شاید تبلیغات گاه و بیگاه محصولات مختلف در فیلمها و سریالها توجه بینندگان آنها را به خود جلب کرده باشد، اما تولیدکنندگان کالاهای تجاری تنها علاقهمندان به حمایت مالی فیلمها و اسپانسر شدن در حوزه فرهنگ و سینما نیستند. بانکها از سرمایهگذاران تازهای هستند که پایشان به حوزه هنر باز شده و مدتی است لوگوهای آنها را میشود روی پوسترهای فیلمهای سینمایی دید؛ لوگوهایی که حاکی از مشارکت بانکها در ساخت فیلم و سرمایهگذاری آنها در تولید محصولات فرهنگی است.
حالا تعداد فیلمهایی که یک بانک اسپانسرشان بوده رو به ازدیاد است و گویی این رویه ادامه دارد؛ گاهی پنهان و گاهی آشکار. گاهی پشت پرده و نهفته در امضاهای رد و بدل شده بین فیلمساز و بانک و گاهی هم با اعلام آشکار روی بیلبوردهای خیابانی. این سرمایهگذاران تازهوارد پرده نقرهای حالا بیش از پیش مشارکت خود را آشکار میکنند و حتی با شرکت در نشستهای خبری فیلمها از دلایل مشارکت خود میگویند و نام خود را برای مخاطبان فیلم تکرار میکنند.
جدایی نادر از سیمین
فیلم سینمایی جدایی نادر از سیمین، به کارگردانی اصغر فرهادی که توانست جایزههای جهانی گلدن گلاب و اسکار را از آن خود کند با سرمایهگذاری بانک پاسارگاد ساخته شد. فرهادی در نشست خبری این فیلم درباره اسپانسرش گفت: یکی از دلایلی که با آرامش فیلم را ساختم همراهیهای بسیار خوب بانک پاسارگاد بود. آنها شأن فیلم را به خوبی رعایت کردند. این بهترین خاطره من در سینما به لحاظ سرمایهگذاری و تولید است. تمام مسائل اقتصادی فیلم بر عهده بانک پاسارگاد بود. این فیلم، پرخرج بود و به اندازه دو فیلم سینمایی در آن هزینه شد. این کارگردان مدعی شد اسپانسرش بیش از آنکه دغدغه اقتصادی و تبلیغاتی داشته باشد، دغدغه فرهنگی داشته و توقعی برای تبلیغ در فیلم نداشته است. همزمان با شروع اکران فیلم، شعب این بانک تیزرهای فیلم را از مانیتورهای خود پخش و برای آن تبلیغ کردند.
طبقه حساث
بعد از تجربه موفق جدایی نادر از سیمین که علاوه بر فروش داخلی، فروش جهانی خوبی را تجربه کرد، طبقه حساث گزینه دیگر بانک پاسارگاد برای حمایت مالی بود. فیلمی کمدی که با حضور یکی از هنرپیشگان محبوب طنز و کارگردانی کمال تبریزی میشد موفقیتش را تا حدی پیشبینی کرد. رضا عطاران برای بازی در این فیلم سیمرغ بلورین نقش اول مرد را در سی و دومین جشنواره فیلم فجر به دست آورد و این جایزه هم بر قابلیتهای فیلم برای درخشیدن روی پرده افزود.
ملبورن
فیلم سینمایی «ملبورن»، به کارگردانی نیما جاویدی تاکنون در جشنوارههای متعدد خارجی حضور داشته و توانسته جوایزی را به دست آورد هم با سرمایهگذاری بانک پاسارگاد ساخته شد. فیلمی که در جشنواره فجر نامزد بهترین کارگردانی و بهترین فیلم در بخش نگاه نو شد. این بانک سابقه مشارکت در برنامههای دیگر هنری از جمله کنسرتهای موسیقی و عرضه مجسمههای پرویز تناولی را هم در کارنامه دارد و گفته میشود تاکنون از پنج فیلم سینمایی حمایت کرده است.
شهر موشها
لوگوی بانک گردشگری گوشه پوسترها و بیلبوردهای فیلم سینمایی شهر موشها2 به کارگردانی مرضیه برومند حضور ثابت داشت. اما چیزی از اکران فیلم نگذشته بود که زمزمههایی درباره اختلافات تهیهکننده فیلم با اسپانسرش شنیده شد. با این حال تهیهکنندگان فیلم این اختلاف مالی را تکذیب کردند و روابط عمومی بانک گردشگری هم گرچه وجود اختلاف را تکذیب نکرد اما علاقهای به رسانهای کردن آن نشان نداد.
این بانک فرصت نمایش لوگویش در کنار موشهای محبوب و نوستالژیک را- آن هم مصادف با روز کودک -غنیمت شمرد و طرحی جدید راه انداخت. یک کارت هدیه بانکی به نام «موشکارت» که در صورت درخواست کودکان و خانوادهها در مبالغ مورد نیاز آنها عرضه میشود. بیلبوردهای کمپین «موشی؛ کوشی؟» خیابانها را پر کرد و اعلام شد خریداران در این طرح میتوانند با دریافت قاب مخصوص کپل خان و تکمیل و جمعآوری پنج عدد کارت هدیه که مجموعه 300هزار تومان را پوشش دهد، از جوایز ویژه بانک گردشگری بهرهمند شوند. برای جایزه طلایی هم باید مجموع کارتها به رقم یک میلیون تومان میرسید.
سرمایهگذاریهای زیرپوستی
گرچه بعضی از بانکها ترجیح میدهند بهصورت علنی روی فیلمهای سینمایی سرمایهگذاری کنند، بعضی دیگر ترجیح میدهند این اقداماتشان پنهان بماند و توجه زیادی را به خود جلب نکند. همیشه نشان بانکها روی پوستر و بیلبوردهای فیلمها ظاهر نمیشود و در بسیاری از موارد، حمایتها پشت پرده اتفاق میافتد. با این حال در سالهای اخیر گویی بانکها به سیاستهای تازهای در حوزه هنر رسیدهاند و تغییر رویه دادهاند تا از منافع تبلیغاتی فیلمها استفاده کنند و نام خود را برای مخاطبان سینما آشناتر کنند.