یکی از صنایع مهم بورسی با سهم مناسب از ارزش بازار صنعت خودرو و قطعات است. این صنعت از ابعاد مختلف برای سرمایهگذاران حائز اهمیت بوده، ولی در شرایط فعلی با توجه به نزدیکی زمان توافق هستهای تصویر صنعت در پساتحریم مهمترین سوال سهامداران است. گرچه جریانهای نقدینگی و تحرکات قیمتی سهام در این صنعت، تصویری مثبت از توافق داشته، اما بررسی کم و کیف اثرگذاری این رویداد مهم از دید بنیادی بسیار مهمتر خواهد بود. در دو سال اخیر هر وقت به زمان نهایی تعیینشده برای مذاکرات نزدیک میشدیم و خبرهای مثبت از فضای سیاسی به کشور مخابره میشد، صنعت خودرو، پرچمدار و لیدر بازار نامگرفته و بر اسب رشد تاخته است. حتی درزمانی که چرخهای صنعت کمباد است و تنها بهزور وام 25 میلیونی جلوی پنچری آن گرفتهشده؛ سهامداران برای خرید سهام این گروه صفکشیدهاند.
پس قطعا نوسانات قیمتی در این گروه بهانهای جز روند جاری میطلبد و این بهانه چیزی نیست جز همان خوشبینی به آینده صنعت در پساتحریم. به بیانی دیگر صفنشینان صنعت خودرو همانند سایر صنایع ازجمله بانک و حملونقل، توافق هستهای را رویدادی مثبت برای این صنایع قلمداد کردهاند. در دو سال گذشته، در فاصله زمانی مهر تا آذرماه سال 93 بهعنوان زمان نهایی برای توافق هستهای، فروردین 94 مصادف بازمان توافق لوزان و خرداد و تیر 94 بهعنوان آخرینمهلت تمدیدشده برای توافق، بازار نوسان مثبت و قابلتوجهی داشت و صنعت خودرو نقش لیدر را بازی میکرد.
در شرایط فعلی نیز با نزدیک شدن به زمان لغو تحریمها و اجرای نهایی برجام، همزمان با ورود جریان نقدینگی به بازار، صنعت خودرو با چند روز تاخیر نسبت به سایر صنایع پیشرو، منزل نسبتا امنی برای جذب نقدینگی شده و شاهد رشد قیمتی در این صنعت هستیم. بیتوجه به روند کوتاهمدت قیمتی که ذات بازار است، این نوشتار به دنبال ارائه تصویری از صنعت خودرو در پساتحریم و فرصتها و تهدیدهای پیش روی صنعت خواهد بود. به بیانی سادهتر آیا برچیده شدن تحریمها و توافق هستهای به نفع صنعت خودرو خواهد بود یا به ضرر آن؟
روند فعلی بازار و رفتار مصرفکننده
پس از افزایش زیاد تولید خودرو در سال 93 و عرضه تقریبا دو برابر محصول، بازارهای ایران پر شد از خودروهای داخلی؛ البته با توجه به افزایش شدید تولیدات، شاید کیفیت تا حد زیادی قربانی کمیت شده و آهستهآهسته نارضایتی عمومی نسبت به خودروهای جدید تولیدی افزایش یافت. از طرفی دیگر در سالهای اخیر، شرایط رکود تورمی حاکم بر اقتصاد و عدم توازن بین رشد درآمد و تورم، کاهش قدرت خرید مردم را در پی داشت؛ همچنین رشد شدید قیمت خودرو به دلیل افزایش قیمت ارز، قدرت خرید مردم را بهشدت کاهش داد.
همچنین عدم رشد متناسب بین قیمت خودرو و تسهیلات خرید خودرو در سالهای اخیر به همراه عوامل دیگر همگی دستبهدست هم دادند تا تقاضای خودرو را نزولی کنند. آمار مربوط به درآمد خانوار نشان از افزایش 40.1درصدی هزینه حملونقل سال 93 در درآمد خانوار دارد. تقاضای ایجادشده برای خودروهای داخلی با وام 25 میلیونی اخیر نشان از شدت کاهش قدرت خرید دارد.
اگر نگاهی به استراتژی بازاریابی خودروسازان داخلی بیندازیم، سرفصلهای نداشته بازاریابی آن بوی نخستین نسل بازاریابی را به مشام میرساند! در این نوع، تولیدکننده تنها به فکر تولید است و نه به تنوع، نه به کیفیت و نه به نیاز مشتری دقتی داشته و تنها بازارها را پر از محصول کرده و اعتقاد دارد با شیوههای مختلف محصولات به فروش میرسد. در ابتدای سال 93 تولیدکنندگان با ایجاد جنگ روانی افزایش قیمت توانستند پیشفروش خودروهای خود را در کسر کمی از زمان روی سایت به فروش برسانند، که این یکی از انواع روشهای آنها برای فروش انبوه بوده است.
