خواسته وزیر صنعت، معدن و تجارت از خودروسازان کوچک این است که با یکدیگر ادغام شوند و خودرویی با تیراژ بیش از 100هزار دستگاه تولید کنند. در همین رابطه محمدرضا نعمتزاده از خودروسازان کوچک خواسته در زمینه نحوه ادغام، بررسی های لازم را انجام دهند و پیشنهاد عملی خود را به وزارت صنعت، معدن و تجارت ارائه کنند.پایین بودن تیراژ تولید در خودروسازی های کوچک باعث افزایش هزینههای تمام شده تولید وافزایش قیمت فروش خودروهای تولیدی توسط این شرکت ها شده است.
از سوی دیگر قطعات مورد نیاز این خودروها از کشورهای خارجی وارد و فقط مونتاژ کاری در کشور ما انجام می شود. در حالی نعمتزاده اقدام خودروسازان کوچک در مورد واردات قطعات از خارج کشور و مونتاژ کاری صرف را برخلاف مصالح صنعت کشور می داند که مدیران این شرکتها نیز اظهار کرده بودند که به دلیل پایین بودن تیراژ تولید محصولاتشان امکان داخلی سازی قطعات وجود ندارد، زیرا این کار از توجیه اقتصادی برای شرکتهای قطعه ساز برخوردار نیست اما کارشناسان معتقدند در صورتی که خصوصی سازی به شکل واقعی انجام شود و دولت بدون دخالت مستقیم، مشوق هایی را در نظر بگیرد، خودروسازان با ارزیابی صرفه اقتصادی خود می توانند در مورد ادغام با یکدیگر تصمیم بگیرند.اما تمام این مسائل در حالی است که هدف دولت از ادغام خودروسازان کوچک مشخص نیست و این خود سوالات و ابهاماتی را در مورد این موضوع به وجود آورده است. کارشناسان و نمایندگان مجلس در گفت و گو با «فرصت امروز» بر این موضوع تاکید کردند که کاهش هزینه های تولید و اقتصادی شدن تیراژ تولید باید مهم ترین هدف ادغام خودروسازان کوچک باشد.
***
سیدمحمد بیاتیان:
خودروسازان براساس صرفه اقتصادی ادغام شوند
سیدمحمد بیاتیان، دبیر کمیسیون صنایع و معادن مجلس میگوید: خودروسازان کوچک براساس صرفه اقتصادی خود باید تصمیم به ادغام با یکدیگر بگیرند و دولت نباید در این موضوع دخالت کند زیرا دخالت دولت موجب نابسامانی فضای اقتصادی میشود.
مدتی است که بحث ادغام خودروسازان کوچک از سوی دولت مطرح میشود. به نظر شما آیا اساسا ادغام خودروسازان کوچک اقدام صحیحی است یا خیر؟ و اگر صحیح است باید چه اهدافی را دنبال کند؟
به نظر بنده به غیر از ایرانخودرو و سایپا بقیه شرکتها خودروساز نیستند و اغلب مدل ماشین را از یک شرکت خارجی میگیرند و در داخل کشور مونتاژ میکنند و تحویل مردم میدهند، پس به اینها نمیتوانیم خودروساز بگوییم و بیشتر میتوانیم آنها را نماینده خودروسازان خارجی قلمداد کنیم. باید مشخص شود که قرار است چه نتیجهای گرفته شود؟ اگر به دنبال این هستیم که یک قطب دیگر خودروسازی به وجود بیاوریم، به این وسیله چنین قطبی به وجود نمیآید.
از همه مهمتر اینکه خودروسازان خودشان باید تصمیم بگیرند که با یک شرکت دیگر ادغام شوند یا خیر و براساس صرفه اقتصادی باید این تصمیم را اتخاذ کنند. در هیچ کجای دنیا، دولتها در این موضوع دخالت نمیکنند، چون دخالت کردن دولتیها در این قضیه به معنای نابسامانی فضای اقتصادی است. بنابراین تصمیم دولت در مورد ادغام خودروسازان کوچک درست نیست و دخالت در فضای اقتصادی و بخش خصوصی است و فکر نمیکنم آنچه مدنظر دولت است، از این قضیه به دست بیاید.
