مقوله جذابیت یکی از جنجالی ترین مباحث در حوزه بازاریابی و طراحی آگهی است. افراد مختلف عقاید گوناگونی در این مورد دارند و آنچه اوضاع را آشفته تر می کند، سرایت این اختلافات به بزرگان بازاریابی و تبلیغات است. به راستی چه چیزی باعث جذاب شدن یک آگهی می شود؟ کیفیت محصول، توانایی طراح در جذاب نشان دادن آن یا نیاز مشتریان؟ به طور کلی جنجال در مورد عنصر جذابیت آگهی حول این سه نکته می چرخد. با این حال امروزه به نوعی غیر علنی بازاریاب ها به توافق در مورد این موضوع رسیده اند.
در واقع هر سه نکته ذکر شده در جای خود حائز اهمیت اند و به بهانه توجه به یکی از آنها نمی توان از بقیه چشم پوشی کرد. در عین حال اگر کمی با دقت نگاه کنیم، نکته جالبی به چشم می خورد که حتی از این سه مورد نیز اهمیت بیشتری دارد. در واقع این کارکرد محصول است که بازیگر نهایی در تعیین نتیجه تبلیغات و کمپین ها است.
مخاطب آگهی هنگام مواجهه با متن شما به جای توجه به جمله ها تنها به دنبال پی بردن به کارکرد محصول و به تبع آن کارایی آن در زندگی روزمره اش است. به این ترتیب شاید بهتر باشد شیوه تبلیغات را تا حدود زیادی تغییر داد. در بیشتر تبلیغات مشاهده می شود که طراح به معرفی محصول پرداخته و بحث را به سوی تخفیف های ویژه ای که برای مدت محدود برپا شده، می کشاند. باتوجه به نکته ای که ذکر شد، شاید بهتر باشد در تبلیغات تنها به کارکرد محصول برای مشتری توجه شود. به این ترتیب می توان بیشتر نسبت به استقبال مخاطب از آگهی امیدوار بود.
ایده
ایده این شماره براساس طرح برند Multitrode طراحی شده است. این برند در زمینه خدمات تصفیه آب و تولید محصولات کاهش هدر رفتن آب فعالیت دارد.
تبلیغ اولیه برند Multitrode بسیار ساده و در عین حال هوشمندانه بود. در این تبلیغ تصویر محصول این شرکت (نخستین محصول تولیدی این برند) به تصویر کشیده شده بود. سپس این پمپ آب به صورت انیمیشن در آمده و شروع به صحبت می کرد: «سلام من Multitrode هستم. یک پمپ سه کاره که در عین حال توانایی پمپ آب، نمایش میزان ذخیره تانکر و آنالیز مواد موجود در آن را دارد.»
به همین سادگی نخستین تبلیغ این برند از راه رسیده بود. نه هیچ خبری از کلیپ طولانی بود و نه خبری از به کارگیری امکانات پیشرفته در تهیه آگهی. در واقع به نظر می رسد که Multitrode تنها روی یک نکته تمرکز کرده و آن ارائه امکانات محصول به مشتریان بدون کمترین حرف اضافی بود. اگر امروزه به بررسی این آگهی بپردازیم، شاید آن را یک شکست واقعی به حساب بیاوریم و به هیچ وجه فکر اقتباس از آن را نیز نکنیم. با این حال احتمال اینکه این تبلیغ در دنیای امروز نیز موثر باشد، چندان کم نیست.
آنچه این برند از آن در تبلیغ ساده خودبهره برده است، استفاده از فرمول FAB است. FAB مخفف سه کلمه امکانات، مزیت ها و سود است. درست همان چیزی که Multitrode به سادگی آن را بیان کرد. در واقع این برند بسیار ساده و خلاصه به ارائه اطلاعات شفاف در مورد امکانات محصولش و همچنین کارایی آن برای مخاطب پرداخته است.
به این ترتیب مخاطب آگهی این حس را خواهد داشت که در انتخاب محصول کاملا آزاد است؛ درست همان چیزی که در تبلیغات مدرن نادیده انگاشته می شود. در واقع در تبلیغات مدرن برندها سعی در تحمیل محصول خود به مشتری دارند و این اغلب باعث ناراحتی مخاطب می شود.
در تبلیغات بعدی این برند، شعار اصلی شرکت که جلوگیری از هدر رفتن آب بود به طور جالبی نمایان شد. در واقع استفاده از مواد اولیه تجدیدپذیر به نوعی تبدیل به یک سنت دیرینه در این برند شده است. بدنه محصولات، بسته بندی محصول و حتی نایلونی که محصول در آن پیچیده می شود، همگی از موارد اولیه تجدیدپذیر تهیه شده اند. این نکته برای برند Multitrode در راستای جلب نظر طرفداران محیط زیست بسیار موثر بوده است.
همان طور که مشاهده می شودMultitrode با پافشاری روی نیازهای مشتریان و ارائه کارکرد اصلی محصولاتش به خوبی از عهده جذاب تر ساختن تبلیغاتش برآمد. ایده این برند می تواند الگوی خوبی برای شما، در هر کسب وکاری که هستید، باشد.
آنچه در عمل باید انجام دهید
- امکانات و مزیت های محصولات بیشترین اهمیت را برای مخاطب دارد. بنابراین سعی کنید تا جای امکان در آگهی خود تمرکزتان روی این دو مقوله متمرکز باشد.