بعد از توافق هستهای مردم تقاضای خرید خود را به تاخیر انداخته و «نه» بزرگی به بازار خودرو گفتند.همین عامل موجب پر شدن انبار خودروسازان و کاهش بیش از 50درصد تولید آنها در چند ماه شد. درنتیجه اوضاع فعلی بازار بههیچعنوان به نفع تولیدکننده داخلی نبوده و مردم منتظر ورود خودروهای متنوع خارجی به بازار داخل هستند.
شکل کلی فضای سرمایهگذاری در صنعت در پساتحریم
بعد از نخستین اقدام اجرایی در راستای لغو تحریمها در سال 92، شاهد رفتوآمدهای شرکتهای مختلف به ایران بودیم. بخش زیادی از سرمایهگذاران درراه مذاکره برای ورود به صنعت خودرو مقابل طرفهای ایرانی خود مینشستند. بااینحال تمامی قراردادها یا مذاکرات نهایی منوط به اجرای نهایی توافق و لغو کامل تحریمها شده بود. اما پس از تیرماه سال جاری و با تحقق رویدادی تاریخی در بدنه سیاسی ایران، رفتوآمدها بیشتر شد و سرمایهگذاران خارجی جدیتر از گذشته بازار ایران را موردبررسی قراردادند.
فرصت ایجادشده دراینبین، زمانی کافی برای برنامهریزی و هدفیابی را برای دو طرف فراهم کرد تا صرفه اقتصادی فدای عجله در استفاده از شرایط پیش رو نشود. یکی از مهمترین پیامدهای این اتفاق مهم را میتوان در تغییر برنامه خودروسازان ایرانی برای نشستن پای میز مذاکره دانست. بهطوریکه هم وزارت صنعت و هم خودروسازان، مشارکت در سرمایهگذاری را بهعنوان شرط اولیه فعالیت در این صنعت برای طرفهای خارجی دانستهاند.
بر این اساس، ایجاد هرگونه مشکل در روند روابط ایران و غرب، شرکتهای خارجی را ملزم به حضور در بازار ایران میکند و مشکلات ایجادشده برای صنعت خودرو در داخل که در سالهای اخیر شاهد آن بودیم، دوباره ایجاد نخواهد شد.
با توجه به گستره هیاتهای مذاکراتی خارجی میتوان فضای سرمایهگذاری در صنعت خودرو را به سه دسته کلی تقسیم کرد؛ دسته اول هیاتهای اروپایی که بازار خودرو ایران را بهخوبی میشناسند و درگذشته حضوری موثر داشتهاند، دسته دوم خودروسازان چینی که از قیمت شرکای سابق ایران استفاده کرده و براساس نیازهای ایرانی خودروهایی عرضه کردهاند و دسته سوم نیز فضای بازرگانی برای صادرات خودرو به ایران است که موضوع بحث اصلی دودسته اول است. خودروسازان اروپایی در دید مصرفکنندگان ایرانی برندی قوی داشته و میتوانند در بازار ایران نقش موثری را ایفا کنند.
فرصتهای پیش روی تولیدکنندگان داخلی
فرصتهای پیش رو را میتوان از دو بعد شامل: شرکتهای داخلی و سرمایهگذاران خارجی بررسی کرد.ابتدا به بررسی فرصتهای پیش رو برای تولیدکنندگان داخلی خواهیم پرداخت و در گام بعدی پتانسیلهای بازار داخلی را از دید سرمایهگذاران خارجی بررسی میکنیم. شرکتهای داخلی با شروع تحریمها و خروج شرکای خارجیشان از ایران زیانهای زیادی دیدند که مهمترین آن مشکلات در تامین قطعات بود. بعدازآن صنعت خودرو تلاش زیادی در تولید قطعات داخلی داشت و برخی خودروها را نیامده از خط تولید خارج کرد.بااینحال چند سال رکود در تولید داخل نشان از تاثیرپذیری زیاد صنعت از این رویداد داشت.
