فیلم 12 مرد خشمگین را باید یکی از بهترین های تاریخ سینما تلقی کرد. اگرچه تمام آن در یک اتاق فیلم برداری شده است، با این حال به علت داستان فوق العاده آن، مخاطب چیزی به جز تحسین نمی تواند به زبان آورد. داستان آن در رابطه با هیأت منصفه ای است که در رابطه با یک پرونده قتل همه آنها به غیر از یک نفر، به گناهکار بودن متهم اعتقاد دارند. با این حال در آخر همان یک نفر موفق می شود تا با استدلال-های خود، بی گناه بودن مظنون را به اثبات برساند. بدون شک از شخصیتی که موفق به انجام چنین کار بزرگی شده است، درس های بسیار خوبی را می توان آموخت. در همین راستا و در ادامه به بررسی شش اصل قانع کردن دیگران به روش بازیگر نخست این فیلم با نام دیویس، خواهیم پرداخت.
1-سوال بپرسید
یکی از تفاوت های شخصیت دیویس، با سایرین این است که وی هیچ گاه تلاش نمی-کند که عقیده خود را تحمیل کند. درواقع وی برای تمامی نظرات، برچسب عدم اطمینان را می زند و از سایرین می خواهد که به وی برای تکمیل اطلاعات کمک کنند. همین امر نیز باعث می شود تا سایرین که در ابتدا تمایلی به گوش دادن به حرف های وی ندارند، مجبور به دنبال کردن صحبت ها باشند. همچنین این امر که با پرسش های درست، ذهن مخاطب را درگیر کنید، از دیگر مواردی است که شخصیت دیویس به طور عالی از آن استفاده کرده است. برای مثال پس از آنکه اعلام می شود که مظنون قادر به یادآوری نام فیلمی که در شب قتل مشاهده کرده است نیست، وی یکی از افراد هیأت منصفه را انتخاب می کند و از او در رابطه با فیلمی که در چند شب قبل دیده است، سوالاتی را می رسد تا به همگان اثبات کند که فراموش کردن نام فیلم و یا برخی از قسمت های آن، دلیلی بر دروغگویی محسوب نمی شود. به همین خاطر بسیار مهم است که در مذاکرات خود، بیش از صحبت کردن برای به اثبات رساندن نظرات، به دنبال مطرح کردن سوالاتی باشید که عقاید افراد را با چالش مواجه کند. بدون شک این امر تاثیرگذاری و نتیجه به مراتب بهتری را به همراه خواهد داشت. درواقع شما نباید هیچ گاه افراد را مجبور به قبول حرف های خود کنید و لازم است تا آنها توسط عملکرد شما، خود به سطحی برسند که صحبت ها را قبول کنند.
2-معامله کنید
شخصیت دیویس پس از آنکه مشاهده می کند که اکثریت تمایلی برای شنیدن صحبت های وی را ندارند، دست به ارائه یک راه حل برای تغییر اوضاع می زند. در این رابطه وی اعلام می کند که اگر حتی یک نفر موافق وی وجود داشته باشد، این امر به معنای آن خواهد بود که او اجازه ادامه صحبت های خود را خواهد داشت. پس از نظرسنجی کتبی، یک نفر از میان 11 فرد به او رأی می دهد که این امر زمینه را برای ادامه کار وی فراهم می کند. این صحنه به خوبی این نکته را به اثبات می رساند که اگر اوضاع به نفع شما نیست باید به فکر یک معامله باشید. درواقع نمی توان انتظار داشت که یک مذاکره، درست مطابق خواست و انتظار شما جلو برود. به همین خاطر برای تغییر اوضاع باید به دنبال معامله کردن باشید.
3-رفتار و لحن درستی را داشته باشید
برای این امر که بتوانید سایرین را با خود همراه سازید، ضروری است تا رفتار خوبی را با آنها داشته باشید. در یکی دیگر از صحنه های این فیلم، شخصیت اد بگلی که از همان ابتدا رفتارهای تندی را داشته است مورد بی توجهی سایرین قرار می گیرد. این امر در حالی است که شخصیت اصلی داستان موفق شده است که در هر مرحله، همراهان بیشتری را به خود جذب کند. این امر به خوبی نشان می دهد که شما باید رفتاری حرفه ای را داشته باشید. در غیر این صورت سایرین دلیلی برای گوش دادن به حرف های شما را نخواهد داشت. درواقع شما حتی در سخت ترین شرایط نیز باید کاملا مودب و به دور از رفتارهای زننده باشید.
مطلب مرتبط: کلمات سودمند در مقابل کلمات مهلک
4-موارد را به صورت بصری نشان دهید
هر صحنه شک برانگیز، توسط شخصیت اصلی فیلم بازسازی شده است. این امر اگرچه به نظر سایرین بی معنا بوده است، با این حال کمک بسیاری را به فهم درست و غلط بودن اظهارات شاهدان، کرده است. به همین خاطر ضروری است تا در تلاش برای به تصویر کشاندن همه چیز باشید تا بتوانید فرضیات خود را به اثبات رسانده و سایرین را نسبت به اشتباهات موجود، آگاه کنید. به همین خاطر یک مذاکره و سخنرانی خوب را نباید صرفا به معنای نشستن و صحبت کردن، تلقی کنید.
5-از تخصص دیگران استفاده کنید
برای اثبات نظریات، شخصیت اصلی داستان از تخصص ها و تجربیات افراد حاضر در اتاق هیأت منصفه، استفاده می کند. برای مثال برای اثبات این امر که همسایه سالخورده که به عنوان شاهدی بر علیه جوان مظنون به قتل در دادگاه حاضر شده است، اشتباه می کند. وی از یکی از افراد که مدتی را در خانه ای نزدیک به ریل راه آهن زندگی کرده است می خواهد که نظر خود را در رابطه با امکان شنیدن صدا در هنگام رد شدن قطار اعلام کند. پس از آنکه وی عدم امکان پذیر بودن چنین اتفاقی را بیان می کند، همگان به این نتیجه می رسند که پیرمرد در اظهارنظرهای خود اغراق کرده است. به همین خاطر شما باید از همه امکانات موجود برای به کرسی نشاندن حرف خود، استفاده کنید. در نهایت فراموش نکنید که درگیر کردن افراد با صحبت های خود، یک هنر بزرگ در زمینه مذاکره و سخنرانی محسوب می شود.
6-دلیل مخالفت افراد را پیدا کنید
شما باید بدانید که به چه دلیل افراد با شما مخالف هستند. درواقع دلیل این امر می-تواند یک مسئله کاملا شخصی باشد. برای مثال علت اصلی مخالفت شخصیت لی.جی کاب که به عنوان آخرین فرد عقیده اشتباه خود را کنار می گذارد، ناراحتی شدید وی از فرزندی بوده است که او را رها کرده و این امر باعث شده است تا وی به تمام نوجوان-ها، بدبین باشد. درواقع وی به نوعی در تلاش بوده تا انتقام بگیرد و همین امر باعث عدم توجه به حقایق برای وی شده است. به همین خاطر با پیداکردن دلیل اصلی مخالفت افراد، می توان از آن برای اثبات اشتباهات استفاده کرد. در آخر فراموش نکنید که اهمیتی ندارد که چه تعداد افرادی با شما مخالف هستند. اگر به درستی حرف خود اعتقاد داشته باشید، نباید از مسخره شدن و مواجهه با صدای مخالف، واهمه ای را داشته باشید.