هیچ احساسی بهتر از حضور در یک پروژه جذاب و همکاری با کارآفرین های دیگر برای توسعه یک استارت آپ نیست. بسیاری از افراد برای حضور در یک استارت آپ حتی قید فعالیت به عنوان کارمند در یک شرکت بزرگ با امکانات مناسب را هم می زنند بنابراین حضور در تیم کسب و کار یک استارت آپ برای هر فردی جذابیت خاص خود را خواهد داشت. این امر موجب افزایش طراحی استارت آپ و اجرای آن در طول دو دهه اخیر شده است. برخی از استارت آپ ها در طول مدت زمانی اندک ارزش چندین میلیون دلاری پیدا کرده اند. این امر برای اعضای فعال بر روی استارت آپ ها اهمیت بسیار زیادی دارد. افق روشن دستیابی به موفقیت فزاینده بسیاری از کارآفرینان را به طراحی استارت آپ های مختلف ترغیب کرده است.
متاسفانه استارت آپ ها همیشه همراه با موفقیت نیستند. به همین خاطر باید احتمال شکست در زمینه توسعه طرح و شرکت موردنظر را مدنظر داشته باشیم. این امر برای افرادی که به عنوان کارآفرین حرفه ای به تیم های طراح استارت آپ اضافه می شوند، اهمیت بسیار بیشتری دارد. وقتی ما به یک تیم کسب و کار اضافه می شویم، باید اطمینان نسبی از امکان کسب موفقیت و ارتقای شغلی داشته باشیم. در غیر این صورت دامنه فعالیت ما محدود به برخی از امور جزئی خواهد شد. در نهایت نیز استارت آپ موردنظر با شکست موجب بیکاری و ورود یک تجربه نامناسب به کارنامه حرفه ای ما خواهد شد. بنابراین ما باید در صورت مشاهده نشانه هایی مبنی بر عدم فعالیت مناسب اعضای یک استارت آپ یا روند نامناسب یک شرکت در زمینه های مختلف کسب و کار اقدام به ترک گروه کاری کنیم. بدون تردید این گزینه باید به عنوان آخرین راهکار مدنظر قرار گیرد. یکی از نکات مهم در این میان توجه به ضرورت استعفا از حضور در استارت آپ است. این امر به طور معمول مورد توجه کارآفرینان قرار نمی گیرد. به همین خاطر اغلب آنها حتی به قیمت خدشه به کارنامه حرفه ای شان اقدام به ترک گروه همکاران نمی کنند.
در این مقاله هشت نشانه مهم در زمینه ضرورت ترک استارت آپ را مورد بررسی قرار خواهیم داد. در صورت مشاهده این نکات به احتمال زیاد شما دیگر مسئولیت و دامنه تاثیرگذاری زیادی بر روی تیم کارمندان و همکاران نخواهید داشت بنابراین بهترین راهکار اقدام برای استعفا و ترک استارت آپ است.
1. وقتی آنها سریع استخدام کرده و سریع اخراج می کنند
صحبت هایی که در زمان برگزاری جلسه برای استخدام نیروی کار اغلب موسس های استارت آپ موردنظر بر روی استخدام سریع کارمندان و اخراج شان در صورت بروز اشتباه به سریع ترین شکل ممکن تاکید دارند، نشانه های ضرورت ترک شرکت برای ما به نمایش درخواهد آمد. هیچ کسب و کاری بدون اندکی صبر و تحمل توانایی کسب موفقیت در دنیای تجارت را ندارد. هر شرکتی باید اندازه مشخصی از صبر و شکیبایی را داشته باشد. در غیر این صورت به طور مداوم شاهد تغییر کارمندان و عدم ثبات در وضعیت شرکت خواهیم بود. اغلب کارآفرینان تازه کار در زمینه مدیریت کسب و کار مشکل عدم صبر و شکیبایی دارند. این امر وضعیت کلی استارت آپ موردنظر را در معرض خطر قرار می دهد.
مطلب مرتبط: چالش های راه اندازی یک استارتاپ
ما به عنوان مدیر یک بخش از استارت آپ باید اختیارات مشخصی در زمینه استخدام کارمندان و همکاری با آنها داشته باشیم. وقتی تیم مدیریتی بدون اطلاع و مشورت با ما اقدام به استخدام کارمند و سپس در مدت زمانی اندک اخراج آنها می کند، نشانه مناسبی برای مدیران میان رده وجود نخواهد داشت.
