران در ایران آنچه تاکنون مورد استفاده قرار گرفته است بسیار پایینتر از ظرفیتهای گذشته به حساب میآید. وقتی ما یک نقشه راه واحد نداشته و شرایط لازم را برای حضور بخش غیردولتی در این عرصه فراهم نکردهایم نمیتوانیم انتظار داشته باشیم بنادر ایران ناگهان متحول شوند.
نماینده مردم سمنان در مجلس با اشاره به تجارب موفق کشورهایی چون قطر و امارات متحده عربی در سالهای گذشته برای جذب سرمایهگذاران غیردولتی اظهار کرد: در این کشورها بسیاری از پروژهها با مشارکت و بهرهبرداری 50 -50 انجام میگیرد. وقتی دولت میپذیرد که در ریسک سرمایهگذاران شریک شود و البته بخشی از سرمایه مورد نیاز آنها را نیز خود بهعنوان آورده پروژه تامین کند قطعا روند حضور سرمایهگذاران با سرعت بسیار بیشتری پیگیری میشود.
وی خاطرنشان کرد: ما نهتنها برای بخشخصوصی داخلی نقشه راهی در نظر نگرفتهایم که حتی هنوز مشخص نیست بخشی از حضور خارجیها در بنادر ایران چطور مدیریت خواهد شد. در طرحهایی مانند طرح جامع حملونقل که باید در آیندهای نزدیک از سوی دولت و مجلس مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد قطعا طراحی کردن یک نقشه راه بهعنوان یکی از اولویتهای مهم، شناخته خواهد شد و نمیتوان به هیچ عنوان از آن چشمپوشی کرد.
صحبتهای خسروی نشان از آن دارد که آنچه بیش از سرمایهگذاری مستقیم و نحوه برداشت از ظرفیتها برای بخشخصوصی اهمیت دارد، شاید موضوع شفافیت فضای عملکرد و البته صحبتهای امیدوارکننده دولتیها برای حمایت از این سرمایهگذاران باشد. آنچه در سالهای گذشته اتفاق افتاده و باعث از بین رفتن بخشی از اعتماد بخشخصوصی در این زمینه شده است، راه را برای گسترش دوباره این حضور قدری مسدود کرده است. سواحل دریایی ایران چه در شمال و چه در جنوب از سوی بسیاری از کارشناسان بهعنوان بکرترین فضا برای حضور بخشخصوصی شناخته میشود و تا زمانی که دو ضلع این پازل یعنی توسعه بنادر و سرمایههای غیردولتی در یک مسیر قرار نگیرند، نمیتوان انتظار داشت برای این ظرفیتها روزهای خوشی در میان باشد.