سلام خوانندگان عزیز! با قسمت دیگری از مسابقه فرصتسوزی در خدمت شما هستیم.
بنده: شرکتکننده عزیزمون خودتون رو معرفی بفرمایید.
شرکتکننده: سلام.
بنده: علیک سلام. خانم محترم خودتون رو معرفی بفرمایید.
شرکتکننده: اعظم فسنقری.
بنده: آماده هستید بریم سراغ مسابقه؟ ما روال مسابقه رو کمی تغییر دادیم؛ سوالات دستهبندی شده. از بین بستهها انتخاب میکنید و ما از شما میپرسیم. بستهها به ترتیب عبارتند از: اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ادبی، نوستالژی. حالا با کدوم شروع کنیم؟
شرکتکننده: با اقتصادی.
بنده: به به! امتیاز بخش اقتصادی هم بالاتره. بخش اقتصادی سختهها. میتونید به سوالات جواب بدید به نظر خودتون؟
شرکتکننده: بله بله! صد در صد. خیالتون راحت باشه.
بنده: بسیار عالی. سوال رو توجه بفرمایید.
سوال: بنا به گفته آقای خسروتاج، صادرات غیرنفتی ایران در سال 94 چه میزان رشد خواهد داشت؟
الف) 5 درصد ب) 10 درصد ج) 15 درصد د) 20 درصد
شرکتکننده: خسروتاج چیه؟
بنده: چی نیست! اسم یک انسانه. ایشون از کارشناسان زبده و قائم مقام محترم وزیر صنعت و معدن هستن.
شرکتکننده: صادرات غیرنفتی هم اسم یک انسانه؟
بنده: نخیر، یه چیز اقتصادیه. فکر کنم سوال یه مقدار براتون سنگین بود. بریم سوال بعدی؟
شرکتکننده: بله بله! بریم.
بنده: مطمئنید آمادگیش رو دارید؟ کدوم بسته رو انتخاب میکنید؟
شرکتکننده: بله دارم. بسته سیاسی.
سوال: نخستین رییسجمهوری مصر بعد از انقلاب اخیر آن کشور چه نام داشت؟
الف) محمد مرسی ب) جمال عبدالناصر ج) نایسر دایسر د) سامی الجابر
شرکتکننده: رییسجمهور از کدوماست؟
بنده: یعنی چی از کدوماست؟
شرکتکننده: به کدوما میگن رییسجمهور؟
بنده: خانم اجازه بدید از این سوال هم بگذریم، بریم سوال بعدی از بخش فرهنگی و ادبی. سوال آسونه. فقط کمی دقت میخواد.
سوال: کدام سینما در آبادان طی دوران ستمشاهی آتش گرفت؟
الف) سینما رکس آبادان ب) آرایشگاه مجید کلهزن ج) بقالی سعید کچل د) عطاری مسعود علف
شرکتکننده: بقالی سعید کچل؟
بنده: خانووووم! ! دارم میگم کدام سینما! شما میگی بقالی؟
شرکتکننده: خب راهنمایی کنید آقای ابراهیمییییی! ما هول شدیم خب!
بنده: خانوم دیگه راهنمایی از این واضحتر؟ دارم میگم سینماست! به گزینهها دقت کنید؟
شرکتکننده: عطاری مسعود علف؟
بنده: خانووووم! آقا اصلا بگذریم از این سوال. بریم بخش نوستالژی. ببینم شما در منزل تنها هستید؟
شرکتکننده: نخیر! خانوادهام هم هستن. 4 نفریم.
بنده: میتونم با همسرتون صحبت کنم؟
شرکتکننده: همسرم منزل نیست.
بنده: با مادر یا پدرتون.
شرکتکننده: اونا هم نیستن.
بنده: پس کی هست اونجا؟
شرکتکننده: فقط بچههام هستن.
بنده: خب! بدین با اونها حرف بزنم.
شرکتکننده: نمیتونن که. چهارقلو هستن، هنوز یکسالشون نشده!
بنده:ای خدااااا! !
شرکتکننده: گزینه جیم؟
بنده: من که هنوز چیزی نپرسیدم.
شرکتکننده: ببخشید از دهنم پرید.
بنده: خانوم شما مسابقه رو بیخیال. ما هدیه رو به رسم یادبود کجا بفرستیم؟ کجا زندگی میکنید؟
شرکتکننده: ما... یه راهنمایی میکنید؟
بنده:ای بابا... خانم الان کجا هستید؟ همونجا رو بگید.
شرکتکننده: توی اتاق بچهها. قل سوم خودشو کثیف کرده دارم عوضش میکنم.
بنده: نه نه! یعنی کدام منطقه ساکن هستید؟
شرکتکننده: منطقه 18.
بنده: آفرین. کدوم خیابون؟
شرکتکننده: وا! مرتیکه بیشور! خجالت بکش بیحیا. به تو چه ربطی داره. چقدر مردم دریده و عوضی شدن. با این مسابقه مزخرفشون...
* طنزنویس