بعضی از کارشناسان معتقدند که اگر با ادغام خودروسازان کوچک بتوان خط تولید مشترک ایجاد کرد و هزینههای سربار را کاهش داد، میتواند اتفاق خوبی باشد. به عبارت دیگر به دنبال ادغام باید کاهش هزینههای تولید و اقتصادی شدن تیراژ اتفاق بیفتد. به نظر شما در کشور ما میتوان چنین الگویی را اجرایی کرد؟
در حال حاضر آنچه در حوزه خودروسازی میبینیم، مشکلات مدیریتی و همچنین عدم سرمایهگذاری در بخش پژوهش و تحقیق است که مدتهاست انجام نشده. در کنار این عوامل فقدان حضور شریک خارجی را میتوان با لحاظ قراردادی که از حداقل های بینالمللی تبعیت کند جبران کرد. در مورد ادغام و گرفتن شریک، در صورتی که یکسری از مصلحتها را در بحث الفبای بازاریابی و تجارت لحاظ نکنیم و نگاهمان صرفا تولید محصولی بیکیفیت و فاقد شبکه خدمات پس از فروش باشد، اگر این شرکتها تعطیل شوند و فقط واردات داشته باشیم بهصرفهتر است.
ادغام باید باعث ارتقا و رونق فضای کسب و کار باشد و در کنار آن شرکای تجاری خارجی را جذب کنیم که اینها تکنولوژی را وارد کنند. البته تکنولوژیای که در داخل کشور بتوان تولید کرد و دیگر به سمت مونتاژ و کپی کردن نرویم، زیرا توان این کار و زیرساخت لازم را در اختیار داریم ولی تکنولوژی آن باید از سمت شرکای خارجی بیاید و از همه مهمتر اینکه این شرکا باید واقعی باشند؛ یعنی شریک سود و زیان باشند.
گفته میشود که سودآوری خودروسازان کوچک بیشتر از خودروسازان بزرگ است و ممکن است در مقابل مسائلی مانند ادغام مقاومت کنند و دولت هم نباید اینها را مجبور به ادغام کند. این موضوع که سودآوری خودروسازان کوچک بیش از واحدهای بزرگ است، درست است و این موضوع میتواند باعث شود در مقابل ادغام مقاومت کنند؟
فکر میکنم سودآوری خودروسازان کوچک بیشتر است، زیرا اینها محصول روز دنیا را مونتاژ میکنند و تحت عنوان محصول داخلی به مردم ارائه میدهند. به غیر از این شورای رقابت برای خودروسازان کوچک قیمتگذاری نمیکند بنابراین اینها یک فرمول برای خودشان تدبیر و با این فرمول قیمت را تعیین میکنند و به مشتری میفروشند و از آنجا که اقشاری از جامعه به سراغ خرید محصول این شرکتها میروند، حاشیه سود بسیار بالایی دارند.
احمد نعمتبخش:
ادغام خودروسازان نیازمند مشوق است
احمد نعمتبخش، دبیر انجمن خودروسازان میگوید: به وزیر صنعت، معدن و تجارت پیشنهاد شده که دولت مشوقهایی را برای ادغام خودروسازان کوچک قرار دهد تا این خودروسازان به تیراژ اقتصادی در تولید دست یابند و در نتیجه قادر به تولید داخلی شوند.
شما به عنوان دبیر انجمن خودروسازان موضوع ادغام خودروسازان کوچک را اقدام مناسبی میدانید؟ و اگر قرار باشد چنین ادغامی انجام شود، چه اهدافی را باید دنبال کند؟
به دنبال بحثهای چند جلسه قبل شورای سیاستگذاری خودرو، وزیر صنعت، معدن و تجارت اشاره کرد که چرا ساخت داخلی برخی خودروها کم است و نباید این طور باشد که خودروسازان تمام قطعات مورد نیاز خود را از خارج کشور وارد و در اینجا مونتاژ کنند و باید در داخل اقدام به تولید خودرو کنند و حداقل هر گروهی 40 درصد ساخت داخل داشته باشد. بنده خطاب به وزیر صنعت این موضوع را مطرح کردم که ما نیز علاقهمند هستیم ساخت داخل خودروها را بالا ببریم اما وزارت صنعت به شرکتهای خودروسازی مجوز تولید خودرو را در حد 10 تا 30 هزار تیراژ تولید داده است.