2. وقتی در تصمیم گیری های مهم نقشی نداریم
مدیریت کسب و کار بدون استفاده از خرد جمعی و تلاش برای بهبود وضعیت استارت آپ با مشاوره های مداوم میان مدیران مختلف امکان پذیر نیست. یکی از اشتباهات موسس های استارت آپ ها تلاش برای تصمیم گیری بدون استفاده از نظرات سایر مدیران است. به این ترتیب ما به عنوان مدیر اجرایی یک بخش هیچ نقشی در تصمیم سازی های مهم نخواهیم داشت. این امر دامنه تاثیرگذاری و اعتبار ما را کاهش خواهد داد.
تیم مدیریت ارشد یک استارت آپ باید به طور مداوم با سایر مدیران جلسه هم اندیشی برگزار کند. این امر برای توسعه هرچه بهتر و سریع تر استارت آپ ضروری است. بسیاری از برندها در تلاش برای تاثیرگذاری بیشتر بر روی بازار اقدام به اخذ تصمیم های مهم پس از هم اندیشی و تامل بر روی نظرات مختلف می کنند. این امر برای مدیران میان رده و اجرایی احساس نقش آفرینی در جریان توسعه کسب و کار را تداعی خواهد کرد.
وقتی ما در جریان تصمیم گیری های استارت آپ نقش مهمی نداریم، باید به دنبال راهکاری برای تغییر این شرایط باشیم. متاسفانه در برخی از موارد امکان تغییر شرایط برای ما فراهم نیست. به همین خاطر باید به فکر ترک استارت آپ و عرصه مدیریتی شرکت باشیم. این امر برای سابقه و کارایی ما در عرصه کسب و کار مفیدتر خواهد بود.
3. فرآیندهای استخدامی براساس نیازهای شرکت نیست
فرآیند استخدام نیروی کار باید براساس سطح نیاز یک شرکت باشد. وقتی ما نیازمند تیم بازاریابی یا فروش هستیم، باید اقدام به استخدام افراد ماهر در این زمینه ها کنیم. در غیر این صورت نیازهای کسب و کارمان به طور درست رفع نخواهد شد. این امر برای بسیاری از برندها دردسرساز می شود. امروزه یکی از چالش های مهم استارت آپ ها، به ویژه در ماه های اولیه، عدم آگاهی از نیازهای واقعی شان در زمینه کسب و کار است. به این ترتیب در زمینه استخدام کارمندان اقدام به انتخاب افراد نامناسب می کنند. نتیجه این امر ناتوانی استارت آپ ها در زمینه تاثیرگذاری مطلوب بر روی بازار هدف و افزایش نقطه ضعف های شان در طول زمان است. به این ترتیب در نهایت برند ما دچار ضعف های هرچه بیشتر و ناکارآمدی اساسی خواهد شد.
4. شرکت دارای نام اما بدون محصول
شاید در نگاه نخست فعالیت یک شرکت دارای نام و نشان اما بدون محصول عجیب به نظر برسد، اما گاهی اوقات این اتفاق نادر رخ می دهد. در چنین شرایطی استارت آپ مورد نظر هیچ فعالیت سودمندی در برنامه اش ندارد. این امر موجب نگرانی هرچه بیشتر مدیران اجرایی و کارمندان در زمینه آینده شغلی شان می شود. وقتی یک شرکت دارای محصول مشخصی نیست، امکان تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف را نیز نخواهد داشت. به عبارت بهتر در چنین شرایطی اصلا مخاطب هدفی وجود ندارد بنابراین شرکت موردنظر فقط در حال فعالیت بی حاصل است.
مطلب مرتبط: چه افرادی برای کار در محیط استارت آپ مناسب هستند
چنین شرکت هایی پس از اندک زمانی از شروع فعالیت و با تمام شدن بودجه اولیه شان به سرعت ورشکسته می شوند. این امر اغلب به دلیل عدم برنامه ریزی درست و منطقی برای طراحی محصولات و بازاریابی مناسب برای آنهاست. به این ترتیب استارت آپ مورد نظر در عمل هیچ برنامه ای برای حضور و رقابت در بازارهای مختلف ندارد.
ما به عنوان مدیر یک شرکت باید از برنامه مدیران ارشد در زمینه توسعه کسب و کار و تولید محصولات آگاهی داشته باشیم. وقتی خبری از این امور در یک شرکت نیست، زنگ خطر برای ما به صدا درخواهد آمد. در چنین شرایطی تلاش برای ترک شرکت موردنظر یکی از منطقی ترین کارهای ممکن خواهد بود. به هر حال هر استارت آپ باید از محل تولید محصولات کسب سود کند. وقتی خبری از تولید محصول یا ارائه سرویسی نیست، درآمد و توسعه ای هم در کار نخواهد بود.
