جمعه, ۲ آذر(۹) ۱۴۰۳ / Fri, 22 Nov(11) 2024 /
           
فرصت امروز
گفت و شنودی با محمدعلی محمدی پارسا، مجموعه‌دار و فروشنده تمبر در مشهد

از اینجا دست خالی بازنمی‌گردید

9 سال پیش ( 1393/10/25 )
پدیدآورنده : تهمینه سهرابی  

مرد 69ساله‌ مشهدی همه عشقش تمبر است‌. از بچگی و از همان زمانی که به قول خودش دستش به پیشخوان باجه پست نمی‌رسیده، دنبال تمبر بوده‌ و الان هم که فروشنده تمبر است و جنسش همیشه جور‌. از پهلوی دوم به بعد را اگر کسری دارید می‌توانید به سراغش بروید و دست خالی هم بازنمی‌گردید‌. آماری از تعداد تمبرهای مجموعه‌اش ندارد و حتی به یاد ندارد نخستین تمبری که خریده چه تصویری داشته و می‌گوید: بیش از 60سال از آن زمان گذشته و الان اینقدر مجموعه‌ام بزرگ شده که چیزی به یاد ندارم‌. 

زمان بچگی‌اش با اینکه کرایه اتوبوس یک قران بوده او مسیر رفت و برگشت به مدرسه را پیاده می‌رفته تا با پول توجیبی‌اش تمبر بخرد‌. «از همان دبستان تمبر را دوست داشتم و بزرگ که شدم علاقه‌ام به تمبر بیشتر شد‌. مثلا در 30سالگی و تا قبل از سال 54 از هر تمبری 50سری می‌گرفتم.» سال 54 رییس بانکی در سرخس می‌شود و حقوقش چند برابر که می‌شود به اداره پست می‌رود و به رییس اداره می‌گوید که چند سری تمبر یادگاری سهمیه دارید، رییس هم که «ناهیدی» نامی بوده جواب می‌دهد که ما 100سری می‌گیریم و همیشه هم روی دست‌مان می‌ماند‌. پارسا از او می‌خواهد این سهمیه را به 500سری افزایش دهد که با تعجب ناهیدی مواجه می‌شود ولی او خیالش را راحت می‌کند که 300سری را خودش می‌خواهد و برای بقیه تمبرها هم مشتری جور می‌کند‌. با خنده ادامه می‌دهد: «رییس اداره تمبر می‌گفت این همه تمبر را می‌خواهی چه کار کنی و من گفتم که بازنشسته که شدم می‌خواهم تمبرفروشی باز کنم.»

مانند هر مجموعه‌دار دیگری به حوزه‌های دیگر هم سرکی کشیده و چیزهایی مثل تمبر خارجی، کتاب و اسکناس خارجی هم تا حدودی جمع کرده است‌. با اینکه در مشهد مشتریان زیادی برای مجموعه‌داری در حوزه تمبر وجود ندارد اما او دلش به مشتریانی خوش است که در شهرهای دیگر و از جمله تهران دارد‌. حتی از کشورهای عربی مانند عربستان و بحرین و کویت هم مشتری دارد و می‌گوید یک مجموعه‌دار کویتی سری کامل تمبرهای دوره پهلوی دوم را دارد‌. سالم کار کردن را دلیل شهرتش می‌داند‌. همیشه برای مشتریانش تمبر ارسال کرده و خوشحال است که از او راضی بوده‌اند‌.

کلاه سرم نرفته

پارسا کمتر کلاه سرش رفته و اگر رفته مربوط به دوره جوانی‌اش بوده‌. «قبل از انقلاب که جوان و بی‌تجربه بودم از دو نفر تمبر می‌خریدم، یکی از آنها گاه تمبرهای خراب به من قالب می‌کرد اما سروان مشهوری در مشهد بود که همیشه تمبرهای سالم به من می‌فروخت و توصیه می‌کرد من هم از آنها به‌خوبی مراقبت کنم‌. همین فرد باعث شد که خودم هم به کسی تمبر خراب ندهم‌.»

دلزده نشده‌ام

دلزده شدن و دل کندن از چیزی از ویژگی‌های آدم‌هاست‌، اما مجموعه‌دارها انگار استثنا هستند‌. پارسا هم همین عقیده را دارد و می‌گوید: «هیچ‌گاه دلزده نشدم‌. بارها به خاطر موقعیت دو نبشی که مغازه‌ام دارد، خواسته‌اند آن را از من به قیمت خوبی بخرند اما راضی نشده‌ام چون من عشقم تمبر است‌.» 

خانواده مجموعه‌دار

پارسا در مورد شیوه برخورد خانواده‌اش با مجموعه‌داری او با خنده می‌گوید: «خب! کنار اومدن.» البته به نظر می‌رسد این کنار آمدن خیلی هم برای جناب پارسا راحت اتفاق نیفتاده است‌. کما‌اینکه اشاره می‌کند: «اوایل خیلی سخت‌تر هم بود‌. مثلا مسافرت که می‌رفتیم من به دنبال تمبر در بازار می‌گشتم و معمولا دلخوری‌هایی ایجاد می‌شد‌. بعدا هم دیدن که کاریش نمی‌شه کرد و کنار اومدن.»

پشیمانی نخورده‌ام

تمبرهای دوره‌های مورد علاقه‌اش را دارد و معمولا از نخریدن تمبری خیلی پشیمان نشده: «ممکن است تمبری را کم داشته باشم نه اینکه اصلا نداشته باشم.» برای تکمیل مجموعه‌اش حتی حاضر شده تا تمبری را گران‌تر از قیمت واقعی‌اش بخرد‌. 

