چرا استراتژی خروج برندها به اندازه برنامه کسب و کار اهمیت دارد؟

به طور معمول در زندگی ما برای اتخاذ تصمیم های بزرگ همیشه منتظر اتفاق های بزرگ هستیم. انگار چنین رویدادهایی به عنوان پیامی مبنی بر ضرورت اخذ تصمیم جدید به نظر می رسند. یکی از این تصمیم های بزرگ مربوط به «استراتژی خروج» است. متاسفانه بسیاری از کارآفرینان تا زمانی که نیرویی آنها را مجبور نکند، به چنین مسئله ای حتی فکر هم نمی کنند. یکی از نکات مشترک میان اغلب کارآفرینان تمرکز روی مشکلات فعلی یا آینده بسیار نزدیک است. به این ترتیب نحوه اتخاذ تصمیم برندها نیز براساس همین نگرش صورت می پذیرد. تصمیم هایی پیرامون میزان درآمد ماهانه، سرمایه گذاری کوتاه مدت در بخش بازاریابی و تبلیغات و بسیاری از موارد مشابه در صدر فهرست دستور کار برندها قرار دارد. به این ترتیب در نگاه نخست جایی برای تدوین استراتژی خروج برندها وجود ندارد.

شاید شما برای نخستین بار اصطلاح «استراتژی خروج برند» را شنیده اید. به همین دلیل پیش از پرداختن به ادامه مقاله باید توضیحی در مورد معنای این مفهوم ارائه کنم. همانطور که هر کسب وکار و برندی براساس یک برنامه اصلی ایجاد می شود، در مواردی صاحبان آن به فکر فروش شرکت به منظور کسب سود بیشتر خواهند افتاد. نکته مهم در اینجا فراموشی یک باور غلط در مورد استراتژی خروج است: این استراتژی فقط در پی شکست های مالی سنگین رخ می دهد. چنین درکی از مفهوم فوق بسیار سطحی و غیرکارشناسی است. به عنوا مثال همین چند سال پیش موسس های پلتفرم اینستاگرام آن را با قیمتی بسیار بالا به برند فیس بوک فروختند. در این مورد آیا اینستاگرام با مشکلات مالی ناشی از شکست مواجه بود؟ بدون تردید پاسخ منفی است. به طور معمول رویکرد کارآفرینان در جهت روش برندشان به دلایل مختلفی روی می دهد. از این بین می توان به کسب سود بیشتر، تقویت انگیزه سهامداران برای مشارکت فعال تر، سپردن شرکت به دست نسل جوان و همچنین اهدای مالکیت به کارمندان اشاره کرد. البته همیشه اهداف تجاری پشت قضیه استراتژی خروج قرار ندارد. در برخی از موارد صاحبان برندها با اهداف کاملا نوع دوستانه اقدام به خروج می کنند. به این ترتیب شرکت شان به عنوان کسب وکاری عام المنفعه به کار خود ادامه خواهد داد.

به منظور فهم بهتر از اصطلاح استراتژی خروج باید سری به آمارهای معتبر زد. نکته جالب اینکه آمارهای مختلف گویای اطلاعات عجیب و غریبی است. مطالعه ای از سوی پژوهشگاه مطالعات امنیتی بیانگر اجبار خروج از کسب وکار 72درصد از صاحبان کسب وکارهای کوچک است. با این حال فرآیند خروج موفقیت آمیز از کسب وکار گاهی اوقات چندین سال به طول خواهد انجامید. به همین دلیل باید برنامه ریزی مناسبی برای آن انجام داد. گمان می کنم یک نکته مهم از همین جا مشخص شده باشد: منظور من در این مقاله از اصطلاح خروج فرآیندهای ناشی از اجبار به دلیل شکست یا هر اتفاق ناگوار دیگری نیست. وقتی فرآیند خروج موفقیت آمیز از کسب وکار چندین سال به طور می انجامد، پس باید طرح اولیه آن را از همان ابتدای شروع به کار در ذهن داشته باشیم.