5. درخواست مدیران ارشد از کارمندان برای دریافت پول به جای پرداخت منظم حقوق
هر استارت آپی در زمینه کسب درآمد وظایف مشخصی دارد. اگر مدیران ارشد یک شرکت در زمینه سودآوری و پرداخت حقوق کارمندان عملکرد مناسبی نداشته باشند، نشانه های بروز چالش های گسترده و در نهایت شکست آن کسب و کار قابل مشاهده خواهد بود. گاهی اوقات مدیران یک کسب و کار به جای پرداخت حقوق کارمندان و بازه های زمانی مشخص اقدام به اخذ پول از آنها می کنند. این امر با وعده هایی نظیر سرمایه گذاری برای توسعه شرکت و سهیم ساختن آنها در سود نهایی صورت می گیرد. وقتی یک شرکت در ابتدای راه با مشکلات مالی گسترده مواجه می شود، باید نسبت به توانایی آن در زمینه کسب موفقیت در حوزه کسب و کار شک و تردید داشت. این امر برای بسیاری از کارمندان به معنای از دست دادن سرمایه شان و سهیم شدن در ورشکستگی احتمالی شرکت موردنظر است.
ما به عنوان یکی از مدیران شرکت تازه تاسیس باید نسبت به عملکرد حرفه ای تعهد داشته باشیم. این امر شامل عدم همکاری در زمینه اخذ سرمایه و پول از کارمندان بدون برنامه مشخص برای بهبود وضعیت شرکت است. در این شرایط ما نه تنها باید با شرکت موردنظر قطع همکاری کنیم، بلکه در زمینه خطرهای سرمایه گذاری به کارمندان استارت آپ موردنظر نیز هشدار دهیم.
6. عدم تمایل مدیرعامل به بیان طرح ها و سابقه کاری اش
گاهی اوقات در زمینه همکاری با تیم یک استارت آپ ما با مدیران عامل عجیب و غریبی مواجه می شویم. در این شرایط موقعیت فعالیت و همکاری برای ما فراهم نخواهد بود. یکی از مهم ترین موانع در زمینه همکاری فعال با تیم استارت آپ عدم تمایل مدیران اصلی به بیان سابقه کاری و برخی از نکات مهم در زمینه مهارت های شخصی شان است. این امر رمز و راز پیرامون آنها را افزایش خواهد داد. وقتی این موارد برای ما پیش می آید، اندکی بدبینی طبیعی خواهد بود. در اغلب موارد دلیل اصلی این نوع پرهیز از بیان سابقه فقدان هرگونه تجربه در دنیای کسب و کار است. به این ترتیب ما باید به سرعت از استارت آپ موردنظر خارج شویم.
7. آگاهی از سابقه کیفری موسس استارت آپ
همه ما در تلاش برای فعالیت کارآفرینان نیازمند آرامش روانی هستیم. این امر بخشی از فرآیند کسب موفقیت در دنیای کسب و کار محسوب می شود. برخی از استارت آپ ها در ابتدا نمای جذاب دارند، اما به تدریج روی دیگر سکه نیز برای ما نمایان می شود. برخی از افراد در زمینه همکاری با استارت آپ ها به تدریج از سابقه کیفری موسس شرکت آگاه می شوند. این امر در صورت انکار ابتدایی هرگونه سابقه کیفری از سوی استارت آپ مورد نظر در فرآیند استخدام بسیار خطرناک خواهد بود، بنابراین خروج از استارت آپ موردنظر اقدامی منطقی خواهد بود. در غیر این صورت شاید مشکلات بسیار زیادی برای ما ایجاد شود.
مطلب مرتبط: راهنمای رشد سریع استارت آپ در مراحل اولیه
8. عدم ارتقای سازمانی
گاهی اوقات ما در زمینه ارائه عملکرد مثبت تداوم زیادی داریم، اما هرگز مورد توجه تیم مدیریتی قرار نمی گیریم. این امر نشانه مناسبی در زمینه فقدان ساز و کارهای ارتقای سازمانی در شرکت موردنظر است بنابراین در صورت نیاز ترک همکاری با استارت آپ موردنظر امری منطقی خواهد بود. ما در هر صورت تمایل به بهبود وضعیت کاری مان در طول زمان داریم. بی تردید ادامه فعالیت در شرکتی که به این نکته اهمیتی نمی دهد، بسیار دشوار خواهد بود.