این میزان تیراژ موجب میشود که ساخت داخل گران تمام شود و واردات آن بهرغم تعرفهای که دارد ارزانتر است. ما در سایر جلسات هم به وزیر صنعت دلایل و مستندات را ارائه کردیم که اگر ساخت داخل کمتر از 100هزار تیراژ باشد، مقرونبهصرفه نخواهد بود. به عبارت دیگر تیراژ خودرو باید صرفه اقتصادی داشته باشد و قیمت آن اقتصادی باشد. در همین رابطه به وزیر صنعت پیشنهاد کردیم که به این شرکتها مجوز داده شود و اگر به این شرکتها 40درصد ساخت تکلیف شود، قطعه داخلی بسیار گرانتر از وارداتی تمام میشود اما اگر تیراژ بالا باشد، تولید قطعه اقتصادی میشود و بنده پیشنهاد دادم که وزارت صنعت و معدن مشوقهایی را قرار بدهد تا شرکتهای کوچک با یکدیگر ادغام شوند. خودروسازان بزرگ تیراژ تولید بالا دارند و متاسفانه یک قطعهساز نمیتواند قطعه به اندازه کافی در اختیار این خودروسازان قرار دهد و خودروسازان مجبورند از سه قطعهساز قطعه خریداری کنند تا پاسخگوی تولید باشد.
به همین دلیل است که کیفیت برخی خودروها با دیگری فرق میکند. در صورتی که اگر قطعهسازان کوچک ادغام و به قطعهساز بزرگ تبدیل شوند، هم هزینههای آنها سرشکن میشود و قیمت خودرو بالا نمیرود و هم زمانی که تیراژ بالا باشد مرکز تحقیقات خود را گسترش میدهند. لذا این سیاست اتخاذ شد که هم قطعهسازان ادغام شوند و هم تولیدکنندگان کوچک با مشوقهایی که دولت قرار میدهد، با هم ادغام شوند که بتوانند تیراژ اقتصادی داشته باشند و در نتیجه تولید داخلی را انجام دهند.
معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت عنوان کرده که به دلیل قرار داشتن در شرایط تحریم، خودروسازان چینی باید همچنان در بازار ما حضور داشته باشند اما کارشناسان معتقدند که برای حصول نتیجه خوب باید تکنولوژی را از شرکتهای چینی اخذ کنیم. به نظر شما چنین موضوعی امکانپذیر است؟
بله! قطعا همینطور است. به عنوان مثال در حال حاضر سایپا با یک شرکت چینی قرارداد منعقد کرده که پلتفرم را با کمک آنها بومیسازی کند و از قبل یک پلتفرم چهار تا پنج خودرو تولید کند. ضمنا درباره این موضوع که مردم گمان میکنند محصولات چینی مشکل دارد این را باید بگویم که چین محصولات باکیفیت درجه یک تا درجه پنج تولید میکند و ما باید جنس باکیفیت خریداری کنیم و با توجه به اینکه اصولا تولید و واردات خودرو باید استانداردهای اجباری کشور را دارا باشد لذا اگر محصولات چینی نتواند استانداردهای ایمنی و عملکردی را دریافت کند، اصلا اجازه شمارهگذاری به این خودروها داده نمیشود.
پس ما میتوانیم به سمت اخذ تکنولوژی از چین برویم اما شروطی دارد. این شروط چه مواردی است؟
البته در قراردادهایی که منعقد میکنند باید این شروط را لحاظ کنند. هر دو شرکت بزرگ خودروسازی کشور ما دارای مرکز تحقیقات هستند که توانمندیهای خوبی دارند. این شرکتها قرارداد با خارجیها منعقد میکنند و با کمک مهندسان داخلی انتقال تکنولوژی انجام و پلتفرم جدید طراحی و خودروهای مختلفی در این قالب تولید میشود.