هرچه استراتژی خروج از برندمان را سریع تر تدوین کنیم، راه پیش روی شرکت و خودمان مشخص تر خواهد بود. اگر هنوز هم نسبت به ضرورت آماده سازی خود برای خروج موفقیت آمیز از شرکت تان در تردید هستید، امیدوارم 10 توصیه این مقاله شما را نسبت به ضرورت چنین اقدامی کاملا مجاب کند. هدف اصلی من در بررسی این 10 مورد نمایش مزیت های طراحی هرچه زودتر و دقیق تر برنامه خروج از کسب وکار است.

مطلب مرتبط: 5 علت ترک شرکت از سوی کارمندان

برنامه خروج شیوه مدیریت شما پیرامون آینده شرکت را تغییر می دهد

طراحی برنامه ای دقیق برای خروج از کسب وکارمان علی رغم تمام مزیت های دیگر، نقشه راه منسجمی از آینده تجاری تان به دست خواهد داد. به این ترتیب اهداف برند و زندگی حرفه ای مان از همان ابتدا کاملا روشن خواهد بود. این امر به ما در فعالیت تجاری منسجم کمک بسیاری خواهد کرد. نکته مهم در این زمینه سهولت اندازه گیری شرایط برندمان و میزان نزدیکی به اهداف مورد نظر است. بدون تردید یکی از عوامل مهم در اندازه گیری موفقیت برندها تعیین دقیق اهداف کوتاه مدت و بلند مدت است.

یکی دیگر از مزیت های طراحی برنامه خروج امکان جست وجو برای یافتن فرد یا افراد مناسب به منظور مدیریت شرکت مان در مرحله بعد است. فرقی ندارد تصمیم ما واگذاری برندمان به یکی از فرزندان، سهامدارها یا مالک یکی از شرکت های بزرگ چند ملیتی باشد، استراتژی خروج برندمان به ما فرصت انتخاب هوشمندانه فرد مورد نظر و کمک به وی در راستای آشنایی به شرایط شرکت مان را خواهد داد. به این ترتیب شرکت مورد علاقه مان پس از خروج ما ناگهان با بحرانی عمیق مواجه نمی شود.

امکان مدیریت پیشنهادهای ناخواسته

برنامه خروج از کسب وکار به صاحبان هر شرکتی در زمینه واکنش مناسب در برابر پیشنهادهای ناخواسته کمک می کند. آیا می دانید که براساس گزارش مرکز ملی بازارهای میان رده 45درصد از فروش کسب وکارهای کوچک چگونه رخ می دهد؟ براساس گزارش فوق، 45درصد از فروش کسب وکارهای کوچک در پی فرصت طلبی خریدارها روی خواهد داد. بدون تردید پذیرش پیشنهاد واگذاری شرکت تحت چنین شرایطی ریسک های بسیار زیادی به همراه خواهد داشت، چراکه همیشه امکان سودجویی خریدارها و ارائه پیشنهادهای بسیار پایین وجود دارد. با این حال وقتی قدرت انتخاب در دستان ما باشد، مقاومت در برابر پیشنهادهای ناخواسته به راحتی امکان پذیر خواهد بود. این بخش به طور کلی روی تاثیر برنامه ریزی دقیق و زمان مناسب برای بررسی پیشنهادهای مختلف تاکید دارد.

ارزش های شرکت مان را به خوبی درک خواهیم کرد

شاید این مورد مانند یک پرسش کاملا واضح به نظر برسد. با این حال آیا شما به ارزش واقعی کسب وکارتان آگاه هستید؟ همچنین آیا فهم میزان ارزشمندی شرکت مان برای اطمینان از آینده کافی خواهد بود؟

تلاش برای فهم ارزش شرکت مان از آنچه در ابتدای امر به نظر می رسد، بسیار دشوارتر خواهد بود. بر این اساس باید گردش مالی حداقل پنج سال شرکت مان را بررسی نماییم. نکته مهم در این میان عدم ضرردهی شرکت است. در غیر این صورت باید شرکت مان را به اجبار به فروش برسانیم. به طور معمول در دل چنین اقدامی سود چندانی هم عاید طرفین نخواهد شد.