مشتریان و خاطره‌ها

چون خودش که دانش‌آموز بوده، تمبر را خیلی دوست داشته، سعی می‌کند دانش‌آموزان را به این حوزه علاقه‌مند کند‌. هرچند قیمت تمبرها را برای این قشر بالا می‌داند: «خریداران دانش‌آموزی دارم که به دلیل نیاز مالی بیشتر تمبرهای ارزان را می‌خرند و وقتی برای‌شان توضیح می‌دهم که تمبرهای گران‌تر را بخرند و این گران‌ها آخر سر ارزشمند می‌شوند، گوش نمی‌دهند و البته وسع مالی‌شان نمی‌رسد و اغلب هم مجموعه‌دارشدن در ذهن‌شان نیست.» مشتری زن هم دارد اما انگشت‌شمار‌.

از مشتری که حرف می‌زنم خاطرات زیادی در ذهنش گل می‌کند و با چند سرفه خشک ادامه می‌دهد: «به یاد دارم تمبری به نام احمدی بزرگ را که مربوط به زمان احمدشاه قاجار است (احمدی کوچک هم داریم) 55هزار تومان می‌فروختیم که البته الان شده 140هزار تومان‌. خریداری آمد و یک سری از ما به قیمت 55هزار تومان خرید و رفت‌ ولی برگشت و گفت آقای پارسا من از شما انتظار نداشتم که به من تمبر گران بدهی‌. فلان شخص همین تمبر را می‌دهد 40هزار تومان‌. برای اینکه به او ثابت کنم تمبرها با هم فرق دارند، در مغازه را بستم و با او راه افتادم‌. احمدی بزرگ آن مغازه‌دار را گرفتم و به پشت خواباندم و گفتم حالا مقایسه کن‌. اصل کار احمدی بزرگ یک تومان و دو تومان و سه تومان نیست‌. بلکه اصل کار دو‌شاهی و سه‌شاهی و 12شاهی است‌. تمبرهای آن آقا ایراددار بودند، هم پشت‌شان سالم نبود و هم دندانه‌هایشان.»

انتقادهایی از پست 

به نظر می‌رسد هر کسی دستی در مجموعه‌داری تمبر دارد، دلخوری‌هایی هم از شرکت پست دارد‌. پارسا هم گلایه‌هایی دارد: «شرکت پست در سال‌های 81 تا 83 تمبرهایی چاپ کرد که در هیچ آلبومی جا نمی‌شود‌. بزرگ‌تر از حد معمول است و مقدار زیادی پرتی دارد‌. یعنی یک بلوک تمبر در وسط و اطرافش پرتی زیاد دارد که 20درصد کاغذ را از بین برده است یعنی 20درصد پرت تمبری داریم‌. یا مثلا سال 88 10بلوک تمبر به هم وصل شده چاپ کرد که می‌شود 40تا‌. تا کردن آن امکان‌پذیر نیست‌. در واقع تمبرهای ما استاندارد نیست‌. مهم‌تر از همه اینها اینکه ارزش تمبر به بلوک بودن آن است اما شرکت پست تمبر 9تایی چاپ می‌کند‌. تمبرهای تک به کار نمی‌آید‌. چون بلوک را می‌توان به تک تبدیل کرد اما تمبرهای تک را نمی‌توان به بلوک تبدیل کرد‌. پست، تک‌ها را مثلا روی پـاکت‌های پستی مصــرف می‌کنــد امـا مجموعــه‌دار خـــریدارشـان نیست‌. یا ورق‌های تمبر گاه 15تایی است و مثلا دو بلوک در می‌آید و هفت تک‌. این یعنی پرت زیاد در تمبر که به ضرر خریدار است‌. البته ما هم از پست دیگر از روی بلوک خریداری می‌کنیم تا مانع هدررفت پول‌مان شویم.»

یکی دیگر از گلایه‌های او مربوط به تصاویری است که روی تمبرهای ایران می‌بینیم‌. به عقیده او تصاویر مشاهیر ادبی ایران که در سطح جهان هم شناخته شده هستند، جایشان روی تمبرها خالی است‌. در‌حالی‌که مجموعه‌داران خارجی فردوسی، خیام، عطار، ابوعلی سینا، رودکی و غیره برایشان جذاب است و نه مثلا تصویر نخستین موتور ایران: «نه اینکه بگویم موتور و تولید آن بی‌ارزش است اما ما باید به بازار و خواست مشتری توجه کنیم یا مثلا هر سال به مناسبت هفته کتاب تمبر چاپ می‌کنیم که به کار مجموعه‌دار خارجی نمی‌آید‌. الان افغانستان و تاجیکستان و ترکیه چهره رودکی و مولانا و غیره را روی تمبرهای خود می‌زنند‌. یا تمبر مشترکی بین ایران، افغانستان و ترکمنستان با تصویر خواجه عبدالله انصاری چاپ شده و برای من آوردند که مشتریان زیادی هم داشت و الان من سفارش 17ورق داده‌ام».

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/NeVaQ76T
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
عبدالله :
8 سال پیش
باسلام.هیچ بقالی نمی گوید ما....ایشان هم مثتسنی نیستند.اگر مشتری وی بودید بهتر قضاوت می کردید،بیشتراجناس ایشان به دلیل نگهداری نامناسب ایراد دارند و.....
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
خرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانکمک به خیریهسریال ازازیللوازم یدکی تویوتاگالری مانتوریفرال مارکتینگ چیست؟محاسبه قیمت طلاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاستضد یخ پارس سهندخرید آیفون 15 پرو مکسمشاور مالیاتیقیمت تترمشاوره منابع انسانیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختاکستریم VXدانلود آهنگ جدیدلمبهخرید جم فری فایرتخت خواب دو نفره
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه