مدیری در خاطرات خود نوشته بود: سالها پیش وقتی که مدیریت یکی از کارخانجات بزرگ خراسان را برعهده داشتم روزی کارگر جوانی از واحد جوشکاری نزد من آمد و چند تا از شعرهایم را خواست. با تعجب از سرپرست او پرسیدم فلانی از کجا میداند که من اهل شعرم؟ سرپرست پاسخ داد: آخر این جوان خودش اهل دوتار است اما چند ماه پیش بند اول انگشت دست چپ او زیر قیچی رفته و بعد از آن چون دیگر نتوانسته با آن انگشت دوتار بنوازد از شدت ناراحتی دوتارش را شکسته و آن را سوزانده. اما حالا مدتی است که بند انگشتش ترمیم شده و اکنون میتواند دوتار بنوازد اما دوتار ندارد.
چند روز بعد جوان را خواستم. چند شعر به او دادم و متوجه شدم که او به علت مشکلات اقتصادی نمیتواند دوتار بخرد. او به من گفت که این ساز را سالها پیش از استاد محمد یگانه در قوچان به شکل سینه به سینه آموخته است. من که مدتها میخواستم دوتاری داشته باشم از او کمک خواستم و به او گفتم یک روز جمعه بیا با هم به قوچان برویم، او هم پذیرفت و در آن جمعه بسیار خاطرهانگیز من یک دوتار برای خودم و یکی هم به رسم هدیه برای او تهیه کردم.
اتفاق عجیب
هفته بعد سرپرست او که از این ماجرا بیخبر بود پیش من آمد و گفت اتفاق عجیبی افتاده و گروه جوشکاری و تولید که آن جوان هم در آن بود استاندارد و رکود تولید را شکسته است و همه به جای روزی 300 واحد محصول 370 واحد محصول تولید میکنند و این کاری بوده که نتوانسته بودیم از راه زمانسنجی آنها را متقاعد به این استاندارد تولید کنیم. روز بعد من آن جوان را خواستم و از این کار او اظهار نارضایتی کردم و گفتم من سفر قوچان و هدیه دوتار را برای افزایش تولید نکردم و تنها برای دلم کردم و آن جوان نیز در پاسخ گفت: مگر ما دل نداریم پس من هم این کار را برای دلم میکنم.
نقش دل در مدیریت
این خاطره نوشتهای بود که یکی از مدیران خوشنام صنعت ایران استاد مجتبی کاشانی در کتاب ارزنده «نقش دل در مدیریت» آورده است و در آن به بیان تجربیات سالهای کاریاش پرداخته و جالب است که اگر همین گفتار را نویسندهای خارجی بیان کرده بود آن را در بهترین مجلات مدیریت دنیا بهچاپ میرساندند و بر پایه آن عنوانی تحت نام آخرین یافته تحقیقاتی مدیریت سال به کتابهای مدیریتی اضافه میشد.
آیا مدیریت، زاده غرب است؟
برخی از دوستداران مدیریت ایران یا دانشجویان و مدیران سرزمین ما گمان میکنند که مدیریت، زاییده قرن بیستم و تماما غربی است و اصولا الف تا یای آن وارداتی و ساخته غرب است و از آنجا که معمولا زحمت مطالعه و بررسی تاریخ در ابعاد و اسناد قابل استناد آن را به خود نمیدهند، مدیریت و بسیاری از زیرمجموعههای علوم انسانی را در چارچوب ترجمه میپذیرند و گاه بدیهیترین گفته مدیریتی را تا از گفتار ترجمه حاصل نیاید، نمیپذیرند. البته جدا از نظرات گوناگون و گاه متضاد در این باره استفاده از عقل سلیم در این میان بسیار کاربردی و پرفایده است.
هرچند در این راستا نمیتوان انکار کرد که بسیاری از بحثهای حوزه مدیریت را نویسندگان زحمتکش غربی و البته اخیرا آسیای شرقی بهخوبی مدون و گردآوری کردهاند که در این باره زحمت سالیان سال آنها را در یک کتاب یا یک مقاله میتوان خواند. اما بهنظر نویسنده جز در مسائل کمی و محاسباتی مدیریت در سایر موارد یا بهتر است گفته شود در بسیاری از موارد یافتههای مدیریت مفاهیم چندان تازهای به حساب نمیآید و بسیاری از آن در گوشه و کنار تاریخ شفاهی و کتبی ایران (نظم و نثر) به وضوح قابل مشاهده و جستوجو است با این شرط که با حوصله نخست به تئوریها و متون مدیریت نوین آشنا باشیم و دوم سر فرصت به جستوجو و واکاوی در متون کهن نظم و نثر و تاریخها و شرح حالها و غیره بپردازیم.
چند پیشنهاد از مدیر دوتار نواز
مدیر دوتار نواز معرفی شده در آغاز نوشته در کتاب گرانبهای خود با نام نقش دل در مدیریت توصیههایی به مدیران دارد که به برخی از آنها اشاره میشود او مینویسد:
قاطع اما مهربان باشید.جدی اما لطیف باشید. حتی اگر جوان هستید در مقام مدیر – پدر باشید.همواره معلم باشید و یادتان باشد که همکاران شما از رفتار شما بیشتر از گفتار شما میآموزند. صمیمی و با صداقت باشید و سعی کنید رفتار شما بر گفتارتان منطبق باشد. زودتر از دیگران بیایید و دیرتر از دیگران بروید. حتما نظم را در محیط کار برقرار کنید. در یک محیط بینظم همه طلبکار و مدعیاند اما در یک محیط منظم و مبتنی بر اصول مدعیان احساس بدهکاری خواهند کرد. آراستگی و پیراستگی را که شامل پاکیزگی، زیبایی، ایمنی ، بهداشت و انضباط میشود در محیط کار اعمال کنید. این پدیده موجب بالا رفتن روحیه و در نتیجه افزایش بهرهوری و کیفیت میشود. به اصول، قولها و تعهدات خود و همکارانتان در مدیریت پایبند باشید. تا جای ممکن شما یا نماینده شما باید در همه صحنههای شادی و غم همکارانتان حضور پیدا کنید. در امور روابط با دیگران احساساتی، هیجانزده و شتابزده عمل نکنید. در قضاوت عجله نکنید. بههنگام خشم تصمیم نگیرید. بیش از آنچه میگویید عمل کنید و به یاد داشته باشید نتیجه عمل شما سخنگوی اعتقادات و دیدگاهها و ادعاهای شماست.
* کارشناس بازاریابی