پس از آنکه عملکرد مالی شرکت مان در پنچ سال گذشته را بررسی کردیم، نوبت به ارزیابی جنبه های غیرمادی می رسد. یکی از مهم ترین این جنبه ها جایگاه برندمان در چشم مشتریان است. به این ترتیب شبکه ای اجتماعی و جایگه برندمان در آن اهمیت ویژه ای خواهد یافت. البته امکان ارزیابی جایگاه برندمان از طریق برگزاری نظرخواهی نیز وجود دارد. هدف اصلی در این بخش فهم میزان اعتبار برندمان در بازار و احترام مشتریان به ماست. به این ترتیب ارزش کسب وکارمان به بهترین نحو معلوم خواهد شد.

افزایش آگاهی از زمان مناسب برای فروش شرکت

بدون تردید یک برنامه خروج از برند مطلوب آگاهی ما در مورد زمان مناسب برای فروش شرکت را افزایش خواهد داد. به طور معمول زمان فروش شرکت یک، پنج یا ده ساله تعیین می شود. البته این امر بستگی به شرایط کسب وکارمان نیز دارد. به این ترتیب وقتی زمان مناسب فرا برسد، ما از قبل آمادگی مواجهه با پیشنهادهای مختلف خریداران را خواهیم داشت. به این ترتیب دیگر خبری از فروش شرکت به زیر قیمت مورد نظر نخواهد بود. به علاوه، اگر شرایط کسب وکار در طول زمان تغییر کند، ما فرصت به روز رسانی برنامه خروج مان را خواهیم داشت. به این ترتیب ارزش برند ما بیش از هر زمان دیگری حفظ می شود.

شرکت ما گزینه جذاب تری برای خریدارها می شود

داشتن برنامه ای دقیق برای فروش شرکت مان آن را به گزینه ای جذاب تر برای خریدارها بدل می کند. به این ترتیب شرکت ما دارای برنامه ای دقیق برای آینده خود طرح می شود. ما نیز به عنوان موسس آن شرکت کارآفرینی آینده نگر به نظر خواهیم آمد. این امر برای آینده کسب وکار ما مزیت های بسیار زیادی به همراه دارد، چراکه علاوه بر فروش مناسب شرکت مان، سایر برندها برای همکاری با ما پیشقدم خواهند شد.

آنچه در اینجا اهمیت دارد، نگاهی وسیع تر به امر فروش برندمان است. به این ترتیب بحث دیگر فقط معطوف به سود مالی نیست. این اقدام برای ما اعتبار بیشتری نیز در دنیای کسب وکار فراهم خواهد کرد. متاسفانه بسیاری از کارآفرینان با ادامه حضور در شرکت شان در عمل آن را به سوی شکست سوق می دهند. آگاهی از زمان مناسب برای خروج از یک کسب وکار اهمیت بسیار مهمی در آینده شرکت مورد نظر دارد.

برنامه خروج دقیق ما را از نظر ذهنی آماده خداحافظی می کند

بسیاری از صاحبان کسب وکارها زمان اتخاذ تصمیم برای خروج از شرکت شان را به یاد نمی آورند. دلیل اصلی این امر اتخاذ چنین رویکردی در یک اتفاق ناگهانی است. به این ترتیب همه چیز در نهایت سرعت صورت می گیرد. وقتی سرعت کارها افزایش پیدا کند احتمال بروز خطا نیز بیشتر خواهد شد. یکی از مزیت های اصلی برنامه خروج منسجم امکان تفکر پیرامون نحوه انجام آن است. به این ترتیب ما از نظر ذهنی برای چنین تصمیمی آمادگی کافی خواهیم داشت. در غیر این صورت باید به صورت کاملا ناگهانی و با عجله بسیار بالا کار خود را به پایان برسانیم. نکته جالب اینکه الگوی خروج از کسب وکار در زمان مناسب در بسیاری از رویدادهای زندگی شخصی نیز کاربرد دارد. به این ترتیب علاوه بر دنیای حرفه ای کسب وکار، در زندگی شخصی نیز از نظر ذهنی برای تصمیم های بزرگ آمادگی کافی خواهیم داشت.

