اعتماد‌سازی یک مدیر

یک مدیر موفق در وهله اول باید به کار خود علاقه و از آن رضایت داشته باشد. این یکی از اساسی‌ترین رکن ها‌ در مدیریت است که می‌تواند موارد دیگر را با خودش همراه کند. یک مدیر از طریق کسب اطلاعات زیاد باید روی کار خود احاطه پیدا کند و بتواند با سایر اعضا و ارگان‌های مرتبط با فعالیتش ارتباط موثر برد- برد برقرار سازد و تنها به سیستم خود فکر نکند بلکه به فکر پیشرفت سایر اجزا باشد. امروزه با پدیده رفتارهای اعتیادی در سیستم مدیریتی مواجه هستیم. منظور مصرف مواد‌مخدر توسط یک مدیر نیست، بلکه به رفتار‌هایی اشاره دارد که منشأ تفکر اعتیادی است که برای سازمان بسیار مضر است.

به زبان دیگر در یک سازمان همه حق را به خودشان می‌دهند تا آنطور که مدنظرشان است برخورد کنند و دیگران در خدمت‌شان باشند. یکی از مدل‌های تفکر اعتیادی این است که یک مدیر می‌گوید من کارگردان همه چیز هستم و همه باید در خدمت من باشند. خواه این بازیگران درون‌ سازمان خودش باشند و خواه در سازمان دیگر. زمانی که یک مدیر چنین نقشی را برای خود متصور می‌شود بازیگران خوب بازی نمی‌کنند و همه‌چیز به هم می‌خورد. در‌حالی‌که این تفکر در خیلی جاها وجود دارد و باعث می‌شود کار‌ها به نحو‌ صحیح انجام نشوند.

در این زمینه دانش و تجربه با هم ارتباط تنگاتنگ دارند، هردو عامل در کنار هم می‌توانند در حل این مشکل موثر باشند. دانش مدیریت از نکات مهمی است که افراد باید از آن بهره‌مند شوند و آن را همسو با اتفاقات روز ارتقا دهند و بر دانش خود بیفزایند. مدیران می‌توانند با بهره‌گیری از تجربیات سایر مدیران گذشته آزمون و خطا را به حداقل برسانند و در کار خود پیشرفت کنند اما ارتقای سطوح کارشناسی و سطوح مدیران زیردست از نظر دانش و تجربه امر مهمی است. 

مدیر باید تا آنجایی که می‌تواند سطح کارشناسان و کارکنان خود را بالا ببرد و به این فکر نکند که پیشرفت آنها باعث پسرفت خودش می‌شود. در دوران مدیریتم شرایط مختلفی را تجربه کردم، در برهه‌های زمانی مختلف دچار یک تهدید جدی شدیم و با مشکلات متعددی درون و بیرون سازمان مواجه شدیم اما آن چیزی که باعث شد در آن زمان ما این بحران را تبدیل به فرصت و برند‌سازی کنیم این بود که من با همه کسانی که به‌نحوی درگیر ماجرا بودند به‌صورت جمعی و فردی جلسات متعددی برپا و گفت‌وگوی دو طرفه‌ای با آنها آغاز کردم و از همه لحاظ شفاف‌سازی کردم و این عملکرد سبب شد بعد از گذشت زمان ارتباط موثری با آنها برقرار کنم. اعتماد نقش مهمی در ارتباطات ما ایفا می‌کند. 

وقتی بحرانی شکل می‌گیرد و اعتماد ذی‌نفعان کاهش پیدا می‌کند ترمیم این اعتماد می‌تواند موثر واقع شود و ریشه‌های یک سازمان را برای ادامه کار تقویت کند. 

* مدیر انجمن تولد دوباره