این فیلم محصول سال 2014 و با بازی بازیگر مطرح سینما، کوین کانستر است. داستان آن نیز در رابطه با 12 ساعت از زندگی یک مربی درست قبل از شروع مسابقات فوتبال آمریکایی است. بدون شک استخدام یک تیم مناسب از جمله مهم ترین چالش هایی است که یک مدیر می تواند با آن مواجه شود. با این حال در این فیلم به خوبی سایر عناصر قدرت نیز به تصویر کشیده می شود.
برای مثال هیات مدیره که به دنبال سیاستی متفاوت از تصمیمات مربی خود هستند. این امر شخصیت اصلی داستان را وارد یک جنگ چندجانبه می کند. اگرچه تیم کلیولند براونر 13 سال کارنامه کاملا ناموفق را به ثبت رسانده است با این حال شخصیت سانی ویور جونیور(رئیس تیم) در تلاش است تا در مدت زمانی بسیار کوتاه، افرادی را به استخدام تیم خود درآورد که مطابق با سیاست های مدنظر خود است. اگرچه در تیم باورها به این مربی در سطح بسیار پایینی قرار دارد، با این حال وی در نهایت موفق به خلق یک شگفتی می شود. بدون شک این فیلم شما را به درکی واقعی از سختی های کار مدیریت خواهد رساند.
همچنین با توجه به راهکارهای مربی برای خارج شدن از تمامی موانع و مشکلات، بدون شک نکات آموزشی درخشانی در این فیلم وجود دارد که در ادامه به بررسی موارد منتخب آن خواهیم پرداخت.
1-به شخصیت افراد بیش تر از میزان توانایی و استعداد آن ها توجه داشته باشید
در طول 12 ساعت، رئیس تیم درگیر انتخابی سخت برای یک ابرستاره است. اگرچه وی در ابتدا موافقت اولیه خود را با این انتقال اعلام می کند و همگان نیز از این تصمیم راضی هستند، با این حال وی خود را به این مرحله محدود نکرده و در تلاش برای کسب اطلاعات کامل از بازیکن جدید است. همین امر نیز در نهایت باعث می شود تا وی به نکات نه چندان جالب شخصیتی بو کالاهان(بازیکن جدید) برسد. درواقع این معامله باعث می شد تا بازیکن هم پست این ستاره به نام برایان اندرو مجبور به ترک تیم شود. این امر در حالی است که وی پس از گذراندن دوره نقاهت خود، اکنون در شرایطی کاملا آرمانی و بهترین فرم دوران بازی خود قرار دارد. در نهایت وی در سیاستی درست موفق می شود تا به جای جذب یک ستاره، سه بازیکن مورد نیاز خود را جذب کرده و تحسین همگان را برانگیزد.
مطلب مرتبط: نکات مدیریتی فیلم استیو جابز
اگرچه در ابتدا حتی مربی تیم نیز با نظرات وی مخالف هستند، با این حال وی به عنوان مسئول تیم، در آخر آن کاری را انجام داد که از نظر وی کاملا درست بوده و بهترین تصمیم ممکن محسوب می شود. با جلو رفتن داستان نیز شما به شخصیت محکم وی پی خواهید برد که حتی در بدترین شرایط نیز از خواسته خود کنار نمی کشد. به نظر وی انگیزه عاملی بسیار مهم تر از میزان توانایی و شهرت محسوب می شود. درواقع سه بازیکن مدنظر وی به نام های وانتی مک، برایان اندرو و ری جنینگز هر یک به دلایلی از بالاترین سطح انگیزه برخوردار هستند که این امر برای او ملاک اصلی محسوب می شود. وانتی مک به علت از دست دادن خواهر خود و مسئولیت بزرگ کردن خواهرزاده ها، نیازمند موقعیت شغلی در این تیم است که وی در یک صحنه از این فیلم با هدیه دادن توپ بازی به خواهر خود که در نهایت باعث اخراج وی شد، نشان داده است که تا چه حد نسبت به خانواده خود علاقه دارد. بدون شک وی با توجه به انگیزه ای که دارد، تلاش بیش تری را به نسبت بازیکن ستاره (بو کالاهان) از خود نشان خواهد داد. برایان اندرو نیز پس از سپری کردن یک مصدومیت سنگین با توجه به عملکرد درخشان در تمرینات، نشان داده است که از انگیزه بسیار بالایی برای ماندن در تیمی که هشت سال در آن حضور داشته است، دارد. ری جنینگز نیز با توجه به این موضوع که پدر وی قبلا در این تیم بازی کرده است، تمایل زیادی به حضور و تکرار درخشش های پدر خود در این تیم دارد.
نکته مدیریتی موجود:
یک مدیر باید همواره مسائل را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهد تا در نهایت بتواند بهترین تصمیم را اتخاذ کند. همچنین لازم است تا معیارهای استخدامی شما صرفا براساس شهرت و رزومه افراد نباشد. در این رابطه ستارگان بسیاری را می توان نام برد که موفق نشده اند تا در شرکت جدید به تکرار موفقیت و عملکرد درخشان خود بپردازند و در نهایت لازم است تا بر روی تصمیمات خود قاطع باشید و اجازه ندهید که اوضاع از کنترل شما خارج شود. برای مثال مربی همواره در برابر عملکرد نادرست و تحرکات احساسی افراد، کاملا سریع و قاطع رفتار کرده است تا هیچ کس احساس نکند که با این اقدامات می تواند نظر وی را دستخوش تغییر کند.