باوجود تلاشهای صورت گرفته در جهت تولید قطعات در داخل، شاهد کیفیت کم قطعات تولیدی هستیم بهطوریکه نارضایتی عمومی از خودروهای تولیدی، مخصوصا در دو سال اخیر بهشدت بالاگرفته است.درنتیجه با رفع تحریمها باید انتظار داشت که شرایط تولیدی در داخل با بهبودهایی همراه شود و کیفیت قطعات بهکاررفته در خودروهای فعلی افزایش یابد. در طول این سالها برخی قطعهسازان داخلی به بلوغ لازم رسیدند و قابلیتهای خود را برای تولید محصولات متنوع در خطوط مختلف تولید نشان دادند اما عموم قطعهسازان هنوز با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکنند.
مشکل دوم صنعت داخلی، تنوع کم محصولات داخلی بوده و در طول سالهای اخیر حتی خودروهای جدید گلچینی از خودروهای قدیمی بوده است. به بیانی سادهتر باید گفت خودروساز با یک اتاق جدید که بعضا تغییر زیادی در آن مشاهده نشده، از هر یک از خطوط تولید فعلی، قطعهای برداشته و در نهایت با کلی تبلیغات خودرویی جدید به بازار عرضه کرده است و با عدم اقبال خریداران مواجه شده است. شاید اگر اکنون به خیابانها دقیقتر بنگریم، تولیدات داخل با پنج سال قبل تفاوت زیادی نداشته و این بازرگانان خودرو هستند که با واردات یا مونتاژ در داخل، خیابانها را از یکرنگی درآوردهاند.
درنتیجه صنعت خودرو در حال حاضر با دو مشکل کیفیت و تنوع پایین مواجه است که همین عوامل در کنار قیمت بالا نسبت به محصولات مشابه خارجی، مردم را نسبت به صنعت دلسرد کرده است. قطعا برداشته شدن تحریمها و ایجاد مشارکت در عرصه بینالمللی میتواند تاثیر بسزایی بر کیفیت و تنوع محصولات تولید داخل داشته باشد و از این حیث تولیدکنندگان داخلی فرصتهای زیادی خواهند داشت. البته باید گفت هرگونه فرصت معطوف به بیرون در دل خود تهدیدات زیادی دارد. ازاینرو قطعا تولیدکنندگان داخلی باید از تحریمها درس جدی گرفته باشند و در تولیدات محصولات جدید چابکی کامل برای دانشآموزی و ارتقای دانش و تکنولوژی را داشته باشند.
فرصت بکر سرمایهگذاری در بازار ایران
کشور ایران برای سرمایهگذاران و غولهای خودروساز، بازار بکری به شمار آمده و هر تولیدکنندهای علاقه دارد از فضای داخلی کشور استفاده کند. هرم جمعیتی کشور و تراکم بالای جمعیت در گروه سنی جوان، در کنار سرانه کم خودروی سواری نسبت به کشورهای منطقه، باعث شده که چشمانداز مصرف خودرو در ایران بیش از دیگر نقاط باشد.براساس آمار رسمی منتشرشده از سوی انجمن بینالمللی سازندگان وسایل نقلیه موتوری، براساس آمار سال 2013 به ازای هر 1000 نفر 164 خودرو در ایران وجود دارد.
این رقم کمتر از متوسط جهانی است. سرانه خودرو در جهان 174 دستگاه به ازای هر 1000 نفر برآورد شده است.متوسط سرانه خودرو در اروپا 451 دستگاه و اتحادیه اروپا 564 دستگاه، آسیا 93 دستگاه و آفریقا 43 دستگاه به ازای هر 1000 نفر ذکر شده است.
علاوه بر این موضوع که از بعد چشمانداز صنعت مهم است، رقابتپذیری پایین خودروهای داخلی، کار را برای ورود رقبا بسیار آسان کرده؛ بهطوریکه تولیدکنندگان فرانسوی و آلمانی میتوانند با تولید خودروهای قدیمی خود در ایران نیز گوی رقابت را از پراید و امثالهم بستانند. ازاینرو صنعت خودرو در ایران، ازلحاظ چشمانداز مصرف، مناسب و از بعد موانع غیرتعرفهای برای ورود رقبای خارجی، آسان است. درنتیجه باید منتظر افزایش رقابت شرکای خارجی و انعقاد قراردادهای مختلف پس از تحریمها در ایران بود.
تصویر بازار خودرو در پساتحریم
برآیند مطالب فوق نشان از ضعف شدید خودروسازان داخلی، شکلگیری رفتار ضد تولیدکننده از سوی مردم نسبت به خودروسازان داخلی، انتظار مردم برای ورود خودروسازان داخلی به کشور و به تاخیر انداختن مصرف، موانع غیرتعرفهای کم و بازار بکر برای خودروهای باکیفیت، تقاضای کشورهای مختلف برای سرمایهگذاری در ایران و قدرت کم تولیدکنندگان داخلی برای رقابت با رقبا دارد.