جمشید پژویان:
ادغام، درجه انحصار خودروسازان بزرگ را کاهش میدهد
جمشید پژویان، کارشناس اقتصادی معتقد است ادغام خودروسازان کوچک موجب افزایش قدرت آنها میشود. به گفته پژویان باید از ادغام خودروسازان کوچک این انتظار را داشت که درجه انحصار خودروسازان بزرگ کاهش یابد.
بحث ادغام خودروسازان کوچک از مدتی پیش مطرح است. بهرغم تاکید دولت برای این ادغام اما ظاهرا هدف از این اقدام مشخص نیست. ادغام خودروسازان کوچک باید چه هدف یا اهدافی را دنبال کند؟
این موضوع ارجح است که خودروسازان جدیدی با توان بالا وارد بازار شوند ولی همین ادغام خودروسازان کوچک باعث میشود اینها قوت و قدرت بگیرند. در خودروسازی به دلیل اینکه هزینه ثابت بالایی وجود دارد، هر چه تولید افزایش یابد، سرشکن شدن این هزینه روی تعداد خودروی بیشتر قیمت را پایین میآورد البته اقدام اینها باید مشروط بر این باشد که بتوانند سهم خود را در بازار افزایش دهند. در این صورت اگر توانستند این سهم را افزایش دهند، این انتظار را میتوانید داشته باشید که درجه انحصار بنگاههای دیگر کمتر شود یعنی ایرانخودرو و سایپا. این اتفاق از این نظر میتواند مفید باشد.
گاهی هدف از ادغام خودروسازان کوچک ایجاد خط تولید مشترک و کاهش هزینههای سر بار و بالاسری در جریان تولید خودرو عنوان میشود. آیا در کشور ما شرایط لازم برای حصول به چنین نتایجی وجود دارد؟
اصولا ادغام باید این نتایج را داشته باشد و باید موجب اقتصادی شدن تیراژ شود. در صورتی که هدف از ادغام کاهش هزینههای سربار و غیرتولیدی باشد، به طور قطع با ادغام این موضوع محقق شده و هزینههای بالاسری تا حدودی کاهش مییابد.
وزیر صنعت، معدن و تجارت گفته است برای اینکه در تحریم قرار داریم چارهای نداریم جز اینکه شرکتهای چینی را در کنار خود نگه داریم. به نظر شما باید چه هدفی را از این موضوع دنبال کنیم؟ آیا باید هدفمان اخذ تکنولوژی از کشوری مانند چین باشد؟
بدون شک اینکه فقط بخواهیم مونتاژ کنیم و ارزش افزوده داخلی ما بسیار کم باشد، به رشد اقتصادی ما کمکی نمیکند. ممکن است از نظر بازار خودرو حضور شرکتهای چینی تا حدودی باعث شود که درجه انحصار پایین بیاید ولی برای کمک به رشد اقتصادی باید حتما خودمان بخش عمدهای را تولید کنیم. البته در دنیای امروز این موضوع الزام نیست که تمام قطعات خودرو در داخل یک کشور ساخته شود. بسیاری از شرکتهای خودروسازی بخشی از قطعات موردنیاز خود را از سایر کشورها وارد میکنند و در مقابل بخشی از قطعات خودرو را به این کشورها صادر میکنند.
ما باید به همین شکل عمل کنیم، یعنی باید در ساخت قطعات خودرو آنقدر مهارت داشته باشیم که کیفیت خوب و قیمت پایین باشد تا بتوانیم صادرکننده باشیم و بخشی را هم وارد کنیم. اما ارزش افزوده داخلی نیز باید قابل توجه باشد تا ما به رشد اقتصادی برسیم و اگر این اقدام همراه با افزایش تعداد خودروسازان صورت بگیرد، نتیجهاش این خواهد بود که هم بازار خودرو از حالت انحصار خارج میشود و هم موجب میشود که رشد اقتصادی بهبود پیدا کند.