2-به غریزه خود نیز در کنار قدرت فکر، توجه کنید
با نگاه عقلانی، بو کالاهان خریدی کاملا مناسب تلقی می شود. با این حال تصمیم نهایی رئیس تیم، براساس توجه وی به غریزه مدیریتی بوده است. با این حال این امر به معنای عدم توجه به قدرت تفکر و عقل نبوده و با مشاهده فیلم نیز به این نکته پی خواهید برد که وی پس از گوش دادن به نظرات مختلف و تفکر در رابطه با شرایط موجود، در نهایت تردیدهای خود را با توجه به قوه غریزه از بین برد. به همین خاطر یک تصمیم درست زمانی شکل خواهد گرفت که به این دو منبع تصمیم گیری توجه کافی داشته باشید. برای مثال سانی ویور جونیور به علت عدم شفافیت بازیکن جدید (بو کالاهان) در پاسخ دهی به سوالات، نسبت به وی دچار یک حس بد شده است. این امر در حالی است که او از همان ابتدای فیلم نشان داده که اعتقاد خاصی به شخصیت وانتی مک دارد. توجه به این مسئله در نهایت باعث می شود تا وی تصمیمی فوق العاده را اتخاذ کند.
نکته مدیریتی موجود:
به غریزه خود که ناشی از تجربه است، در کنار قدرت فکر توجه کافی نشان دهید. همچنین فراموش نکنید که شما به عنوان مدیر یک مجموعه، از قدرت دید به مراتب بالاتری نسبت به سایرین برخوردار هستید که این امر باعث می شود تا همگان نتوانند با شما موافق باشند. با این حال نباید اجازه دهید که این امر به مانعی در مسیر شما برای انجام کارهای درست تبدیل شود.
مطلب مرتبط: 10 نکته مدیریتی فیلم مانیبال
3-مسئولیت های خود را بشناسید
اگرچه محوریت داستان در رابطه با نقش مدیریتی وی است، با این حال این شخصیت از نقش های دیگری نظیر یک همسر، فرزند و پدر نیز برخوردار است. سانی ویور جونیور در تلاش بوده است تا در همه آن ها درخشان ظاهر شود. همچنین اهمیت انتخاب شریک زندگی درست و همسو با اهداف، به خوبی در این فیلم نشان داده می شود. درواقع همسر وی که به عنوان مسئول امور مالی تیم فعالیت می کند، تنها فردی است که به درستی تصمیمات وی از همان ابتدا ایمان دارد و او را به عدم کنار کشیدن از خواسته های خود سوق می دهد. در نهایت وی همواره مسئولیت خود را به سایرین گوشزد کرده و همین امر باعث می شود تا هیچ فردی نتواند خلاف خواست وی رفتار کند. درواقع وی همواره منفعت کل تیم را در نظر گرفته است همین امر نیز باعث می شود تا اهداف مالی سهامدار تیم و یا اهداف شخصی بازیکنان و مربی، معیار اصلی تصمیم گیری های وی نباشد.
نکته مدیریتی موجود:
نباید اجازه دهید که هیچ چیز باعث شود تا شما از زندگی شخصی خود غافل شوید. همچنین لازم است تا مسئولیت های خود را در تیم به خوبی شناخته و در مواقع لازم حضوری موثر را داشته باشید. در نهایت شما باید جوی را شکل دهید که می خواهید. در غیر این صورت امکان مدیریت درست و حفظ انگیزه های شما امری کاملا دشوار خواهد بود.
4-انعطاف پذیر باشید
اگرچه در ابتدا به نظر می رسد که سانی فردی کاملا خودرای است، با این حال با جلو رفتن داستان متوجه این امر می شوید که وی فردی انعطاف پذیر بوده و تغییرات لازم را در شرایط مختلف اعمال می کند. نمونه آن را می توان در تغییر رفتار با منشی جدید خود، تغییر تصمیمات مداوم و... مشاهده کرد. درواقع با توجه به این امر که وی تنها 12 ساعت را برای خلق یک شگفتی در اختیار داشته است، این امر که نتواند با شرایط جدید خود را سازگار کرده و تغییرات لازم را اعمال کند، بدون شک می توانست منجر به تصمیمی شود که مورد علاقه وی نبوده است.
نکته مدیریتی موجود:
برای موفقیت لازم است تا قدرت اعمال تغییرات در خود و تیم شرکت را داشته باشید. همچنین این امر که با فردی در شرکت برخورد خوبی نداشته اید، نباید باعث شود که به عادت رفتاری شما با وی تبدل شود. درواقع هیچ گاه برای تغییر هیچ چیز دیر نخواهد بود.
5-فراموش نکنید که مهارت مذاکره ای شما عامل تعیین کننده میزان موفقیت خواهد بود
شما به خوبی در این فیلم با سختی های یک مذاکرده مواجه خواهید شد. درواقع هر فرد در تلاش است تا منافع خود را تامین کرده و با قدرت کلام خود، دیگری را گمراه کند. در ابتدای فیلم نیز شما شاهد این هستید که رئیس تیم حریف در تلاش است تا سانی ویور جونیور را فریب دهد و از وی امتیازات ویژه ای را بگیرد. با این حال در نهایت سانتی موفق می شود تا این فریب را تلافی کرده و بر علیه خودشان از آن استفاده کند. به همین خاطر در صورتی که شما از مهارت بالایی در مذاکره برخوردار نباشید، بدون شک بازنده بازار خواهید بود.
نکته مدیریتی موجود:
اگر نتوانید به خوبی برای منافع شرکت خود مذاکره کنید، بدون شک یک باخت را برای شرکت خود به دست خواهید آورد. به همین خاطر لازم است تا مقالات، سخنرانی ها و تجربه های افراد خبره در این زمینه را مورد توجه جدی قرار دهید.