خودروسازان داخلی هنوز برقی شدن شیشه اتومبیل را یک آپشن میپندارند؛ بهطوریکه تیپ یک خودرو با داشتن یا نداشتن آن اسم متفاوت میگیرد! این در شرایطی است که غولهای خودروساز خارجی در آخرین برنامههای خود بر کاهش استفاده از آلیاژهای سنگین در خودرو تمرکز کردهاند و حتی انتخاب رنگ موردعلاقه از طیف گسترده برای مشتری یک حق به شمار آمده نه آپشن! در فضایی که خودروساز داخلی بااینهمه مرگومیر جادهای، هنوز هم داشتن ایربک را برای خودروی خود یک آپشن میپندارد، بازار جهانی نداشتن آن را عدم کسب استاندارد برای عرضه خودرو میداند.
در این فضا سرمایهگذاری مشترک با غولهای خودروساز در ایران، کیفیت را تا حد زیادی بالابرده و تقاضا را برای طیف متنوعتری از خودروها تقویت میکند. در این شرایط ادامه عرضه خودروهای قدیمی با این سطح از کیفیت قطعا برنامههای زیادی میخواهد و مصرفکننده تمایلی به خرید آن ندارد. درنتیجه هم قطعهسازی که با شرایط جدید انعطاف نشان ندهد زیانده خواهد شد و هم خطوط قدیمی تولید ایرانخودرو و سایپا!
از طرفی چین برای کسب سهم بازار بیشتر همچون سایر کالاها تمرکز خود را روی کاهش قیمت گذاشته و باعرضه محصولات ارزانتر، قیمتها را دستخوش کاهش میکند. ازاینرو در بازار پساتحریم، مازاد عرضه موجب خروج خطوط قدیمی و خودروهای بیکیفیت از بازار شده و زیانهای سنگینی را برای خودروساز داخلی به همراه خواهد داشت.
نتیجهگیری
قطعا در فضای پساتحریم صنعت خودرو دچار تحولات زیادی میشود. البته فضای بازار آزاد و کاهش موانع تعرفهای نخستین لازمه وجود این شرایط خواهد بود. سهم بالای خودرو از تولید ناخالص داخلی کشور و نگاه حمایتی جاودانه به این صنعت و تولید بالای آن در داخل، در کنار سهم بالای آن در اشتغال کشور، اهمیت این صنعت را از دید سیاستگذاران بالا برده است؛ به طوری که نمیتوان به راحتی از زیان این صنعت بعد از برداشته شدن تحریمها صحبت کرد.
همه این تحولات اگر به زیان خودروساز داخلی تمام شود، با موانع تعرفهای همراه میشود و سخت است که بگوییم، بهسرعت رقبای خارجی گوی رقابت را از تولیدکنندگان داخل میربایند. اما اگر بخواهیم رو به شراکت با رقبای خارجی بیاوریم و بازار را برای تولیدکنندگان خارجی بازکنیم، شاید در نگاه اول ارتقای کیفیت خودروهای داخلی به چشم آید و این را فرصتی عالی بپنداریم، اما صنعت خودرو در ایران بهمراتب از استانداردهای جهانی عقب است و اگر بهطور واقعی بازار برای رقابت باز شود، قطعا تولیدکنندگان داخلی زیانهای سنگینی خواهند پرداخت.
مگر اینکه نوع قرارداد شراکت بهگونهای باشد که به تولیدات داخلی کمک کرده و بازار آن را تصاحب نکند که فرضی با احتمال وقوع اندک است! در مورد رفتار مصرفکننده و موانع غیرتعرفهای بحثهای زیادی وجود دارد که سعی میشود در مطالب بعدی اشاره دقیقتری به آنها کرد. در یک جمله باید گفت اگر فکر میکنیم ورود رقبای خارجی با سرمایهگذاری مشترک روی خودروهای جدید فرصتهای سودآوری جدیدی برای تولیدکنندگان داخل فراهم میکند، باید نیمه خالی لیوان را دید و از خود پرسیدآیا آن زمان هم پراید و سایر خودروهای فعلی، با این همه تولید، جایی در بازار فروش رقابتی که مهمترین ویژگی آن مازاد تقاضا و جنگ قیمت محصولات است، خواهد داشت!
ارتباط با نویسنده:parsa.mohammad80@gmail.com