افزایش حداکثری قیمت شرکت مان در بازار

زمان بندی درست در زمینه فروش اهمیت بالایی دارد. به این ترتیب با انتخاب زمان مناسب برای فروش شرکت مان بهترین پیشنهادها از راه می رسند. اکنون در سال 2019 بازار فروش سهام شرکت های مختلف رشد قابل توجهی داشته است. براساس پیش بینی ها این روند رو به رشد تا پایان سال ادامه خواهد داشت. داشتن یک برنامه خروج منسجم به معنای پیش بینی زمان مناسب برای فروش برندمان است. البته این امر فقط در صورتی روی می دهد که ما فهم دقیق از شرایط بازار داشته باشیم. به طور معمول فروش شرکت در زمان رکود بازار ایده مناسبی نخواهد بود، چرا که پشنهادهای دریافتی در این زمان از کیفیت لازم برخوردار نخواهند بود بنابراین ایده فروش کسب وکارتان را حداقل تا زمانی که اوضاع بازار اندکی سر و سامان بگیرد، به تعویق اندازید. در غیر این صورت زمان ارزشمند برندتان را با بررسی پیشنهادهای نامناسب هدر خواهید داد.

آمادگی برای کاغذبازی های فرآیند خروج

فرآیند خروج از شرکت به طور معمول دارای کاغذبازی های بسیار زیادی است. از انتشار برگه اعلام فروش و ثبت آن در سازمان های دولتی گرفته تا بررسی پیشنهادها، پذیرش و ارائه آن به نهادی دولتی برای تایید نهایی و سرانجام امضای قرارداد فروش، همگی نیازمند حوصله است. اگر به عنوان یک کارآفرین قصد فروش سریع شرکت تان را دارید، باید اندکی صبر کنید. توجه داشته باشید که از دل فروش سریع شرکت ها به ندرت پیامدی مطلوب بیرون خواهد آمد، چرا که در چنین زمان هایی نه خریدار و نه فروشنده زمان کافی برای بررسی ابعاد مختلف قرارداد را ندارند. به این ترتیب اشتباه های مختلفی در فرآیند فروش شرکت روی خواهد داد. وقتی برنامه ما برای فروش شرکت مان دقیق باشد، دیگر نیازی به نگرانی نخواهد بود، چراکه تمام فرآیندها از پیش مورد نظر قرار گرفته است. به این ترتیب در زمان فروش فقط باید هماهنگی میان خواسته های مان با موارد مذکور در قرارداد را مورد توجه قرار دهیم.

کسب آمادگی برای مذاکره

وقتی ما به دنبال فروش شرکت مان هستیم، خریدارها به سراغ کسب بیشترین سود خواهند بود. به این ترتیب تا جای ممکن در فرآیند معامله به سراغ تخفیف گرفتن خواهند رفت. در این میان اگر ما آمادگی لازم برای فروش شرکت را داشته باشیم، سر فرصت به سراغ ریزکاری ها خواهیم رفت. به این ترتیب با آگاهی از ارزش واقعی شرکت و وضعیت بازار بر سر یک قیمت منصفانه توافق خواهیم کرد. مزیت اصلی اینگونه رویکرد به بحث مذاکره فروش تضمین حفظ اقتدار برندمان در تمام فرآیند آن است. به این ترتیب همیشه دست بالا را در فرآیند مذاکره خواهیم داشت.

مطلب مرتبط: در چه شرایطی باید به ترک شغل تان فکر کنید

امکان کنترل بر زندگی پس از کسب و کار

وقتی ما برنامه منسجمی برای فروش شرکت مان داریم، همیشه آماده مرحله بعدی زندگی خواهیم بود. به این ترتیب پس از فروش شرکت با بحرانی عظیم در زندگی شخصی رو به رو نخواهیم شد. مزیت اصلی تدوین برنامه ای دقیق برای فروش برندمان دقیقا در همین نکته است. وقتی ما از همان ابتدا برنامه ای دقیق برای زمان خروج از دنیای کسب وکار داریم، زمان کافی برای برنامه ریزی در مورد آینده پس از کسب وکار را نیز خواهیم داشت. برخی از افراد به طور کلی دنیای کسب وکار را ترک می کنند، در حالی که گروهی دیگر به سراغ فعالیت در صنعتی دیگر خواهند رفت. انتخاب شما هرچه باشد، در نهایت زمان مناسب برای انتخاب را خواهید داشت.