بررسی های آکادمیک نشان می دهد بچه هایی كه كاربر شبكه های اجتماعی هستند، در مقایسه با آنهایی كه از شبكه های اجتماعی استفاده نمی كنند، بیشتر به شهرت اهمیت می دهند یا بهتر است بگوییم برای شهرت ارزش بیشتری قائلند.
شهرت چیز خوبی است. به گمانم دیگر در قرن ٢١ و عصر فناوری و دیجیتال كمتر كسی وجود دارد كه هیچ اهمیتی برای مقوله شهرت قائل نباشد. مهم ترین ویژگی مشهور بودن پول داشتن است یا دست كم این تصوری است كه مردم از افراد مشهور دنیا دارند و رسانه ها هم در ارائه این تصویر بی نقش نیستند. بله؛ این درست است شهرت با خودش پول می آورد. كسی كه به معنای واقعی و ملموس به شهرت رسیده باشد می تواند هم برای خودش و هم برای دیگران پولسازی كند. نمونه اش كمپانی های بزرگ دنیا كه محصولات خود را با افراد مشهور تبلیغ می كنند و این میان میلیاردها دلار پول رد و بدل می شود. نشریه هایی كه عكس افراد مشهور دنیا، به خصوص ستاره های سینما و موسیقی را روی جلد كار می كنند، قاعدتا خریداران بیشتری دارند.
با این حساب منطقی است كه بگوییم همه به نوعی به شهرت علاقه دارند؛ عده ای فقط تماشایش می كنند و در دسته خریداران نشریه های مخصوص ستاره ها و محصولاتی كه کمپانی ها تبلیغ می كنند، قرار می گیرند، عده ای به دنبالش می روند و از قالب تماشاگر و تحسین كننده صرف در می آیند.
هدف شان چیست؟ رسیدن به پول و شناخته شدن. در دوره ای به سر می بریم كه به ظاهر هدف دوم از هدف اول مهم تر شده است چراكه صرفا شهرت، به خصوص در كشورهای جهان سوم با خودش پول نمی آورد. این دیگر تبدیل به یك حقیقت شده است و تقریبا همه از آن باخبرند. به عنوان مثال شكل و جنس زندگی سلبریتی های درجه یك كشوری مثل ایران فرسنگ ها با استاندارد زندگی سلبریتی وار در دنیا فاصله دارد، اما این ادعا شاید تنها اگر با تحقیق و آمار ثابت شود، برای عموم قابل قبول باشد. عموم به طور كلی همان چیزی را می بیند و می پذیرد كه رسانه به خوردش می دهد و خود را جای آن تصویر می گذارد؛ تصویر پرزرق و برقی که رسانه از زندگی سلبریتی ها نشان می دهد.
آرزوی داشتن زندگی كه سلبریتی ها دارند، آرزوی تازه و عجیبی نیست. شاید بتوان گفت قدمتش برابر با قدمت رسانه است. همان طور كه آرزوی داشتن زندگی پولدارها آرزوی دیرینه ای است و قدمتش احتمالا به زمانی برمی گردد كه پول جایی در تاریخ معنای واقعی اش را از دست داد.
اما اگر بپذیریم معنا و مفهوم واقعی شهرت فقط در دنیای هنر و كمی هم سیاست نمود پیدا می کند، می توانیم به این نتیجه برسیم كه دنباله روهای شهرت، لااقل در حال حاضر، در وهله اول به دنبال پول نیستند كه اگر اینطور بود می توانند برای پولدار شدن به وادی های دیگر سر بزنند. مثلا به دنبال پزشكی و مهندسی بروند. شهرت در واقع تبدیل به دغدغه قرن ٢١، به خصوص در دهه های اخیر شده است؛ یك جور اپیدمی. اگر بخواهیم عصر فناوری و دیجیتال را دوره مورد بحث در نظر بگیریم، می توان گفت اپیدمی شهرت در این دوره چیزی شبیه اپیدمی كامپیوتر بعد از ظهور كامپیوترهای خانگی است؛ چیزی كه همه باید داشته باشند.
اصلا قصه از همان جا شروع شد؛ زمانی كه پای كامپیوتر و بالطبع شبكه های اجتماعی به خانه ها باز شد و در چند سال اخیر به واسطه گوشی های هوشمند تبدیل به دغدغه جدی تری شد. اگر شبكه های اجتماعی چون اركات و ٣٦٠ صرفا امكان برقراری ارتباط یا در نهایت ردوبدل كردن نظرات را داشت، بعدها به لطف فیس بوك، توییتر و اینستاگرام كاربران حقیقی دنیای مجازی امكانات و بالطبع دغدغه های تازه تری پیدا كردند و مقوله ارتباط معنای دیگری پیدا كرد.
شهرت برای جوانان مهم است
ما به هر حال این را می دانیم كه شهرت اهمیت دارد. اینكه چطور علاقه مندان به این مقوله وسوسه انگیز به آن می رسند، پاسخی است كه با بررسی عملكرد كاربران شبكه های اجتماعی شاید بتوان پیدا كرد. اگر تا پیش از پیدایش شبكه های اجتماعی شهرت مثل یك گردنبند جواهر گران قیمت پشت ویترین بود و دست یافتن به آن آرزویی محال، حالا بستری فراهم شده كه می تواند آن گردنبند را هر چند به صورت مجازی به گردن مشتری اش بیندازد، اما سوال این است که چه كسانی خواستار آن گردنبند مجازی هستند و چرا؟ و چرا افرادی كه وابستگی زیادی به شبكه های اجتماعی دارند، برای مقوله شهرت اهمیت بیشتری قائلند؟ تحقیقی كه در ابتدای مقاله به آن اشاره شد، از سوی مركز رسانه های دیجیتال مختص كودكان دانشگاه یوسی ال ای انجام شده است. نیمی از ٣٣٤ نفری كه به صورت آنلاین مورد پرسش قرار گرفتند، كاربران شبكه های اجتماعی بودند. از میان گروه زیر ١٣ سال ٢٣ درصد كاربر یكی از وب سایت های شبكه اجتماعی بودند و ٢٦ درصد گروه جوان تر در «یوتیوب» اكانت شخصی داشتند. ٣٣ درصد گروه جوانان هم در پاسخ به اینکه «آیا شهرت برای شان اهمیت دارد»، گفتند که یا شهرت برایشان اهمیت دارد، یا تا حدی اهمیت دارد یا خیلی اهمیت دارد.
یافته های این تحقیق نشان می دهد 54 درصد آنهایی که اعتقاد داشتند، شهرت برای آینده شان «خیلی مهم» است، اغلب یا تقریبا در صفحه های خود در شبکه های اجتماعی عکس می گذارند، 46 درصد تقریبا به همین اندازه استتوس فیس بوکی و 38 درصد به طور کلی صفحه خود را به همین اندازه به روز می کنند.
شبکه های اجتماعی زندگی های مان را هدایت می کنند
ما در جوامعی زندگی می کنیم که به ناچار یا به صورت ناخودآگاه مجبور به تبلیغ خودمان می شویم. هدف مان چیست؟ می خواهیم دیده شویم، شناخته شویم، حرف ها و دیدگاه های مان را به گوش دیگران برسانیم. باید این حقیقت را پذیرفت که سطح فناوری به جایی رسیده که زندگی های ما را تحت کنترل خود گرفته و بدون آن احساس گمگشتگی خواهیم داشت.
پیش از عصر شبکه های اجتماعی تمام راه های رسیدن به شهرت شامل برقراری ارتباط، مشورت با مدیر برنامه و در نهایت رسیدن به آن فرصت طلایی می شد؛ اول فرصت طلایی، بعد شهرت در میان عموم و بعد شهرت جهانی.
اما حالا قوانین کاملا تغییر کرده؛ شبکه های اجتماعی و گوشی های هوشمند حالا دیگر پرده از همه چیز برداشته اند و تریبونی وسیع در اختیار کاربران شان قرار داده اند. دیگر قوانین قدیمی جواب نمی دهد. حالا اگر حاشیه ای برای چهره ای مشهور به وجود بیاید، این شبکه های اجتماعی هستند در کمترین زمان ممکن آن را در اختیار مردم می گذارند.
ارتباط با نویسنده : azadehetehad@gmail. com